در این نشست دکتر محمدمهدی لبیبی، استاد جامعهشناسی دیدگاههای خود را زمینه تعاملات و تقابلهای فضای مجازی و خانوادههای ایرانی بیان کرد. جامعهشناسی رسانه، جنسیت و زندگی روزمره، جامعهشناسی تاریخی ازدواج و خانواده از قرن 21 از نگاه جامعهشناسان ازجمله آثار تالیفی این مدرس و استاد دانشگاه است.
دکتر لبیبی پیش از این مدیر رادیو سلامت، رادیو تجارت و مدیرکل پژوهشهای رادیو بوده است.
قرعه فال به نام فضای مجازی
به اعتقاد این جامعهشناس، نظرات و دیدگاهها در مورد خانواده در ایران طیفی است. گروهی در این سوی طیف و دیگرانی در آن سو. در یک طرف، دیدگاههای مذهبی و سنتی و در سوی دیگر، فمینیستی نزدیک به دیدگاههای غربی. وی در عین حال اعتقاد دارد نقش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برآمده از آن در خانوادهها بیش از حد بزرگ شده است و به شکل یک فاجعه نشان داده میشود.
دکتر لبیبی با اشاره به تحلیلهای اشتباهی که این روزها در مورد فضای مجازی ارائه میشود، تصریح کرد: گویا فقط به دنبال یک متهم در رابطه با خانوادهها بودهایم که این قرعه به نام فضای مجازی و بخصوص شبکه تلگرام زده شده است. مگر پیش از پیدایش و حضور این ابزارها، خانوادههای ایرانی مشکلی نداشتند؟! فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نقش کاتالیزور دارند و به نوعی تسریعکننده یک روند هستند نه ایجادکننده آن. این ابزار چیزی را به وجود نمیآورند، بلکه سرعت پیدایش یا نابودی آن را تسریع میکنند. ممکن است با پیدایش رسانههای نوین، سرعت تغییر و تحولات در خانوادهها بیشتر شود، اما ریشه مشکلات در جای دیگر است.
شوکهای وارد شده به خانوادهها
وی با انتقاد نسبت به برجسته کردن معایب فضای مجازی و نادیده گرفتن کارکردهای مثبتش گفت: نتایج مطالعات نشان میدهد در همه دنیا تحولاتی در خانوادهها رخ داده است و فقط مختص ایران نیست. در همه دنیا سن ازدواج افزایش یافته و نرخ طلاق بالا رفته است، غیر از کشورهای مسلمان جنوب شرق آسیا مانند مالزی و اندونزی که در این کشورها قبح طلاق بسیار بالا ست و تا حد ممکن جلوی آن گرفته میشود.
دکتر لبیبی با برشمردن عواملی که به خانوادهها شوک وارد کردهاند، ادامه داد: ماهواره اولین شوک را به خانوادهها وارد کرد، چراکه برنامههایی در آن تولید میشد که متناسب با هنجارهای اخلاقی و اجتماعی نبود.
شوک دوم، اینترنت بود که برای اولین بار بحث تعامل را با خود آورد. مخاطبان در فضای اینترنت فعال شدند و توانستند نظرات و دیدگاههای خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.
شوک سوم، اما شبکههای اجتماعی بودند که قدرت بیشتری داشتند ؛چرا که قابلیتهای ماهواره و اینترنت را یکجا در خود جای دادند. در عین حال در دسترس بودن آنها هم برای کاربرانشان جذابیت داشت و برای مخاطبانشان یک حاشیه امنیت مناسب هم ایجاد کرده بود. این تصور که بتوان با یک برنامهریزی، مانع حضور مردم در فضای مجازی شد، اشتباه محض است. اصولا در دنیای امروز چنین چیزی امکانپذیر نیست، اما میتوان اقداماتی را در دستور کار قرار داد که از اثرات مخرب آن کاسته شود.
مدرنیته، شروط و الزاماتش
این پژوهشگر و محقق اجتماعی با تاکید بر این که واقعیتی به نام خانواده را باید بخوبی بشناسیم، اظهار کرد: شناخت ما از ماهیت خانواده در جامعه ایرانی و تحولاتش کامل نیست. مارکس وبر میگوید ما واقعیتها را آنگونه که هست نمیشناسیم، بلکه آن طور که میشناسیم، میفهمیم.
فهم ما از خانواده ایرانی محدود به شناختمان است. تحولی که در جامعه ایرانی روی داده، مدرن شدن است. مدرن بودن خانواده در ایران البته با غرب تفاوت دارد. باید این پرسش را مطرح کرد که خانواده ایرانی تا چه حد با تعریف غربی مدرنیزه همراه شده است. ابتدا باید معنی خانواده مدرن را درک کنیم و بعد ببینیم آیا این خانواده در فضای مجازی شکل گرفته است یا خیر؟
دکتر لبیبی فردگرایی، عقلگرایی، انسانگرایی، مادیگرایی، آزادیگرایی، لذتگرایی و سکولاریسم را ازجمله ویژگیها و شاخصههای مدرن شدن در غرب ذکر کرد و توضیح داد: اگر فردگرایی در جامعهای رشد نکند نمیتوان به آن جامعه، عنوان مدرن را اطلاق کرد. این خصیصه در ایران یک پدیده منفی است و در غرب مثبت.
عقلگرایی نیز به این معناست که هرچه عقل حکم کند را محور قرار داده و به آن جامه عمل پوشانده شود. انسانگرایی نیز بر این اصل مهم که انسان برترین مخلوقات است، تاکید دارد.
در چنین تعریفی از انسانگرایی، بشر حق دارد تمام هستی را در خدمت خود بگیرد و هیچ چیز نمیتواند انسان را از بهرهبردن از این نعمتها منع کند.
نقطه مقابل خانواده ایدهآل
این مدرس و استاد دانشگاه افزود: مادیگرایی در خانوادههای ایرانی وجود دارد، اما چندان پررنگ نیست. اصولا اصالت دادن به پول و مادیات در زندگی اجتماعی در ایران نکوهیده است، در حالی که در غرب اینگونه نیست.
بر مبنای آزادیگرایی نیز انسان یک موجود آزاد است و باید هر گونه که میخواهد زندگی کند، اما لذتگرایی یا غنیمت شمردن دم در خانوادههای ایرانی و بخصوص در نسل جوان پررنگ است. سکولاریسم هم جدایی دین از زندگی را توصیه میکند. 70 درصد تشکیل خانوادهها در سوئد به شکل همبالینی است که حتی مورد تائید مسیحیت هم نیست. این تعابیر درست در نقطه مقابل تعریف سنتی از یک خانواده ایدهآل است و بسیاری از آنها در خانوادههای ایرانی مشاهده نمیشود، در نتیجه نمیتوان ادعا کرد خانوادههای ایرانی مدرن شدهاند.
معلق میان سنت و مدرنیته
دکتر لبیبی، پدیده تکفرزندی در ایران را نشانهای بر معلق بودن خانوادههای ایرانی میان سنت و مدرنیته دانست و تصریح کرد: در غرب یا تمایل به بچهدار شدن دارند یا از بیخ و بن با فرزندآوری مخالف هستند، اما در ایران ممکن است یک زوج فرزند نخواهند، اما به دلیل سنتها و فشارهای خانواده و والدین بچهدار شوند و فقط به یک فرزند اکتفا کنند. علت تکفرزندی در ایران فقط مسائل اقتصادی نیست، چراکه بسیاری از خانوادههای مرفه هم شامل این قاعده شده و فقط یک فرزند دارند. ازدواج، خانواده و فرزند دیگر معانی گذشته را ندارد و خانوادههای ایرانی از تعابیر و ارزشهای مدرنیته غربی تاثیر پذیرفتهاند. در این میان فضای مجازی نقش کاتالیزور و تسریعکننده را بازی کرده است. بخشی از جوانان ایرانی از سنتها و ریشههای خود جدا شدهاند، ولی هنوز در جای جدید استقرار نیافتهاند.
فضای مجازی در خدمت تحکیم خانوادهها
به گفته این پژوهشگر و محقق اجتماعی، یک پژوهش و تحقیق کامل دارای سه مرحله توصیف واقعیت، تحلیل و تفسیر و اکتشاف و پیداکردن راه حل است، اما در ایران 90 درصد تحقیقات در همان مرحله اول میماند.
دکتر لبیبی با اشاره به این مهم که از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میتوان در جهت تحکیم روابط میان خانوادهها بهره برد، یادآور شد: باید از نسل قدیم خواست جوانان را در فضای مجازی همراهی کنند. باید از طریق رسانههای رسمی کشور به والدین نحوه ورود صحیح به این فضا را آموزش داد.
در عین حال باید نیاز نسل امروز را دید و درک کرد. نادیده گرفتن یک جوان، بدترین و بیشترین آسیب را به او وارد میکند. دیوار بین نسلها باید از هم پاشیده و ویران شود. اگر نسل جدید بینیاز باشد و احساس کمبود و خلا نکند، رفتنش به فضای مجازی بلااشکال خواهد بود.
ارتقای سواد و دانش رسانهای جامعه
این جامعهشناس با تاکید بر ارتقای سواد و دانش رسانهای جامعه افزود: باید گروههای خانوادگی در فضای مجازی را تقویت کرد.
شبکههای اجتماعی این پتانسیل را دارند که افراد یک خانواده را دور خود جمع کنند. به هیچ عنوان نباید نگاه منفی به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی داشت و آنها را به فروپاشی خانوادهها متهم کرد. میتوان از فضای مجازی در خانوادهها استفاده هدفمند کرد. حتی میتوان از این فضا برای ارتقای سطح آگاهیهای افراد یک خانواده بهره جست.
خطای بزرگ در شناخت مدرنیته
ما در فرآیند مدرنیته دچار یک خطای بزرگ در شناخت آن هستیم. آنچه مدرنیته یا تجددگرایی نامیده میشود دو جزء اساسی دارد؛ مدرنیسم یا نوگرایی و مدرنیزاسیون یا نوسازی. این دو جزء با هم در ارتباط هستند. مدرنیسم تفکر است و ملموس نیست، اما مدرنیزاسیون را میتوان به عینه دید. طبیعتا همراه با نشانهها و ابزار مدرن شدن تفکر، نگرش و اندیشه آن هم میآید. برخی از ارزشهای مدرنیته غربی در خانوادههای ایرانی نفوذ پیدا کرده، ولی نمیتوان گفت همه خانوادهها مدرن هستند. بسیاری از خانوادههای ایرانی همچنان سنتی هستند. خانواده ایرانی مدرنیته را پذیرفته، اما نه به شکل کامل و به همین دلیل میتوان ادعا کرد هنوز وارد بحران نشدهایم. زمانی بحران آغاز میشود که همه تغییرات پذیرفته شده باشد. در غرب نوعی یکپارچگی در زمینه مدرنیته اتفاق افتاده است، اما در ایران نه.
گروههایخانوادگیدرفضایمجازی
فضای مجازی، هم مزیت دارد و هم تهدید. باید از مزایا و پتانسیلهایش هم استفاده کرد. در حال حاضر شاهد شکلگیری گروههای خانوادگی در این فضا هستیم که یک نکته و پیامد مثبت است. یکی از معضلات شبکههای اجتماعی در ایران حضور نیافتن والدین و نسل گذشته در این فضا ست. البته این فاصله و دوری میان فرزندان و والدین قبلا هم بوده و فضای مجازی فقط این معضل را سرعت بخشیده و برجسته کرده است. پدران ایرانی در شرایط معمولی هم حضور کمرنگی در خانه دارند.
دیوار بتونی یا آسیاب بادی؟
گرچه خانواده ایرانی دچار بحران نیست و در مرحله تغییر قرار دارد شکاف نسلی نداریم، اما اختلاف مشهود است. هنوز عصر خانواده به پایان نرسیده است و شانس حل بسیاری از مسائل و معضلات وجود دارد. همه اینها به شرطی است که منفعلانه و تدافعی عمل نکنیم. در مقابل توفان دو راهکار میتوان اتخاذ نمود ؛ دیوارها را بتونی ساخت یا آسیابهای بادی بنا کرد.
محسن محمدی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد