دکتر «مهدی محسنیان راد» از تغییر سبک زندگی می‌گوید

تفاوت‌های میان نسلی نتیجه فناوری‌های نوین

چگونه شکاف و فاصله بین دو نسل را کم کنیم؟

دنیای متفاوت ما و پدر بزرگ

زمان ما کی از این حرف‌ها بود؟ کی بچه‌ها این طور با پدر مادرهاشون حرف می‌زدند؟ کسی جرات نداشت رو حرف اونها حرف بزنه. بچه‌ها به پدر مادرهاشون احترام می‌گذاشتند. به حرف‌هاشون گوش می‌دادند. اصلا همه چی سر جای خودش بود.
کد خبر: ۸۸۱۹۴۴
دنیای متفاوت ما و پدر بزرگ

به گزارش جام جم آنلاین، ما کجا این قدر از پدر مادرهامون طلبکار بودیم و هر روز یک چیزی می‌خواستیم؟ یه تابستون یه اسباب‌بازی برامون می‌خریدند، چند سال با همون بازی می‌کردیم و دلمون خوش بود ... ولی حالا چی؟ بچه‌ها هر روز یه چیز می‌خواهند.

هیچ چیز هم شادشون نمی‌کنه. از احترام به بزرگ‌تر هم که دیگه خبری نیست. هر جور دلشون بخواد حرف می‌زنند.

همه جا هم که یک گوشی دستشونه و حواسشون به پیغام و گشت و گذار تو اینترنت ... واقعا قبلا‌ همه چیز بهتر بود ...

پدربزرگ اینها را می‌گوید و پالتویش را می‌پوشد، کلاه بر سر می‌گذارد و عصا به دست راهی پارک سر کوچه می‌شود.

تلاش ما برای رسیدن به آسایش و زندگی بهتر است، پس چرا به جای رسیدن به دنیایی بهتر، دائم گله و شکایت می‌کنیم و می‌گوییم در گذشته همه چیز بهتر بود و صفا و صمیمیت هم بیشتر؟

آیا واقعا چنین است یا ما فقط نسبت به گذشته‌های خود مهر و عطوفت بیشتری داریم و اغلب از آنها به نیکی یاد می‌کنیم؟

آیا آن زمان هم همین گونه فکر می‌کردیم و واقعا از شرایط موجود لذت می‌بردیم؟ آیا نسل‌های قبل خیلی با ما متفاوت بوده‌اند و آیا این متفاوت بودن خوب است یا بد؟

طبیعی است که نوع زندگی افراد با گذشت ایام و پیشرفت‌های مختلف در زمینه‌های گوناگون متفاوت خواهد شد. ولی آیا این لزوما به معنای بهتر یا بدتر شدن است؟

تعریف شکاف بین نسلی

شکاف بین نسلی تفاوتی است که نسل‌های مختلف از نظر جهتگیری‌های سیاسی، ارزش‌ها و سلایق ‌پیدا می‌کنند و در واقع امری بدیهی است که نسل‌های مختلف هم از این حیث با هم متفاوت باشند.

دکتر مهرداد عربستانی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در این‌باره می‌گوید: این‌که نسل‌های مختلف سلایق و نظرات متفاوتی دارند، فقط مربوط به نسل جوان نیست؛ بلکه این شکاف نسلی بین سالمندان و بقیه نسل‌ها هم مشهود است.

اگر دوران عمر انسان را به چند بخش کودکی، جوانی و سالمندی و دوران بازنشستگی تقسیم کنیم، می‌بینیم که این تفاوت بین نسل‌ها یا شکاف در تمام این مقاطع وجود دارد.

با وجود این‌که تفاوت بین نسل‌ها در تمام دوران و بین همه گروه‌های سنی دیده می‌شود؛ ولی آنچه بیشتر مشهود است تفاوت و فاصله بین‌جوانان و بقیه نسل‌هاست.

به این خاطر که سلایق ‌و عقایدشان اغلب تفاوت زیادی با بقیه نسل‌ها دارد و همین موضوع باعث احساس فاصله بیشتر بین جوانان و بقیه ‌گروه‌های سنی می‌شود و گاه‌ نگرانی‌هایی را به دنبال دارد.

دکتر عربستانی می‌گوید: جامعه‌شناسان و دانشمندان علوم اجتماعی به موضوع شکاف نسل‌ها از حدود دهه 60 میلادی توجه کردند؛ یعنی زمانی که بعد از جنگ جهانی دوم زاد و ولد در اغلب کشورها افزایش یافت و نسلی پدید آمد که توجه‌ها را بیشتر به خود‌ جلب نمود.

چون دهه 60 میلادی دهه‌ای بود که بسیاری از جوانان درگیر انقلاب‌های مختلف بوده‌‌اند. آنها ارزش‌های نسل قبل خود را قبول نداشتند و به نوعی آنها را انکار می‌کردند.

همین موضوع نیز باعث بروز جنبش‌هایی شد و به دنبال آن اختلاف بین نسل‌ها هم بیشتر هویدا گشت.

تفاوت بین نسلی موضوعی جهانشمول

در واقع شکاف و تفاوت بین نسل‌های مختلف موضوعی است که در تمام جوامع دیده می‌شود و این‌گونه نیست که فقط در کشوری خاص شاهد آن باشیم، بنابراین می‌توان گفت این پدیده امری طبیعی است.

موضوع مهمی که در این میان وجود دارد توجه به این نکته است که نسل‌های مختلف اعم از کودک، جوان و سالمند درگیر فعالیت‌های خاص خود هستند.

مثلا بچه‌ها معمولا درگیر مدرسه و درس خواندن هستند و میانسالان معمولا گرفتار کار و مسائل اجتماعی و شغلی هستند و سالخوردگان هم که اغلب شغلی ندارند و بیشتر به استراحت می‌پردازند. بنابراین تفاوت در شیوه زندگی ناخواسته باعث دوری و جدایی‌ها می‌شود.

دکتر عربستانی در ‌این‌باره تاکید می‌کند: گروه‌های سنی در جامعه بتدریج از هم جدا می‌شوند و هر کدام به کار خود می‌پردازند.

مثلا بچه‌ها با همدیگر و جوانان و سالمندان نیز به نوعی با همسالان خود احساس نزدیکی می‌کنند، زیرا در تعامل بیشتری با هم هستند و این تعامل به شکل هدفمند و سیستماتیک نیز در تمام جوامع دیده می‌شود.

البته حیطه شخصی و حریم خصوصی در خانواده به این صورت نیست و معمولا تعامل بین تک تک افراد خانواده وجود دارد.

مثلا نوه‌ها با مادربزرگ و پدر بزرگشان هم در تعامل و نزدیک هستند، ولی بتدریج وقتی وارد جامعه می‌شوند، به نوعی از همدیگر تفکیک می‌شوند و آنچه نگران‌کننده است این‌که در شهرهای بزرگ اختلاف و تفاوت حتی بین افراد یک خانواده نیز وجود دارد.

تحولات اجتماعی مهم

توجه داشته باشیم در بعضی ازدوره‌های تاریخی اتفاقاتی می‌افتد که فاصله بیشتری بین دو نسل به وجود می‌آورد.

مثلا در کشور ما افرادی که تحولات تاریخی مهمی مانند انقلاب یا جنگ را تجربه کرده‌اند با نسل‌های قبل خود بسیار متفاوت هستند؛ یعنی به طور مشهود می‌توانیم بگوییم نسل قبل و بعد از انقلاب، بنابراین ‌گاهی بعضی تحولات و حوادث مهم تاریخی جدایی و تفاوت بین دو نسل را بیشتر می‌کنند.

امروز وقتی صحبت از شکاف نسلی می‌شود منظور بیشتر تفاوت‌های آشکار جوانان با نسل‌های پیش از خود است و نگرانی‌هایی که والدین به‌عنوان پدر و مادر نسبت به تغییر ارزش‌ها، سبک زندگی، سلیقه و گرایش‌های مختلف اعتقادی و دینی فرزندان خود دارند و احساس می‌کنند تغییرات عمده‌ای در حال شکل گیری است.

آنها در بسیاری موارد نمی‌توانند درک کنند که حتی نوع خورد و خوراک و پوشاک جوانان نیز در طول سال‌ها تغییر می‌کند و باید این‌گونه تغییرات را تا جایی که با ارزش‌ها و هنجارهای جامعه ناهمگونی ندارد، پذیرفت.

آگاهی نسلی

اصولا هیچ جامعه ثابتی وجود ندارد که دستخوش تغییر نشود؛ یعنی تغییر به نوعی برای تمام جوامع جهانشمول است. ما حتی امروز با ده سال پیش خود از همه لحاظ (فرهنگ، سبک زندگی، نوع نگاه و .. .) تغییر کرده‌ایم.

بنابراین ‌طبیعی است تفاوتمان با نسل‌های قبلی خیلی بیشتر شده و این موضوع هم خیلی بدیهی است.

با توجه به این‌که معمولا جوان‌ها هستند که از تغییرات جدید استقبال می‌کنند، تغییرات اجتماعی هم می‌تواند باعث تغییر و تفاوت بین نسل‌های مختلف یا به اصطلاح شکاف بین نسلی شود.

دکتر عربستانی در این خصوص می‌گوید: البته همیشه این‌گونه نیست؛ ولی اصولا وقتی می‌بینیم در طول تاریخ در جامعه تغییراتی رخ می‌دهد، به این معناست که نسل‌های مختلف با هم فرق می‌کنند.

بنابراین بدیهی است که با شکاف و تفاوت‌های نسلی رو به رو باشیم .البته ممکن است این شکاف خیلی واضح نباشد.

گاهی افرادی که در یک دوره تجارب مشترکی داشته و در حال و هوای خاصی زندگی کرده‌اند و با همسالان خود در آن حال و هوا تعامل داشتند فرهنگ خاصی پیدا می‌کنند که می‌توان گفت به نوعی از «آگاهی نسلی» می‌رسند و خود را متعلق به دهه خاصی (مثلا50، 60 یا ...) می‌دانند.

به این ترتیب برای خودشان خصایصی قائل می‌شوند که ناشی از تجارب آنهاست. بنابراین نسل‌های مختلف آگاهی نسلی متفاوتی هم دارند.

تفاوت یا پیشرفت؟

شاید این سوال برای ما به وجود بیاید که اختلاف در عقیده، سلیقه یا هر اختلاف دیگری که مثلا بین نسل‌های دیروز و امروز وجوددارد واقعا به معنای پیشرفت نسل امروز و عقب‌ماندگی نسل‌های پیشین است یا صرفا این اختلاف به معنای تفاوت است و نه پیشرفت؟

دکتر عربستانی می‌گوید بهتر است بیشتر از واژه تفاوت استفاده کنیم تا پیشرفت؛ چون پیشرفت معنای خاص برتری می‌دهد که اگر این‌گونه بود ما امروز باید در تمام زمینه‌ها به پیشرفت‌های خیلی زیادی رسیده بودیم.

ولی آیا واقعا این‌طور است؟ معمولا آنچه بیشتر به چشم می‌خورد تغییر است، نه لزوما پیشرفت. پس بهتر است نام آن را تغییر بگذاریم تا پیشرفت؛ مثلا این حرکت در تمام زمینه‌ها رو به جلو نبوده به عنوان مثال ممکن است امروزه ما آثار و دستنوشته‌های گذشتگان را خیلی بهتر بدانیم.

البته این موضوع بیشتر جنبه روان‌شناختی دارد و جنبه دیگر آن به تغییرات اجتماعی برمی‌گردد.

تفاوت در گفتار 2 نسل

یکی دیگر از عواملی که باعث می‌شود والدین بیشتر متوجه شکاف و تفاوت بین نسل خود با فرزندان‌شان بشوند، استفاده از زبان متفاوت و گاه کاربرد اصطلاحاتی است که برای آنها نا آشنا و غریب است.

همچنین تفاوت در نوع علایق و افکار نسل جوانان با والدین‌شان باعث می‌شود والدین خود را بسیار متفاوت و دورتر از فرزندانشان بدانند.

مساله پیشرفت‌ تکنولوژی نیز موضوع دیگری است که باعث شده والدین بیشتر این شکاف و فاصله را درک کنند.

مثلا شاید ساعت‌ها نشستن نوجوانان و جوانان پشت کامپیوتر یا جست و جو در فضاهای مجازی تا دیر وقت برای والدین قابل درک نباشد، همین موضوع باعث می‌شود والدین علاوه بر احساس جدایی و فاصله موجود بین نسل خودشان و فرزندان‌شان احساسی نگرانی داشته باشند.

جایگاه روان‌شناسی رشد

دکتر عربستانی می‌گوید: باید توجه داشته باشیم یکی از عواملی که باعث شکاف بین نسل‌های مختلف می‌شود به روان‌شناسی رشد برمی‌گردد؛ یعنی فرد در طی مراحل مختلف زندگی خود به لحاظ‌ روان شناختی دوره‌های مختلفی را می‌گذراند که اقتضائات ویژه‌ای دارد.

مثلا در دوره نوجوانی در عین حال که هر فرد به طور خاص خود آن تجربه می‌کند؛ ولی خصایص مشترکی هم در این میان بین نوجوانان همسال وجود دارد.

تجربه‌ای که بسیاری از افراد در سنین نوجوانی و جوانی دارند، احساس دوری و مخالفت از سوی والدین و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هاست که حتی گاهی به صورت تمرد‌های دوران نوجوانی یا جوانی بروز می‌کند و می‌توان گفت که بعضی از این مسائل می‌تواند کاملا به نوعی جنبه‌ای از روان‌شناسی رشد‌‌ داشته باشد.

همان‌گونه که فردی در سنین سالخوردگی به این خاطر که چشم‌انداز متفاوتی نسبت به زندگی دارد و مثلا نمی‌خواهد شغل مهمی برای خود داشته باشد و نوع خواسته‌ها، توانایی‌ها و علایقش فرق می‌کند‌، طبعا دنیای دیگری هم خواهد داشت که همین موضوع باعث تفاوت فرهنگی خواهد شد.

بنابراین بخشی از این اختلاف‌ها و تفاوت‌ها بر می‌گردد به روان‌شناسی رشد و این‌که فرد در چه مرحله‌ای از زندگی خود قرار دارد.

چه باید کرد؟

حال با توجه به تمام این تغییرات و تفاوت‌ها چه باید کرد؟در مقابل فرزندانی که علایق و سلایق متفاوتی با ما دارند؛ از انتخاب موسیقی و فیلم تا نحوه لباس پوشیدن، غذا خوردن یا نوع حرف زدن و نحوه تصمیم‌گیری همه و همه با ما متفاوت است.

اما همه ‌اینها را می‌توانیم در کنار همان روان‌شناسی رشد بیشتر و بهتر بپذیریم، زیرا‌ یکی از راه‌های نمایش و شیوه مطرح شدن نوجوانان و جوانان بیان یا نمایش تفاوت‌های آنهاست.

در واقع آنها می‌خواهند با این گونه رفتار خود به ما نشان دهند دوست دارند طبق علایق و سلایق خود زندگی کنند زیرا دیگر بزرگ شده‌اند و بچه نیستند.

اما چگونه می‌توان کاری کرد که در این گذرگاه‌های حساس والدین و فرزندانشان همدل‌تر شده و آسیب‌های کمتری را متحمل شوند. زیرا اگر ارتباط بین دو نسل قطع شود فاصله‌ها بیشتر می‌شود و تعارضات هم افزایش می‌یابد.

تبادل نظر و کسب تجربه

حتما در کوی وبرزن شاهد مادرانی بوده‌اید که خود محجبه هستند و چادر را به عنوان حجاب برتر پذیرفته‌اند اما دختر نوجوانشان پوشش مناسبی ندارد.

گاه حتی شاهد بگو مگوی این دو هم بوده‌ایم که دختر نوجوان مادر را به دوری از مد و عقب‌ماندگی متهم می‌کند و مادر دخترش را بدعت‌گذار و نافرمان می‌داند. به نظر شما در اینگونه موارد چه باید کرد؟

بهترین کار این است که قبل از هر چیز به فکر این باشیم که نگذاریم تعامل بین دو نسل قطع شود. این موضوع حتی در مورد سالمندان نیز صدق می‌کند و باید به دنبال راه‌هایی بود که سالمند احساس طرد شدن و دوری از نسل پیش رو را نداشته باشد.

یکی از مهم‌ترین کارها در این خصوص تبادل نظر و انتقال تجربیات بین دو نسل است. یکی از چیزهایی که برای نسل جوان خیلی مهم است که از نسل قبل از خود یاد بگیرد تجربه زندگی اقتصادی است.

مثلا چه کار کند که رشد اقتصادی بیشتری کند، زیرا امر بسیار مهمی برای جوانان به حساب می‌آید و چطور می‌تواند در زندگی موفق باشد و برای رسیدن به آن چه راه‌هایی باید برود و چه کارهایی باید بکند.

وقتی دو نسل ارتباط خوبی با هم داشته باشند بیشتر می‌توانند از تجربیات همدیگر استفاده کنند و این موضوع حتما مشروط بر آن است که دو طرف در مقابل هم قرار نگیرند.

با تعامل و درک متقابل است که می‌توان رابطه دوستانه بین دو نسل برقرار کرد و ضمن احترام به عقاید یکدیگر، طرف مقابل را قانع کرد که رفتارش درست نیست.

وگرنه با لجبازی و رفتارهای غیرتعاملی هر روز فاصله بین دو نسل بیشتر و بیشتر می‌شود و این فاصله افتادن بسیار برای نسل جوان که تمرد و سرکشی از ویژگی‌های اوست، خطرناک است.

فاصله‌ها را کم کنیم

برای این‌که بخواهیم فاصله و شکاف کمتری با نسل‌های بعد‌از خود داشته باشیم، باید به فکر آگاهی و یادگیری از همدیگر باشیم.

مثلا نسل جوان می‌تواند از دانسته‌ها و تجارب والدین خود استفاده کند و والدین هم می‌توانند درباره علایق فرزندانشان مانند موسیقی جدید، بازی‌های جدید، زبان‌ها و اصطلاحات‌ جدید و هر چیزی که باعث ایجاد شوق ‌در جوانان شود و مورد علاقه آنها باشد‌ آگاهی پیدا کنند و حتی از خود آنها نیز بپرسند.

این موضوع باعث ایجاد شوق بیشتر در جوانان می‌شود و به نوعی نشان‌دهنده اعتماد و درک متقابل است.

در واقع می‌توان گفت اگر فردی ارتباطش را با نسل جدید از دست بدهد یا خاطرات کودکی‌اش را فراموش کرده باشد مانند آن است که بخشی از زندگی‌اش را از دست داده است.

اما با مشاهده تفاوت‌ها در بچه‌ها می‌توان با آنها همراه شد و تغییرات جدید را همراه با آنها تجربه کرد و به این ترتیب در مقابل تغییرات غیرقابل قبول وی ایستاد.

نزدیک شدن به دنیای دیجیتال جوانان

ما هنگامی می‌توانیم به جای فاصله گرفتن از نسل فرزندانمان بیشتر به آنها نزدیک شویم که بخواهیم ازآنها چیزی یاد بگیریم؛ یعنی این‌که والدین‌ می‌توانند ‌سعی کنند ببینند فرزندانشان چطور دنیای اطراف را تجربه خواهند کرد و در این راه تلاش و صبوری کنند.

برای این کار باید تا جایی که می‌توانند و در حد امکان در دنیای آنها شریک شوند. یکی از این راه‌ها برای نزدیک شدن به دنیای نوجوانان و ‌جوانان یادگیری فناوری‌های نوین است.

دکتر عربستانی در این باره می‌گوید با توجه به این‌که بچه‌ها سواد دیجیتال بیشتری از مادارند می‌توانیم با یک تیر دو نشان بزنیم؛ یعنی هم در این زمینه از آنها چیزی یاد بگیریم و هم به آنها بیشتر نزدیک شویم.

به این ترتیب هم خودمان با این مقوله بیشتر آشنا می‌شویم و هم با نزدیک شدن به فرزندانمان، شکاف سنی بینمان را کمتر می‌کنیم.

البته اگر والدین‌ سعی کنند همپای بچه‌ها در فناوری ارتباطی جلو بروند می‌توانند در فضای مجازی هم نقش والد‌گری خودشان را حفظ کنند .

وقتی شما بدانید چگونه می‌توان وارد فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی شد، بدون تردید بیشتر متوجه ارتباط‌های فرزند خود در این دنیای شلوغ و بی‌در و پیکر خواهید شد و این اولین گام برای کمک به او و حفظ ارزش‌های خانوادگی است. در واقع بین دو نسل باید به نوعی تعامل ایجاد شود.

بنابراین خود والدین باید به این سطح از آگاهی برسند که همپای فرزندانشان گام بردارند یعنی بچه‌ها همیشه به امر و نهی نیاز ندارند؛ بلکه می‌خواهند والدین علاوه بر این‌که در کنارشان باشند، به نوعی دنیای آنها را هم بشناسند و درک کنند. یعنی خواسته‌ها و علایق آنها نادیده‌ گرفته نشود.

بعضی والدین نیز گمان می‌کنند به طور کلی نسل جدید تعهدپذیر نیستند، اغلب بی تفاوت و مسئولیت گریز هستند و نسبت به ارزش‌ها و اخلاق مانند نسل قدیم پایبند نیستند.

معمولا گله‌های بسیاری هم از والدین در این باره شنیده می‌شود. البته ‌گاهی به غیر از والدین آن را از زبان خیلی از افراد جامعه هم می‌شنویم. در اینجا باید توجه داشت که نسل جدید لزوما چنین مشکلاتی ندارند؛ بلکه تصوری است که معمولا و جود دارد و علتش هم آن است که ارزش‌های نسل جدید تغییر کرده و با نسل قدیم تفاوت زیادی دارد.

اغلب افرادی که ارزش‌هایشان نفی می‌شود فکر می‌کنند اگر کسی ارزش آنها را قبول ندارد، لزوما باید فرد غیراخلاقی باشد.

در صورتی که چنین چیزی نیست . تفاوت‌ها را باید پذیرفت و تا جایی که به ارکان خانواده و ارزش‌های خانوادگی آسیب نمی‌زند، آنها را برتابید.

احترام به بزرگ‌تر را اصل بدانیم

وقتی تفاوت‌های دو نسل را پذیرفتیم و دریافتیم این تفاوت‌ها اجتناب‌ناپذیر است، می‌توان برای رابطه نسل جدید و نسل‌های قدیم‌تر قانون تدوین کرد و همه اعضای خانواده را ملزم به رعایت آن کرد.

وقتی پدربزرگ سخن می‌گوید بی‌تردید اطلاعات زیادی از دنیای جوانان و عصر ارتباطات تکنولوژیک ندارد.

حتی شاید استفاده از یک گوشی موبایل ساده را هم بلد نباشد. باید به نسل جوان آموخت تفاوت‌های بین نسل او و نسل پدربزرگ از زمین تا آسمان است، بنابراین باید بپذیرد و ضمن احترام و رعایت ادب از هر گونه تمسخر و ریشخند بپرهیزد که این مساله پاشنه آشیل پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هاست.

آنها اگر احساس کنند مورد تمسخر نوه و نتیجه خود قرار گرفته، بشدت آزرده‌خاطر می‌شوند و دلشان می‌شکند.

مراقب باشیم قلب آنها مانند یک شیشه نازک است، به تلنگری می‌شکند و افسرده می‌شوند. درک تفاوت‌های بین نسلی یعنی این که بفهمیم و درک کنیم دنیای دو نسل با هم متفاوت است، اما برای هر کدام دنیای قشنگی است.

حضور در جمع خانواده

گاهی برای این‌که دو نسل والد و فرزند بتوانند حس بهتری از بودن درکنار هم داشته باشند باید وقت بیشتری برای همدیگر بگذارند. برای رسیدن به چنین امر مهمی می‌توان زمان‌های ثابتی را برای بودن درکنار هم به طور منظم د ر نظر گرفت.

دکتر عربستانی نیز در این باره می‌گوید: اعضای خانواده حتما باید برای خوردن غذا در کنار هم باشند. ولی اگر همیشه امکان آن وجودنداشته باشد، یک وعده غذایی که همه افراد در خانه حضور دارند باید در کنار هم باشند تا بیشتر در جریان کارها و اتفاقات مهم زندگی همدیگر قرار بگیرند.

بنابراین می‌توان این موضوع را به عنوان یک اصل در خانواده مطرح و اجرا کرد. در نظر داشته باشیم در این گونه جمع‌ها همه افراد باید بتوانند حرف بزنند و از علایق و خواسته‌های خود بگویند و در تصمیم‌گیری‌های مهم نیز همه افراد خانواده با‌یداجازه داشته باشند نظر بدهند.

فراموش نکنیم اگر جوانان نادیده گرفته شوند، فاصله و جدایی بین آنها و والدینشان هم بیشتر می‌شود.

باید توجه داشته باشیم که نباید ذهن خودمان را به خوب و بد بودن زمان گذشته و حال معطوف کنیم.

چه بخواهیم یا نخواهیم تغییر در دوره‌های مختلف اتفاق‌می‌افتد؛ فقط کاری که ما می‌توانیم انجام دهیم این است که از این تغییرات آگاه باشیم، آنها را بپذیریم و‌ سعی کنیم کمترین تبعات را برایمان داشته باشد.

یکتا فراهانی

ضمیمه چاردیواری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها