چشم به راه مادر و خواهران واقعی

دختر جوان تبریزی که 37 سال از زندگی‌اش را کنار دو فرشته مهربان گذرانده بود، نمی‌دانست که آنها والدین واقعی‌اش نیستند و اکنون چشم به راه مادر و دو خواهر واقعی خود است .
کد خبر: ۸۸۸۰۱۳
چشم به راه مادر و خواهران واقعی

به گزارش جام جم آنلاین،میترا باورش نمی‌شود که در این کره خاکی مادر و دو خواهر واقعی دارد که چشم انتظارش هستند. هر چند نمی‌داند آنها زنده‌اند یا نه. چشم به راه آنهاست تا پس از 37 سال بتواند آنها را ببیند و به این دوری پایان دهد .

زن جوان می‌گوید: «من از گذشته‌ام خبر نداشتم. همیشه فکر می‌کردم زن و مردی که با من زندگی می‌کنند، والدین واقعی‌ام هستند. چهره‌ام شباهت کمی به مادر و پدرم داشت.

احساسی همیشه با من بود که چرا شباهت آنچنانی با این دو نفر ندارم. اما والدینم می‌گفتند من اشتباه می‌کنم و تنها فرزند آنها هستم.

عشق آنها نسبت به من خیلی زیاد بود. همین چند روز پیش بود که پس از 37 سال پی به این راز بردم. آن روز در حال بالا آمدن از پله‌های خانه بودم که شنیدم مادرخوانده‌ام در حال گفت‌وگوی تلفنی است و مدام اشک می‌ریزد .

شنیدم مادرخوانده‌ام مدام نام مرا به زبان می‌آورد و می‌گفت من چگونه به میترا بگویم مادر واقعی‌اش نیستم.

چگونه بگویم 37 سال دور از خانواده واقعی‌اش بوده است. سراسیمه وارد خانه شدم. چشمان مادرم پر از اشک بود. با التماس گفتم تو مادر واقعی‌ام هستی، من خانواده دیگری ندارم.»

مادر زمانی که بی تابی‌های دخترش را دید، واقعیت را به میترا گفت. پدر و مادر میترا زمانی که او 18 روزه بود، به خاطر فقر و بی‌پولی دخترشان را به زوج جوانی دادند تا از او مراقبت کنند.

مادرخوانده میترا درباره فرزندخواندگی دختر 18 روزه گفت: من و پدرخوانده‌ات که در نانوایی یکی از بیمارستان‌های تبریز کار می‌کرد، بیش از 20 سال بود که با هم ازدواج کرده و صاحب فرزند نمی‌شدیم.

تا این که روز‌های پایانی بهار سال 57، از طریق یکی از اقوام متوجه شدیم خانواده‌ای که دو دختر دارند، صاحب دختر دیگری شده‌اند اما به دلیل فقر نمی‌توانند از او نگهداری کنند. کودک بیمار بود و آنها هزینه‌ای برای درمان او نداشتند.

ما هم وضع مالی آنچنانی نداشتیم اما سرپرستی آن دختر که تو باشی را برعهده گرفتیم. آن روز پدرت تو را به یکی از محله‌های تبریز آورد و تحویل ما داد. برایت به نام خودمان شناسنامه گرفتیم .

میترا بعد از روشن شدن بزرگ‌ترین راز زندگی‌اش، تصمیم گرفت تا مادر و دو خواهرش را پیدا کند. او شنیده بود که پدر واقعی‌اش چند سال قبل فوت شده اما مادر و دو خواهرش هنوز هستند.

افرادی که از سرنوشت مادر یا دو خواهر میترا اطلاع دارند می‌توانند عدد شش را به شماره 300011224 پیامک کنند تا همکاران ما در تپش با آنها تماس بگیرند و پلی باشند برای رسیدن دختر چشم انتظار به خانواده‌اش پس از 37 سال.

ضمیمه تپش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها