به هر دردیست درمان، زیرمیزی!
شفابخشِ مریضان، زیرمیزی!
پزشکی میشناسم خوب و حاذق
که میگیرد فراوان، زیرمیزی!
عزیز من، نده با آه و زاری
بده با روی خندان، زیرمیزی!
مریضی گفت زیر تیغ جراح:
«بفرمایید قربان، زیرمیزی!»
چه خوش گفتی فلانی جان! دمت گرم:
بوَد حقّ پزشکان، زیرمیزی!
کنون که تعرفه ناعادلانه است
عدالت را نگهبان، زیرمیزی!
بنازم عدل و دادی را خداییش
که گشته مجری آن، زیرمیزی!
نهتنها بیمی از قانون ندارد
شده ما را رجزخوان، زیرمیزی!
ز زیر میز دیگر منتقل شد
به روی میز الآن، زیرمیزی!
الا شاعر،اگر گفتند:«بس کن!»
بکن بس، لیک بِستان، زیرمیزی!
سعید سلیمانپورارومی
جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد