خانه وحشت در آلمان

در «خانه وحشت» زنان رااسیر می کردند و شکنجه می دادند و می کشتند.
کد خبر: ۹۰۵۶۹۲
خانه وحشت در آلمان

به گزارش جام جم آنلاین ، در شهر کوچک و آرام « هکستر» آلمان (وستفالی شمالی کنار راین) یک درام خونین راه افتاد.

زن و شوهری دستگیر شدند که طی چند سال در «خانه وحشت» خود مردم اسیر می کردند و شکنجه می دادند و می کشتند. به گزارش رسانه ها، حداقل 2 زن به دست ویلفرید 46 ساله و زنش، آنگلیکا 47 ساله تا حد مرگ شکنجه شدند. یک زن دیگر که سه ماه در «خانه وحشت» مورد شکنجه قرار گرفت و توانسته بود فرار کند در کلانتری شهادت داد.

کریستیان پفایفر پروفسور انستیتوی جُرم شناسی ساکسون در خصوص این موضوع در مصاحبه با « سپوتنیک» گفت: خدا را شکر، اینگونه وقایع بندرت اتفاق می افتند و طی دو — سه قرن اخیر فقط چند مورد به ثبت رسیدند. اینگونه جنایات دارای نکات مشترک هستند: افرادی که خواهان داشتن قدرت تام بر انسان هستند و می خواهند مثل برده با او رفتار کنند، به آزار واذیت دیگران می پردازند تا قدرت خود را نشان بدهند. اینها افرادی هستند که در دوران کودکی و زندگی خود، مورد خشونت قرار گرفتند. اینگونه افراد سعی می کنند تحقیر دوران کودکی را با نشان دادن قدرت خود بر دیگران به نمایش بگذارند. وقتی آنها گرفتار می شوند، متخصصان سعی می کنند به علت اعمال آنها پی ببرند. از اینرو آنها سعی می کنند اطمینان آنها را بشکلی جلب کنند. در گفتگوها معلوم می شود که این نوع افراد در دوران کودکی مدام مورد توهین و ضرب و شتم قرار گرفتند و نمی توانستند جواب این گونه اعمال را بدهند و به خودشان قول داده اند که «وقتی بزرگ بشوم به همه شما نشان خواهم داد که تحقیر یعنی چه». بدین ترتیب آنها با شکنجه و آزار دیگران قدرتنمایی می کنند. شوهر آنگلیکا یک پرونده جنایی تجاوز داشت. او آدم بد شناس و بازنده ای است که همین عدم موفقیت باعث افزایش عطش او برای قدرت می شود. در زندگی او هیچ چیزی که بتواند عیوب او را جبران کند رخ نمی دهد و او نمی تواند به موفقیت های حرفه ای، مناسبات خوب با مردم، دوستیابی و زندگی شادی برسد. اگر هیچ یک از این چیزها در زندگی شخص وجود نداشته باشد، او از قبول این واقعیت دوری می ورزد و خشم خود را به این شکل وحشتناک بر سر دیگران جاری می کند».

انگیزه جنایت می تواند سایه اجتماعی داشته باشد. آیا این نکته با سیستم آموزش ارتباط دارد؟

— با آموزش و پرورش نیز ارتباط دارد. هر چه تحصیلات شخص بیشتر باشد شخص از امکانات بیشتری برای بهبود زندگی خود برخوردار می شود. بدین ترتیب نیازی نیست که شخص به دنبال روش های دیگر نمایش قدرت بگردد. اما جنبه مهم دیگر با تغییر ریشه ای فرهنگ آموزش مرتبط است که ما از سر می گذرانیم. تحمل زورگویی و تحقیر در سنین پایین در گذشته یک پدیده عادی بود. هم اکنون اصول تربیتی با رد خشونت در رابطه با بچه ها پیروی می شود. کتک زدن به عنوان یک روش تربیتی کاهش یافته است. در آلمان طی 30 سال اخیر تغییر اصول تربیتی تحت شعار« کمتر بزن، بیشتر دوست داشته باش» جریان دارد که تمام عرصه های زندگی را در بر می گیرد. جنایتکاری در بین جوانان تا 47 درصد کاهش یافته است در حالی که در گروه بزرگسالان هیچگونه تغییری مشاهده نشده است. زیرا آنها فرصت نکردند از فواید تغییرات در روش های تربیتی برخوردار شوند».

با شروع از سال 2000 میلادی در آلمان موارد قتل تا 40 درصد کاهش یافت و از زمان اتحاد دو آلمان تا دو سوم. اما ماجرای « هکستر» نشان دادکه همیشه باید احتیاط کرد.

منبع : اسپوتنیک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها