رئیس سازمان زندان ها خبر داد:

بیش از 2300 زندانی مهریه

با حسن پناهی، محقق باسابقه ستاد دیه کشور

کارآگاه ِ مستحق‌یـاب

چشم و گوش حسن پناهی پر است از گرفتاری و مصیبت، پر از حادثه و بدبیاری، مملو از سهل‌انگاری و غفلت. او آدم پرمشغله‌ای است. هر سال به نقاط مختلف کشور از خانه‌ای به خانه‌ای و از زندانی به زندانی دیگر سر می‌زند و پرونده‌های سبک و سنگین مددجوهای ستاد دیه را مرور می‌کند تا راهی برای باز شدن گرهی پیدا کند.
کد خبر: ۹۱۳۵۰۸
کارآگاه ِ مستحق‌یـاب

او محقق ستاد دیه کشور است؛ مردی که نمی‌دانم لقب کارآگاه را برای خودش می‌پسندد یا نه. حسن پناهی مرد سختگیری است. او نه گول اشک‌های تمساح را می‌خورد و نه فریب صحنه‌سازی‌ها را چون می‌داند وام‌هایی که دولت برای آزادی زندانیان جرائم غیرعمد می‌پردازد و کمک‌های مالی خیران که وقف آزادی زندانیان بی‌گناه می‌شود، باید به اهلش برسد، نه به دست مردمی که دوز و کلک دارند.

شنیده‌ام، سختگیرترین محقق ستاد دیه هستید یعنی پرونده‌های ارجاعی را با وسواسی فوق‌العاده بررسی می‌کنید.

بله، این کار ضروری است چون نباید بیت‌المال هدر برود. پرونده‌ها که از زندان به دست ما می‌رسد، ما هم بررسی می‌کنیم، دقیقا چه کسانی به کمک ستاد نیاز دارند و چه کسانی مستحق نیستند. ما زیر و بم زندگی مددجوها را درمی‌آوریم تا حق به حق‌دار برسد.

می‌گویند، دلتان به حال اشک مردم نمی‌سوزد؟

نه به هیچ وجه نمی‌سوزد، حتی به همکارانم می‌گویم گول اشک مردم را نخورید. این سرسختی علت دارد. همین چند وقت پیش بود، خانمی که مثل ابر بهار گریه می‌کرد، به ستاد دیه آمد و تقاضای کمک کرد، اما بررسی‌ها نشان داد او وضع مالی خوبی دارد و دو واحد آپارتمان به نامش است. همین اواخر نیز مردی که مدعی بود چوپان است و سرش کلاه گذاشته‌اند، به ستاد مراجعه کرد و مدعی شد در یک زیرزمین در میدان قزوین تهران مستاجر است. من دو بار به آدرسی که داده بود سر زدم، اما کسی پاسخگو نبود تا این که روزی با کسی که این مرد را می‌شناخت، آشنا شدم و فهمیدم خانه‌اش در بلوار مرزداران است. بررسی‌های بیشتر نشان داد او مالک یک آپارتمان 95 متری است و دو دختر دانشجوی دانشگاه آزاد دارد و اصلا چوپان نیست.

پس چه کاره بود؟

کلاهبردار.

می‌توان گفت هیچ فرد غیرنیازمندی قادر نیست از کمک‌های ستاد دیه استفاده کند.

بله با سختگیری ما تقریبا محال است و تا به حال به هیچ فرد غیرنیازمندی کمک نکرده‌ایم. چندی پیش پدر یکی از مددجویان که محکوم به پرداخت دیه بود، به ستاد مراجعه کرد، اما تحقیقات ما نشان داد او تمکن مالی دارد. جالب است که دو روز بعد از این که ستاد اعلام کرد، او واجد شرایط دریافت کمک نیست، پدر دیه را کامل پرداخت کرد و پسر آزاد شد یعنی بعضی از مردم با وجود تمکن مالی ابتدا شانسشان را از طریق ستاد دیه امتحان می‌کنند و وقتی ناامید می‌شوند، دست در جیب خودشان می‌کنند.

علاوه بر تحقیق، دستی هم در برقراری صلح و سازش در پرونده‌های جرائم غیرعمد دارید. صلح و سازش دادن دو طرف دعوا کار سختی است؟

کار سختی است بخصوص در پرونده‌های دیه که اولیای دم مقتول به من می‌گویند خودت را جای ما بگذار و ببین اگر عزیزت کشته شود، از خونش می‌گذری. البته من در پرونده‌های دیه نمی‌گذارم خونی پایمال شود و هیات مدیره ستاد دیه نیز تاکید دارند که برای پول خون نباید زیاد به اولیای دم فشار آورد ولی در پرونده‌های مربوط به جرائم مالی و مهریه زیاد اصرار می‌کنیم و زیاد هم گذشت می‌گیریم. چند روز قبل، مردی را که از طلبکاران یکی از پرونده‌های جرائم مالی بود، راضی کردم از طلب 90 میلیون تومانی‌اش بگذرد و به 35 میلیون تومان راضی شود.

چرا در پرونده‌های دیه چندان اصرار بر گذشت نمی‌کنید؟

در این موضوع باید طبق دستورات قرآن عمل کنیم. دیه حق اولیای دم است و نمی‌توان کسی را وادار به گذشت کرد، مگر این که خانواده‌ای خودش تمایل به گذشت داشته باشد. سال پیش، پرونده بسیار پیچیده‌ای درباره دیه داشتم که مبلغ دیه تعیین شده در آن یک میلیارد تومان بود. من خیلی به خانواده‌ مقتولان التماس کردم که با 500 میلیون تومان رضایت دهند ولی بجز یک نفر بقیه راضی نشدند. متاسفانه فرد بدهکار که جوانی بود در زندان به علت بیماری سلول‌های مغزی درگذشت و پرونده مختومه شد.

یعنی دست اولیای دم از همه جا کوتاه شد و به دیه نرسیدند.

دقیقا، آنها طمع کردند.

معمولا برای برقرار کردن صلح و سازش از چه جمله‌ای استفاده می‌کنید تا شاکی تحت تاثیر قرار بگیرد؟

می‌گویم شما با خدا معامله می‌کنید، مخصوصا در پرونده‌های مالی که به طلبکارها می‌گویم اگر طرف مقابل پول دارد و به شما نمی‌دهد، این اوست که مدیون شماست نه شما. معمولا هم برخی خانواده‌ها با این جور بحث‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرند، مخصوصا کسانی که به خدا و قرآن اعتقاد راسخ دارند، ولی خیلی‌ها هم قبول نمی‌کنند و برخواسته خود می‌ایستند.

می‌توانید بگویید سخت‌ترین پرونده‌ای که در دوره فعالیت بیست ساله‌تان داشتید، چه بوده است؟

همان پرونده‌ای که اشاره کردم، با مرگ جوان بدهکارمختومه شد.

ماجرای پرونده چه بود؟

این جوان پیمانکاریک شهرک صنعتی بود، روزی دو کارگر را برای حفر چاه به کار می‌گیرد و آنها مشغول کار می‌شوند، غافل از این که لوله فاضلاب شهرک از محل حفر چاه می‌گذرد. ابتدا به علت نشت گاز فاضلاب یکی از کارگرها در دم جان می‌دهد و کارگر دوم که برای آوردن کمپرسور به بیرون چاه آمده بود برای باخبر شدن از حال کارگر اول پایین می‌رود و او نیز فوت می‌کند. جوان پیمانکار که نگران این کارگرها شده بود، چند متری از چاه پایین می‌رود، اما چون حالش بد می‌شود و سرش گیج می‌رود سریع بالا می‌آید و برای آوردن کمک می‌رود. به این ترتیب، چند نفری که قصد نجات آن دو کارگر را داشتند در دم فوت می‌کنند و در نتیجه پنج نفر به رحمت خدا می‌روند و جوان پیمانکار به علت استنشاق گاز سمی، دچار سرطان سلول‌های مغزی می‌شود. این جوان متولد سال 62 و تازه ازدواج کرده بود. وقتی شنیدم در زندان فوت کرده خیلی ناراحت شدم و تحت تاثیر قرار گرفتم.

و پرونده‌ای که پایانش شیرین بود و به نتیجه رسید؟

بیشتر پرونده‌ها ختم به خیر می‌شوند، اما از بابت شیرین بودن، پرونده مردی متولد سال 59 که کاسب بود، اما به علت نوسانات بازار کم آورده بود، خوب در خاطرم مانده. او 14 سال در زندان بود و 15 شاکی داشت، زندگی شخصی‌اش نیز سخت بود و یک خواهر معلول داشت که باید از او مراقبت می‌کرد. این اواخر 14 نفر از شکات بدون گرفتن هیچ مبلغی رضایت دادند و شاکی پانزدهم نیز با گرفتن 20 میلیون تومان رضایت داد.

بیشتر زندانیان جرائم غیرعمد بر اثر اشتباه، غفلت یا سهل‌انگاری گرفتار شده‌اند، شما چه توصیه‌هایی برای مردم دارید تا مثل این زندانیان گرفتار نشوند و چشم به کمک ستاد دیه و خیرین ندوزند؟

در بحث ضمانت، توصیه‌ام به مردم این است که دلسوزی بی‌جا نکنند، حتی برای نزدیک‌ترین افراد. خیلی‌ها نمی‌دانند امضا کردن پشت چک و سفته برای آنها مسئولیت سنگینی ایجاد می‌کند و ممکن است به عنوان ضامن راهی زندان شوند. درباره مهریه نیز آدم‌های زیادی را دیده‌ام که حتی نمی‌دانند چرا می‌خواهند تشکیل زندگی بدهند و اصلا طرف مقابل را نمی‌شناسند ولی مهریه سنگین را تعهد می‌کنند در حالی که شغل درست و حسابی هم ندارند یا اصلا بیکارهستند.

درخصوص زندانیان دیه و تصادفات، مهم‌ترین تاکیدم جدی گرفتن بیمه است، بخصوص برای آن دست افرادی که گرفتن الحاقیه بیمه را جدی نمی‌گیرند. گرفتن الحاقیه برای بیمه‌نامه هزینه ناچیزی دارد، اما وقتی نباشد، منجر به زندانی شدن فرد و گرفتاری‌های متعدد می‌شود.

مریم خباز

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها