به گزارش جام جم آنلاین به نقل از فارس، در این یادداشت آمده است:
«پاسخ به انجمن ملّی جراحان
طلای پاک را هیچ منّت خاک نیست؛ چون از بیانصافی میترسم و خود صدْمه خورده آنم، باید بگویم روی سخنم با آن دسته از پزشکان و جراحان و پرستارانِ شب تا صبح بیدار خوابِ جان برکف، که پا به پای بیماران و همراهان میگریند و میخندند و چون پروانه دورشان میگردند، نیست و نخواهد بود...
اما جامعه ما از پیش دریافته، هیچ قصوری در پرونده پزشکی آقای کیارستمی اثبات نخواهد شد. داغ کیارستمی سازمان نمیخواهد. هر نفر ایرانی و غیرایرانی که او را بشناسد خواهانِ پاسخ شماست. و جامعه فرهنگی پیگیری این مطالبه جهانی را بر خود وظیفه میداند.
توهم جمعی از پزشکان مبنی ِبر سالها دشمنیِ سازمان یافته علیهِ آنان در سطحِ جامعه، برآیندِ نگاهِ طبقاتیِ صنف پزشکی علیه هموطنان خویش است. و این نگاه، خود معلول کاستیهای بسیاری در زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی ایران امروز ماست.
بگذارید بیپرده بگویم: اینکه پیش از نام جنابِ کیارستمی و مهرجویی، از واژه "آقا" استفاده نمیکنید، ناشی از کمفرهنگی است؛ اینکه فکر میکنید مهرجویی نظیر دارد، از کمفرهنگی است و سرانجام اینکه شما ما را دشمن خود فرض کردهاید، ناشی از نگاهی پر از ترس و تبعیض است و اینکه آن را سازمان یافته خواندهاید، احساس خطری است که قدرتطلبی و اقتدارگرایی، در پشتِ نقابِ هر پزشک میکند. و همه این تلقی از سرِ بیرحمی و عافیتطلبی و خودپسندی است و همه سراسر قصور. اینکه اسرار پزشکی را در اختیار خانواده کیارستمی یا هر دیگر خانواده قرار نمیدهید و یا اینکه مهرجویی را در حدّی نمیدانید که چه و چه... از نگاهِ خودپسندانه و طبقاتی شماست، و قصور! اینکه فلان جراحِ معالج، بلندمرتبهترین فیلمسازِ جهان را پس از عملِ جراحی رها کرده، برای تعطیلات نوروزی سفر رفته و میزانِ ابعاد و اهمیّت وِی را در بهترین شکل، در حد و اندازه خود دانسته، از کمفرهنگی است. لازم نیست توضیح دهیم در هر مجتمع پزشکی از شما چه عدد داریم و در هر شهر و کشور، چند مجتمع ِپزشکی و چند کرور در شوق رفتن و ذوق بیرون آمدن از دانشکدههای پزشکی. هم از آن روی محتاجِ شرح نیست که بگویم از کیارستمی فقط یکی در عالم بود که اگر این را هم ندانیم دیگر حقیقتا از بیفرهنگی است و صد البته که فاجعه. فاجعهای که به بار نشست.
اگر مردمِ عادی، بدون اعتماد به نفس و پشتیبان، لرزان و ناامید از همه جا، دست به دامان شما میشوند و روی کفشتان میافتند به جرم اینکه زندگی را دوست میدارند و شما را به غلط ناجی خود میدانند، دردیست که از کاستیهای تامین اجتماعی و ناکارامدی قوانین و مدیریت درمانی و در طول سالها به وجود آمده است. اما در ازای آن سهم مردم از شما چه بوده؟
جز اهانت و بیاحترامی و ناامیدی و گاهی که مرگ نوش جانشان میشود؟! اینکه قوانینِ مدنی و مدرنتری درباره خدمات اجتماعی از بالا برایمان وضع نمیشود و شما هم به روی مبارکتان نمیآورید قصور است. اینکه اخلاق پزشکی حتی به اندازه علمِ نوپای تجربی در طولِ تاریخ قد نکشیده، علیالخصوص در کشورِ ابنسینا و رازی و مولانا، همه مصداق قصور است.
نَفْسْ و ایگویِ جامعه پزشکی در ایران چاق و فربه شده است و اگر به سببِ سوادِ تخصصی، و درآمدِ بالا و احترامِ کاذبِ جامعه در همین دوره از تاریخ، به نقد خویش و تمرین دموکراسی نپردازد، جامعه ایرانی غرامتِ سنگینتری از مرگ عالیجناب کیارستمی خواهد پرداخت. قصور زیاد است نمیتوانیم ثابت کنیم. کمکاری بوده نمیشود اثبات کرد. اهمال و سهلانگاری و لاپوشانی همه قصور است.
پایِ جان آدمی در میان است. از قصور مگویید که زیرساختهایِ شخصیتی_اجتماعیِ همه، سالهاست که ویران است. فقط نمیتوانیم اثبات کنیم. با این حال در میان شما کسانی که با ما درد مشترک دارند، کم نیستند و ما دردمان را در هنگامی مناسب قسمت خواهیم کرد.»
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
عالی بود
دمت گرم
این دلیل نمیشود شما جامعه پزشكی را خطاب كنید كه هر كدام بارها جان انسانی را نجات داده اند.. و لزوما هم شبها بیدار نمیمانند كه برای بیماران گریه كنند! بهتر است قبل از تحقیقات كارشناسی هر كس هر چیزی به ذهنش میرسد . همانجا نگه دارد و همه را از ذهنیاتش مطلع نكند!
در كدام سیستم آموزشی از دیدن فقط 1 نمونه حق تعمیم به كل مجموعه را دادند؟
خیلی خوب خندیند. از درمان شما هم كم گذاشتند؟چه چیز تدریس میكنید ؟تعمیم جز به كل؟ممنوعیت خنده در واحد های درمانی؟
خنده دو نفر نشانه فلج بودن سیستم درمانی است ولی واكنشهای آقای بهداد در جلسه نمایش فیلم اخیرش و برخورد فیزیكی وی در یك كلیپ دوربین مخفی كه بطور رسمی پخش و تكثیر نشانه سلامت فكر ایشان؟
صحبت آقای بهداد و قصور نیست. كه اگر باشد هیچ پزشك با شرفی نه میخواهد نه میتواند پشت همكار خطا كار بایستد.بحث توهین بی ادبانه یك پیشكسوت در واقعه كه هنوز ج م بودن آن ثابت نشده است،می باشد.
بحث پیشداوری آقای بهداد كه نظام پزشكی را هنوز رای نداده ، به لاپوشانی و پزشك مسئول را هنوز محاكمه نشده به قصور متهم میكند ، است.
آقای بهداد لطفا فقط نام عمل انجام شده روی مرحوم كیا رستمی، نام قصور احتمالی و درصد فوت بیمارانی با این شرایط در بهترین شرایط ذكر كنید.
واقعا میدانید؟ من كه اطلاعی ندارم. پس قضاوت نمیكنم. شما چه؟
آقای بهداد آیا میدونی دانش آموزان تاپ به رشته پزشكی میروند ؟ و آیا میدونی بهترین سال های عمرشان مشغول علم و تحصیل هستند ؟ چه روز ها و شب های سختی در بیمارستان گذراندند ؟ و آیا میدونی تمام جراحان دنیا با توكل به خدا شروع به عمل جراحی می كنند و تنها آرزویشان بهبود بیمارشان هست ؟ آقای بهداد باور كن من و شما را به رشته پزشكی راه ندادند و حالا آنها را درك نمی كنیم .
قرار نیست من خوب بشوم سر به بیابان می گذارم تا هم دردم را به كوه بگویم
و هم بوته های پزشكی اش را در دامانم بریزم
خشك میكنم درون كتری می ریزم و جوش میدهم
چند لیوان به نوبت می خورم
برای من همین كافیست كه دردم را به نادان نگویم
كوه داناست چون جوابم را می دهد ...
هر موقع بوگاتی ساختیم اونوفت انتظارات اروپایی هم داشته باشیم
حامد بهداد با اینكه بالشخصه بازیگری اش را دوست دارم ولی ازغرور بی حدش و اینكه در عین حال از غرور بقیه نارحت میشود بشدت بدم می آید. آقای كیارستمی فیلمساز بزرگی بودند و قطعاً قابل احترام زیاد ولی دردانه عالم بشریت نبودند آنچنانكه بهداد میگوید و عین نادانی است نظر بنده و همتایانم را حمل بر بی فرهنگی كند. آقای كیارستمی دقیقا اندازه من و امثال من حق دارد از قصور پزشكی شاكی باشد و انتظار احقاق حق داشته باشد.
كاش روزی برسد كه ما یاد بگیریم تعریف كردن با چسباندن به اوج آسمانها و انتقاد با فرستادن طرف به اسفل السافلین متفاوت می باشد.
هر پزشكی خاطراتی از همراهان بیماری كه نارضایتی خود را با الفاظ نا مناسب با حتی درگیری فیزیكی بروز میدهد ،دارد. این مسائل را به سطح فرهنگی فرد منسوب میكنیم.
ولی این طرز صحبت از منورالفكران !! ما شایسته نبوده و اگر ناشی از هیجان هم باشد نپذیرفتنی است. چه برسد بر حمایتهای بعدی كه با فاصله زمانی و تعقل !!!هم بوده.
١-كنكور سال ٩٥ بر گزار شد، از ٨٦٠ هزار نفر شركت كننده حدود ٥٢٠ هزار نفر رشته تجربی و ١٦٢ هزار نفر ریاضی و ١٦١ هزار نفر رشته انسانی هستند. به عبارتی حدود ٦٠ درصد داوطلبان رشته تجربی و ١٨ درصد رشته ریاضی و ١٨ درصد رشته انسانی را انتخاب كرده اند.اگر جامعه خانواده های داوطلبین را به عنوان جامعه آماری نمونه از كل جمعیت ایران بگیریم و با تكیه به این حقیقت كه سودای داوطلبان تجربی، رشته های كاردانی و كارشناسی نیست بلكه رشته های گروه پزشكی است، می توان نتیجه گرفت خانواده های ایرانی علاقه سه برابری به رشته پزشكی در مقایسه با رشته های مهندسی یا انسانی دارند. به عبارت بهتر ٦٠ درصد جامعه ایرانی شغل ایده آل برای فرزندشان را پزشكی می دانند.
٢-چندی است كه به صورت بی سابقه ای هجمه به پزشكان زیاد شده است. برخی سایتها كوچك ترین مشكلات درمانی را بزرگ نمایی كرده و به حساب پزشكان می نویسند. ذیل این گونه اخبار هم نظرات اكثریت كاربران خشمگینی را می بینید كه هیچ یك عزیزشان به مرگ طبیعی نمرده و بدست پزشكان سفاك و بی وجدان! ایرانی كشته شده اند.
٣- در مجلس یادبود آقای كیارستمی، داریوش مهرجویی، عنان سخن از دست می دهد و می گوید: "قاتلین میان ما هستند، ما باید ازین فرصت استفاده كنیم و این پزشكان بی عرضه احمق كه یك همچین گوهر گرامی را نابود كردند، كشتند. اینا رو باید به محاكمه بكشیم. این یك بی گناه بود، دو هفته پیش صحیح و سالم، سرومر و گنده بود..."
٤- بیاییم فرض كنیم كه اقای كیارستمی به دلیل عارضه جراحی فوت نشده اند و بلكه بدتر، بدلیل قصور پزشكی فوت شدند. باز هم بیاییم فرض كنیم در یك سانحه رانندگی به علت سبقت غیرمجاز، یا گردش به چپ یكی از بازیگران كشور باعث مرگ یكی از معروف ترین جراحان یا پزشكان ایرانی می شد و یكی از بزرگان جامعه پزشكی مثلا دكتر فاضل در مراسم گرامیداشت میكروفن را دست بگیرد و بگوید:"قاتلین میان ما هستند، ما باید ازین فرصت استفاده كنیم و این بازیگران بی عرضه احمق را..." آیا برای اقای مهرجویی كه در شرایط احساسی آن حرف ها را زده یا دیگرانی چون نوید محمد زاده، محسن تنابنده و ... در شرایط عقلانی تری این حرفها را در اینستاگرامشان باز نشر كرده اند، این توهین جمعی قابل قبول است؟ آیا اینجا دوباره ما پزشكان یكباره از سفاكان بی وجدان تبدیل نمی شویم به همان ها كه سوگند خورده ایم، كه باید خوددار باشیم، آیا نمی نویسند آقای دكتر شما پزشك هستید ازشما بعید بود!!؟
آخر-من جامعه شناس نیستم، اما ای كاش جامعه شناسان ایرانی تحقیق كنند كه دلیل این ولع جامعه ما برای توهین و فحاشی چیست؟ چرا اگر مراسم قرعه كشی جام جهانی كامل پخش نمی شود به صفحه خانم لیما حمله می كنیم و فحاشی می كنیم؟ چرا وقتی مسی به تیم ملی فوتبال گل می زند، به صفحه اش حمله می كنیم و باز هم فحش می دهیم؟
كار وقتی خنده دار تر می شود كه یك بازیكن فرانسوی در بازی فوتبال باعث مصدومیت بازیكن پرتغال می شود كه اصولا باید به پرتغالی ها مربوط باشد ما جان بر كف و كف بر لب، وی را به سه هزار فحش ركیك مهمان می كنیم؟
چرا بر طبق آمار بالا، ٦٠ درصد جامعه ما ارزو دارند پزشك شوند ولی هم زمان در شبكه های اجتماعی به پزشكان توهین می كنیم، آنها را قاتل و احمق خطاب می كنیم، از خاطرات مرگ مادربزرگ ٧٥ ساله مان می گوییم كه چیزیش نبوده و تا اون سن حتی یكبار هم پاش به مطب دكتر كشیده نشده و "این پزشكان بی عرضه احمق" آمپول اشتباهی زدند و اورا كشتند!
این تناقض را چگونه حل كنیم كه پزشكان را مسبب بدبختی و فلاكت جامعه ایرانی بدانیم ولی فرزندمان را بفرستیم رشته تجربی كه پزشك شود؟
قطعا در میان این ٥٢٠ هزار نفر، همه وارد دانشكده پزشكی نمی شوند و شاید كمتر از هزار نفر بتوانند به آنچه به سودای آن به رشته تجربی آمده اند، نائل شوند. آن ٥١٩ هزار نفر دیگر چه كنند؟ تبدیل به اكثریتی شوند كه از پزشكان متنفرند با وجود اینكه آرزو داشتند پزشك شوند؟ تنفرشان را حفظ كنند تا وقتی تغاری بشكند و به قول آقای مهرجویی "ازین فرصت" استفاده كنند؟ كجای فرهنگ مان می لنگد وقتی نمی توانیم خودمان را درست كنیم می خواهیم بقیه را ویران كنیم؟ وقتی نمی توانیم تماشای مراسم قرعه كشی جام جهانی را مطالبه كنیم، با ركیك ترین الفاظ مجری اش را دشنام می دهیم كه چرا لباس مناسب فرهنگ ما نپوشیده است! وقتی زورمان نمی رسد آرژانتین را ببریم و به هوش و نبوغ مسی می بازیم، به جای آنكه به خودمان بپردازیم مسی را فحش باران می كنیم!
كاش نویسنده ای بیاید و كتابی بنویسد نامش را بگذارد ملت فحش شاید ما به خودمان بیاییم كه علت این همه عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی قبل از اینكه به این دولت و آن دولت مربوط باشد به خودمان، باطن خودمان و آن موجود هراسناكی ارتباط دارد كه نه عرضه موفقیت دارد نه چشم دیدن موفقیت دیگران
دست مریزاد میگم به جناب آقای حامد بهداد و به نوبه خودم بعنوان یك انسان و یك ایرانی مهر تایید میزنم بر كلامات محترمانه و بجا و كوبنده ایشان در خصوص بعضی از استثناهای جامعه خدوم و زحمتكش پزشكی كشورم.
باشد كه در آینده نچندان دور دیگر شاهد چنین بد اخلاقی ها و كج فهمیهایی این چنینی نباشیم.
مرحبا جناب آقای حامد بهداد نازنین.
از ایشون سپاسگزارم.
جان تمام انسانها ارزشمند است و كسی بر دیگری برتری ندارد جز به تقوا و اخلاق. این جنگهای لفظی غیركارشناسانه است كه بی فرهنگی است. سوژه سازی یك مرگ برای رسانه ها و خوراك پزی مدیر گروههای بیكار از عملكرد حرفه ای یك گروه برای اپ های مجازی بیشتر شبیه به دعوای كلاه مخملیها در كافه های فیلم فارسی شده است..
اگر كم و كاست در بیمارستان هست كه هست چه از نظر پرسنلی و كیفی و چه رفتاری باید برایش فكری كنند تا برای همه اصلاح شود. هم برای كادر درمان و هم برای مراجعین. نباید انتظار داشت از پرستاری كه برای بیست بیمار بدحال در آی سی یو بتنهایی تا صبح بدود و كنترل كند خب او هم آدمیزاد است و خسته می شود نیروی كاری بیشتری لازم است تا بار كاری كم شود. یا جراحی كه در یك روز هشتاد نفر را ویزیت میكند او واقعا جزییات پزشكی همه آنها یادش می ماند؟ متخصصین در كشور های پیشرفته در هر هفته اجازه ندارند بیشتر از تعداد انگشت شماری را ویزیت و جراحی كنند و در مقابل انتظار از آنها این است كه احتمال خطای كاری با حداقل ممكن برسد.
اما در كشور عزیز ما همین فرهنگ دردانه سالاری است كه مراجعه بیمار به پزشك را به مصاف دو دردانه سینما و جراحی تبدیل كرده است. اگر ارزش اجتماعی و شهروندی همه اقشار جامعه با هم اختلاف زیادی نداشته باشد چنین نمی شود كه سخن پزشك تحقیر آمیز باشد یا احساس حقارت به بیمار دست دهد و دنیایی از بغض و كینه و فضایی ملتهب و پرتنش علیه پزشكان یك كشور كه حقیقتا به آنها نیاز مبرم هست و بسیاری از آنها چون پزشكان عمومی زحمتكش درآمد متوسط و رنج فراوان دارند از طرف مردم ایجاد شود.
و اما شما آقای بهداد! پرخاش كردن از روحیات نقشهایی كه از شما دیدیم بر می آید! چون حتما خود واقعی شما آن نیست كه در نقشهایتان هست كه آدمهایی هستند هیستریك دمدمی مزاج با اختلال شخصیتی و كودك مآب! خود شما یك بازیگر خوب این جامعه اید تعریف زیادی نمیكنم كه دردانه پروری نشود. با پرخاش كردن دو قشر به هم مشكلات حل نمیشود بسیارند در همین كشور كه همین امروز قرار است در بیمارستانها دچار مشكل و عارضه و احتمالا قصور ناخواسته شوند. مقداری قابل پیشگیری است و درصدی هم واقعا از بدشانسی است و همه جا می تواند اتفاق بیافتد. باید كار زیرساختی و كارشناسی شود. به این سادگیها نیست. این دیگر ساختن فیلم زندگی واقعی مردم است. مردمی كه با این كیفیت زندگی امروز جامعه بدنیا می آیند زندگی میكنند و میمیرند.
فقط قدر پزشكان را مثل دیگر اقشار باید دانست. حالا اگر تعدادی از آنها بطور سنتی رفاه اجتماعی بالا دارند دلیل بر عقده گشایی تعدادی نشود. اكنون بسیاری از پزشكان در شرایط كاری سخت و بسیار پر تنش با دریافتی زیر سه چهار میلیون زندگی می كنند و این در برابر عده زیادی كه تا حالا نفعی برای دیگران نداشته اند و تنها به فكر جیب خودشان بوده و ناجوانمردانه از هر فرصت و حربه ای برای پول درآوردن استفاده كرده اند و از همه چیز حتی سلامت مردم برای پول ساختن مایه گذاشته اند قابل قیاس نیست.
روح استاد كیارستمی عزیز جاودان باد و یادش گرامی. با اینكه میگفت اگر قرار باشد خودش نباشد و اثرش ماندگار ترجیح میدهد اثری نماند از او ولی زنده باشد خب البته این آرزوی همه انسانهاست كه هیچگاه نمیرند اما دست اجل روزی در خانه همه را خواهد زد. چه بسیارند جوانها و مردها و زنها كه با خودروی كم كیفیت در اثر برخورد نه چندان شدیدی روزانه می میرند. با روغن ناسالم در جوانی دچار كبد چرب و تصلب شرایین می شوند. با استرس و تنش روزانه كاری دچار پیری زودرس و مرگ زودرس می شوند. دچار افسردگی و مشكلات خانوادگی و روحی شدید می شوند. همه اینها هست و باید این درد ها به مدد یاری همه ما درمان شوند تا كشور عزیز اسلامی ما همواره سر بلند امن و مقتدر بماند. ان شا الله
اگر مردمِ عادی، بدون اعتماد به نفس و پشتیبان، لرزان و ناامید از همه جا، دست به دامان شما میشوند و روی كفشتان میافتند به جرم اینكه زندگی را دوست میدارند و شما را به غلط ناجی خود میدانند، دردیست كه از كاستیهای تامین اجتماعی و ناكارامدی قوانین و مدیریت درمانی و در طول سالها به وجود آمده است. اما در ازای آن سهم مردم از شما چه بوده؟
كاش بعضی از متخصصین محترم حتی به اندازه چند ساعت به سوگند پزشكی خود پای بند بودند. ضمن تقدیر از آنان كه احترام به روح انسانیت به ویژه همدلی با انسانهای بیمار را سرلوحه كار خود قرار داده اند سلام بر آنان و با این امید كه آن گروهی نیز كه خود را منفك از جامعه و دردهای بیماری می دانند به خود بیایند.
خدمت تمامی هنرمندان سینما وبازیگران وپزشكان كشورم...
در هر جامعه ی درمیان هنرمندان وپزشكان وافرادی كه به كشور وجامعه ی خود به عناوین مختلف خدمت میكنند واز خودشان واطرفیانشان مایه میذارن كم نیستن مخصوصا در كشور ما ایران.واینكه دراین جامعه چه پزشكان عزیز وچه هنرمندان سینما افرادی پیدا میشوند كه سوگند را زیرپا میگذارند ویا از طیف بازیگران چه بسا افرادی پیدا میشود كه اخلاق ومنش هنرمندان را زیر پا میگذارند ...
خطاب جناب مهرجویی وآقای بهداد بازیگر ارزنده كشورم باطیف پزشكان عزیزی كه نام ایران را بلند آوازه كردن نیست وچه جانفشانی های برای اینكه اشكی از چشم خانواده بیماری نیاید نیست ما مردم ایران به شایستگی دكترها وهنرمندان كشورمان واقف هستیم
شك نكنید روی صحبت جناب بهداد ودیگر همكارانشان با دكتر نماهایی هست كه در جامعه مشغول كاسبی هستند...
پس بدانید جناب كیارستمی كم شخصیتی نبود در علم خودش شناخته شده ی دنیا بود...وهمینطور ایران عزیز ما به خودش میبالد از داشتن پرفسورسمیعی وسمیعی های دیگر.......پس خوب باشیم
از طرفی صحبت از عدم رشد اخلاق پزشكی می كند. واقعا با كدام اطلاعات این ادعا را می كند.آقای بهداد اخلاق پزشكی دقیقا حكم می كند كه كیارستمی با كارگر ساده كنار خیابان به یك چشم دیده شوند. خیلی هم به هنر خود مغرور نشوید . چه بسا همان كارگر یا كارمند كه با حداقل درآمد خانواده خود را اداره می كنند از شما و كارگردانهای این مملكت هنرمندتر باشند. البته هیچگاه منكر این نیستم كه در قشر پزشكی مانند هر قشر دیگری مانند خود شما هنرمندها افراد ناصالح وجود دارند . فراموش نكردیم كارگردانی كه چند ماه قبل خبر تجاوز او به دختر هنرجو منتشر شد. آن زمان هیچ كس نامه های آتشین بر ضد شما منتشر نكرد و شما را متجاوز و احمق نخواند.