جام جم آنلاین ، کشورها برای چهار سال آینده از مدتها پیش برنامهریزی کردهاند و بازیهای ریو در مسیر برنامههای آنها قرار داشت. المپیک موضوع یک ماه و یک سال جلوتر و عقبتر نیست بلکه موفقیت در آن طی سالها برنامهریزی و توجه به ورزش مدارس، دانشگاهها و مراکز پژوهشی پایهگذاری میشود.
برای ورزش ایران که در هیجان و احساس مبهمی بین نتیجهگرایی و فرآیندسازی و برنامههای توسعهای حرکت میکند، گاهی 12 مدال کعبه آرزوهاست و گاهی با چند مدال کمتر زانوی غم بغل میکند. گاهی چماق مدال را بر سر مخالفان میکوبند و گاهی هم نتیجه مقطعی میشود امکان اعلام حضور یا تسویهحساب شخصی بدون در نظر گرفتن منافع ملی.
المپیک 2016 برخلاف بسیاری از کشورها حتما برای ایران به پایان رسیده است و مسئولان ما بعد از یک هفته استراحت در خوشبینانهترین حالت میخواهند تا یک ماه دیگر برای چهار سال آینده برنامهریزی کنند تا چیزی از ارزشهای ورزشکارانمان در المپیک 2020 کم نشود.
ورزشکاران ایرانی بردند، باختند، اشک ریختند و گاهی تعدادی از آنها اعتراض را چاشنی رقابتهایشان کردند به امید بازگشت یک رای یا یک امتیاز، اما المپیک میدان لحظههاست. برای یک لحظه باید سالها و ساعتها کار کرد. باید در تمرینات سخت و طاقتفرسا اشک ریخت.
راستی در المپیک چقدر اشک ریختیم؟ فکر میکنم اگر اشک رکورد داشت، ورزشکاران ما اگر نگویم اول، حتما یکی از سه تیم برتر بودند.
اشکهای الهه احمدی وقتی تفنگش را زمین گذاشت و فهمیدیم ششم شده است آنقدرها به چشم نیامد چون آغاز رقابتها بود و ما هم امیدوار به حرفهای تیرانداز کشورمان که گفته بود اگر بنا کنارش بود مدال میگرفت. وقتی با اسلحه گرم مدال نزدیم، شمشیرباز المپیکیمان تا مراحل پایانی پیش رفت، اما اشکمان را در مبارزه با رقیب آمریکایی درآورد. نمیدانستیم برای باختش بگرییم یا برای چهارم شدنش در المپیک که در تاریخ شمشیربازی ایران بیسابقه بود، اشک شادی بریزیم.
وقتی بنا، معمار کشتی فرنگی چند سال اخیر با کشتیگیرانش کنار تشک ریو میآمدند دل توی دلمان نبود که مدال میگیریم آن هم از جنس خوشرنگش، اما تصویر دراز به دراز خوابیدن حمید سوریان روی تشک، آرزوهایمان را بر باد داد تا همراه با اشک الهه احمدی و آرزویش که ایستادن در کنار سرمربی کشتی فرنگی بود، برای بنا و تیمش اشک بریزیم. محمد بنا هم روز آخر وقتی کسی بهانه گریه او نشد، رو کرد به میلههایی که محل رفت و آمد ورزشکاران ریو با تماشاگران را مشخص میکرد و شروع کرد به اشک ریختن تا دلمان را کباب کند. برای مصدومیت بهداد سلیمی هم یک سال بود که اشک میریختیم اما در ریو وقتی رکورد یک ضرب را شکست ابتدا اشک شوق در چشمانمان جمع شد، اما تصمیم هیات ژوری اشک حسرت را بر گونههایمان جاری کرد.
اشکهای غمانگیز
همین که این مطلب نوشته شد، چشمم افتاد به خبر برخی خبرگزاریها که در آن با انتشار عکسهای غمانگیز المپیک ریو از تلخترین لحظههای ورزشکاران نوشتند. ناراحتی سعید عبدولی و اشکهای کیمیا علیزاده بعد از باخت به حریف اسپانیایی در بین این عکسهای غمانگیز و ناراحتکننده المپیک از دید یواسای تودی جای گرفت.
محمد رضاپور
ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد