گاهی فکر میکنیم در خواب هستیم و یا از کره دیگر سر برآوردهایم که حوادث کابوس وار از کنار ما میگذرند و آن قدر برای ما عادی شده که دیگر به کمتر از قتل و جنایت قانع نیستیم انگار برای چنین روزهایی واکسینه شدهایم. متاسفانه آمارهای متناقض در کشور همیشه وجود داشته به نحوی که با نادیده گرفتن مشکلات، اصلاح آنها نیز با تاخیز مواجه شده است. در حالی که پوشاندن کاستیها هنر نیست، باید با تلاش جمعی نسبت به رفع مشکلات اقدام کنیم.
کپرنشینی و عقربها
به گزارش جام جم آنلاین، یک ماه پیش، نماینده مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی گفته بود؛ علیرغم وعدههای مسئولان آموزش و پرورش در سالهای اخیر، هنوز هم مدارس کپری و ناایمن معضل همیشگی شهرستانهای جنوب استان کرمان است. دکتر احمد حمزه نگران وخامت اوضاع در شهرستانهای رودبار و قلعه گنج بود؛ «معضل اصلی مدارس منطقه کمبود لوازم سرمایشی است به همین دلیل همه ساله بعد از تعطیلات عید نوروز، اکثر مدارس کلاسهای خود را زیر سایه درختان برگزار میکنند که این مسئله سبب عدم تمرکز دانش آموزان و افت تحصیلی آنها خواهد شد.» حالا این یک طرف قضیه است؛ در گرمای طاقت فرسا و 50 درجه جنوب کشور حفاظت از جان در مقابل گرما و انواع حشرات هم معضلی شده و داستان جداگانهای دارد. عقربزدگی و مرگ کودکان محروم روستایی و گاه کپرنشین در جنوب کرمان تراژدی غمباری است که هر از چند گاه تکرار میشود اما این کابوس هرگز متوقف نشده است. عصرگاهان و هنگامی که شب چادر سیاه خد را بر زمین می گستراند، حشرات بیابانهای سوزان جنوب کرمان هم جان میگیرند و در لابهلای حصیرها و ملحفهها جولان میدهند و این برای خانوادههای فقیری که از کمبود لوازم سرمایشی رنج میبرند و خسته از کار روزانه برای فرار از گرمای کلافه کننده هوا مجبور هستند در حیاط خانههای محقر سر کنند، به مثابه زنگ خطر است. بسیار کودکان خردسالی که در نیمههای شب با نیش سمی و ناگهانی خزندگان سرگردان و عقربهای سیاه، جیغ زنان از خواب برخاستهاند ولی به علت دوری راه و جادههای ناهموار روستایی تا رسیدن به نزدیکترین درمانگاه پزشکی در آغوش والدین خود جان باختهاند.
کلاس درس در طویله!
نماینده خوزستان در مجلس حکایتی تاسف بار از برگزاری کلاسهای درس دارد. حبیب الله خادمی میگوید: «برای بازدید به دو روستای شهرستان ایذه رفتم که با فاصله ای ۲۰ کیلومتری از سد کارون۳ قرار دارند. این روستاها جاده ندارند و باید با ماشین کمک دار و بعد از حدود چهار ساعت به آنجا برسیم. در روستای «سید خدر» دو فضا کنار هم بودند که هر کدام از آنها حدودا ۱۲ متر بود؛ یکی برای نگهداری محل خوراک حیوانات (کاهدان) و دیگری محل نگهداری حیوانات (طویله) بود. در محل نگهدای حیوانات که بیشتر از ۱۲ مترمربع هم نبود، بخشی معادل یک و نیم متر آن را برای محل خواب معلم تعیین کرده بودند و باقی به کلاس درس تعلق داشت. پتو و وسایل شخصی معلم در آن طویله بود و صبح بعد از بیداری کلاس را برگزار می کرد. حتی وسط کلاس یک حفره برای روشن کردن آتش و گرم کردن به اصطلاح کلاس درس درست شده بود.»
به این خبر توجه کنید:
«فضاهای آموزشی در دولت یازدهم گسترش چشمگیری داشته و بین سال های 92 تا 95 به ترتیب ۷ هزار و ۵۹۰، ۹ هزار و ۲۴ ، ۱۱ هزار و ۱۹۷ کلاس درس با زیربنای ۹۸۲ هزار و ۱۲۷، یک میلیون و ۳۰۲ هزار و ۲۹۵ ، یک میلیون و ۵۸۷ هزار و ۴۵۹ مترمربع به فضاهای آموزشی کشور افزوده شده است.» اینها را رئیس سازمان نوسازی مدارس میگوید. به گفته مرتضی رئیسی؛ این ساخت و سازها موجب شده تا سرانه آموزشی کشور از ۴.۸۶ مترمربع در سال ۹۲ به 5.7 مترمربع به ازای هر دانش آموز در سال ۹۴ افزایش پیدا کند.
آمارها فوق در حالی مطرح میشود که بسیاری از مردم جنوب کشور هنوز هم چشم به راه توسعه اجتماعی و اقتصادی هستند اما محدودیتهای اعتبار و هزاران مشکل دیگر سد راه خدماترسانی مطلوب است. دانش آموزانی که سهم شان از مدرسه، حصیر، صندلی تخته سیاه شکسته است و صد البته وحشت از حمله ناگهانی مارها و عقربهایی که لابهلای در و دیوار پناه گرفتهاند تا در فرصت مناسب کودکان بی دفاع را آماج حملات زهرآگین خود قرار دهند.
رضا گلین شریف دینی- خبرنگار جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد