سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
تلفیقی از طبیعت، نظم، زیرساخت، مدرنیته و فرهنگ. اینها مفاهیمی انتزاعی نیستند، بلکه در اروپا میتوان تجسم عینی این مفاهیم را به چشم دید. اگر بخواهیم درباره فرهنگ در اروپا صحبت کنیم، به طوماری خواهیم رسید. فرهنگ و هنر نهتنها موضوعی جداگانه تلقی میشود، بلکه امری غیرقابل جدایی از زندگی روزمره مردم است. بسیاری از شهرهای اروپا هر روز میزبان گردشگران کشورهای مختلف جهان هستند؛ بنابراین این مردمان گردشگر از فرهنگها و زبانهای مختلفی میآیند. ولی جالب است در شهرهای اروپا معمولا فرهنگ هر شهر و هر کشور آنقدر غالب است که همه گردشگران را مسحور خود میکند. مثلا در شهرهای مختلف آلمان که در سالهای اخیر مهاجران زیادی را پناه داده، با آدمهای مختلفی روبهرو میشوید. از مسافران بلوک شرقی اروپا گرفته تا مردمان شرق آسیا یا خاورمیانهایها و شمال آفریقایی ها. با این حال گویا همه این فرهنگها و زبان ها، در فرهنگ میزبان به شکل مسالمتآمیزی حل شدهاند. هیچ کس به فرد دیگری برتری ندارد. روابط میان فردی مبتنی بر احترام محض است.
مراکز تاریخی در تصرف گردشگران
یکی از مسائل مهم در فرهنگ اروپا، مساله بازدید از مراکز تاریخی است. بافت شهری شهرهای اروپا به گونهای است که معمولا آثار تاریخی در یک دایره (رینگ) متمرکز شده است. به همین دلیل مسافران و گردشگران ناچار نیستند برای دیدن هر نقطه تاریخی، از این سر شهر به آن سر شهر بروند. معمولا میتوان این آثار را که کنار هم هستند ظرف یک روز دید. البته گاهی دیدن یک موزه خودش یک روز زمان میبرد. در اطراف اماکن دیدنی معمولا همه جور تدارکی برای بازدیدکنندگان در نظر گرفته شده است. از خطوط حمل و نقل تا دستشویی، از مکانی برای گرفتن عکس یادگاری تا رستوران و کافه. به همه چیز فکر شده است.
هزینه کردن پای موزهها
اما موزهها، مگر میشود از موزههای اروپا براحتی چشم پوشید. موزهها و اماکن تاریخی را باید شلوغترین جاهای شهرهای اروپا دانست. با اینکه قیمت موزهها در اروپا خیلی گران است، اما مردم برای دیدن آثار، این قیمتها را پرداخت میکنند. معمولا قیمت موزهها بسته به نوع موزهاش متفاوت است. مثلا دیدن کلیسای جامع برلین هفت یورو و دیدن موزه آلبرتینی شهر وین 60یورو ورودی دارد. با این حال تمامی مراکز فرهنگی و هنری برای خبرنگاران و اهالی هنر رایگان است. کافی است کارت شناسایی بینالمللی ارائه دهید. خانه موزهها را هم نباید در شهرهای اروپا از یاد برد. یکی از جاذبههای شهرهای اروپا همین خانه موزههاست. مثلا خانه موزه موتزارت در شهر وین یا خانه گوته در فرانکفورت از جمله جاذبههای دیدنی این شهرهاست. کلیساهای اروپا هم با وجود ویرانی بعد از جنگ جهانی، آنقدر زیبا بازسازی شده است که شما میتوانید شکوه معماری گوتیک را در آن ببینید. نکته دیگر درباره موزهها پویا بودن این موزههاست. میتوانید شاهکارهای تاریخ و نیز آثار درخشان عالم هنر را در موزهها دید. اروپاییها خوب یاد گرفتهاند آثار تاریخی و هنری را در موزههای خود جمعآوری و به خوبی از آنها نگهداری کنند.
هنر در شهر میجوشد
در جای جای شهرهای اروپا هنر جلوه میکند. موسیقی از نقطه نقطه شهر به گوش میرسد. نه موسیقیهای مصرفی و تجاری، بلکه موسیقیهای اصیل و ملایم. در برخی از مکانهای فرهنگی نمایش پرفورمنس میبینید. در جاهایی دیگر بساط نمایشنامهخوانی برپاست. کتابفروشیها شلوغ هستند. در وسایل نقلیه عمومی مردم اغلب با تبلتهای خود کتاب میخوانند. هیچکس به شخص دیگری خیره نمیشود و نگاه طولانی به دیگران، نقض حریم شخصی آنها و حرکتی ناشایست قلمداد میشود. معماری شهرها هم دیدنی است. انگار شهرها اصالت خود را حفظ کردهاند و ضمن این اصالت قسمتهای جدید شهر را مدرن میسازند. در برلین انگار شما جام جهانی معماران را به تماشا نشستهاید. بزرگترین و نامدارترین معماران با هم بر سر طراحی مراکز جدید فرهنگی و هنری رقابت دارند. انصافا هم که محصول کار آنها هر بینندهای را مجذوب میکند.
تقدم با عابران و دوچرخهسواران
همواره حق تقدم با عابران پیاده و سپس دوچرخهسواران است. گفتیم دوچرخه، تا دلتان بخواهد در شهرهای اروپایی دوچرخه میبینید. حتی خیلی از گردشگران هم دوچرخه کرایه میکنند تا جاهای بیشتری را ببینند. در جای جای شهرهای اروپا مکانهایی برای پارک دوچرخه تعبیه شده است. هر چقدر در اروپا شاهد دوچرخه بیشتری هستید، برعکس آن کمتر موتورسیکلت میبینید. برخلاف تهران و دیگر شهرهای ایران، کمتر از دلهره موتورسواران خبری هست. درباره فرهنگ رانندگی اروپایی هم زیاد گفته شده است. همین قدر کافی است که بگوییم گاهی از اینکه یک خودروی لوکس به خاطر عبور شما با سرعت زیاد از ده متر قبل ترمز میکند تا شما در کمال آرامش از خیابان عبور کنید، آنقدر احترامآمیز است که شما را شرمنده میکند.
حمل و نقل در اروپا
مگر میشود از فرهنگ اروپا صحبت کرد و اشارهای به ناوگان حمل و نقل آن نکرد. زیرساخت ناوگان حمل و نقل شهرهای اروپا بسیار پیچیده است. معمولا در شهرهای اروپا به جز تاکسیها و اتوبوس ها، سه سامانه دیگر فعالیت دارد؛ اول متروی زیرزمینی، دوم متروی روی زمین و سوم تراموا. نقشه شهرهای اروپا همچون شبکهای مویرگی از خطوط ریلی است که مسافران را در ابتدا سردرگم میکند، اما بعد از مدتی مسافران میفهمند چقدر اصطلاحا کار راهانداز است. به همه این سیستم منظم که زمان حرکت قطارها را به دقیقه نشان میدهد، این را هم اضافه کنید که هرگز در متروها کسی برای سوار شدن یا پیاده شدن دیگری را هل نمیدهد. اصلا تماس بدن دیگران در اروپا نوعی نقض حریم خصوصی محسوب میشود.
فرهنگ غنی کافهنشینی
از همه این زیر ساخت پیچیده که بگذریم باید به فرهنگ گردشگری در اروپا اشاره کنیم. معمولا فرهنگ کافهنشینی قدمتی تاریخی در اروپا دارد. از صبح تا شب انواع کافهها و رستورانها به گردشگران و شهروندانشان سرویس میدهند. برخی از کافههای اروپا به واسطه اتفاقات مهم تاریخی یا به خاطر اینکه روزگاری پاتوق بسیاری از نویسندگان، هنرمندان و مشاهیر بوده، خود به خود جنبه گردشگری پیدا کرده است. معمولا این کافهها بسیار گران هستند، اما گردشگران ترجیح میدهند قهوه یا غذای خود را در این جور جاها میل کنند. از طرفی کافههای دیگر هم چندان خالی از جمعیت نیست؛ به خصوص با تاریکتر شدن هوا، نیمکت خالی در کافهها کمتر پیدا میشود و مردم در کمال آرامش و با حوصله غذا میخورند و بیشتر غذا را مزه مزه میکنند تا اینکه به یکباره آن را بخورند.
حفظ محیط زیست با کاهش مصرف پلاستیک
سونامی مصرف پلاستیک در اروپا وجود ندارد و شما بعد از خرید باید وسایل خود را در کولهپشتیتان بگذارید. اگر پلاستیک بخواهید باید پولش را جدا بدهید. این قانون را اتحادیه اروپا در همه شهرهایش برای کاهش مصرف پلاستیک وضع کرده است. انصافا هم جواب داده و تا حد زیادی مصرف پلاستیک را مهار کرده است. حتی قرار است تا چندی دیگر ساکهای پارچهای بین مردم توزیع شود تا همین کیسه پلاستیکهای محدود هم برای همیشه از سبد خرید مردم حذف شود.
سجاد روشنی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد