میرزا یونس معروف به میرزا کوچک طلبه جوانی که در پی ترقی مدارج علمی بود،به سال 1326 قمری درس را نیمه تمام رها کرد و به جماعت آزادیخواهی پیوست.
مدتی نگذشت که دوباره اوضاع کشور با وقوع جنگ جهانی اول و نقض بیطرفی ایران بار دیگر پریشان شد و کوچک خان در مخالفت با عوامل سرسپرده و پذیرش پیمانهای ننگین و تحمیلی بیگانگان و مداخلات روز افزون آنها مشی مسلحانه را برای مبارزه برگزید. او در ابتدای این مسیر البته تنها نماند و با تشکیل کانون مبارزه در گیلان همفکرانی پیدا کرد و با علنی کردن قیام خود در 16 خرداد 1299 در رشت اعلام حکومت جمهوری کرد. روسها در پی انقلاب اکتبر در اوایل کار ادعاهای ضد استعماری داشتند و حتی با میرزا کوچک خان هم ارتباط برقرار کرده و وعده دادند در کار او کارشکنی نکنند اما سه هفته از این توافقنامه نگذشته بود که نیروهای ارتش سرخ به بندر انزلی یورش بردند و درصدد استفاده از اراضی شمال ایران به عنوان پایگاههای خود بودند.
از سوی دیگر نهضت جنگل نیز در ادامه مسیر با مشکلاتی مواجه شد. عناصری که از همان ابتدای امر به مبارزه با عوامل بیگانه و استعمار اعتقادی نداشتند، به همراهی چند نفر از اعضای حزب کمونیست عدالت باکو در رشت حزبی به نام عدالت تشکیل دادند و علیه میرزا کوچک خان کارشکنی کردند. میرزا با دیدن این اوضاع معترضانه در روز 18 تیر 1299 رشت را ترک کرد و برای رهایی از این وضعیت بغرنج به جنگل پناه برد. وقوع این رویدادها در آستانه کودتای رضا خان بود. او که بتازگی و با حمایت انگلیسیها در مسیر افزایش قدرت و اقتدار خود قرار گرفته بود، نهضت جنگل را مانعی بزرگ برای رسیدن به اهدافش میدانست. میرزا در جنگل بییار و یاور مانده بود. بسیاری از دوستانش ترکش کرده و برخی دیگر نیز به عوامل کودتا پیوستند. در نهایت 11 آذر 1300 میرزا در کوههای تالش گرفتار سرما و به دست یکی از عوامل سالارشجاع کشته و سرش بریده شد.
شهاب سلیمی - جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد