مبارزه با پروژه نفوذ

در عرصه فرهنگی موضوع بسیار پیچیده، چندوجهی و بطئی و همراه با تاثیرگذاری آرام و در عین حال مداوم و زیرساختی است. نفوذ فرهنگی و فکری، اصلی‌ترین عرصه نفوذ در کشور بخصوص در میان نخبگان و عرصه عمومی جامعه به شمار می‌آید.

نفوذ سیاسی دو عرصه معین در حوزه‌های تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی دارد و شاید نقطه ثقل هر دو بعد فرهنگی و سیاسی، تغییر محاسبات، نگرش‌ها، هویت‌ها و مجموعا تغییر در ماهیت درونی نظام جمهوری اسلامی است.

اولین راهکار مبارزه با پروژه نفوذ، باور داشتن نفوذ است. نگاه‌های سطحی و ساده‌انگارانه، زمینه‌های نفوذ را فراهم می‌کند. دشمن را دوست پنداشتن از دیگر نگاه‌هایی است که عرصه نفوذ را قوت می‌بخشد و تاثیر آن را بیشتر می‌کند. متاسفانه امروز شاهدیم که بعضی‌ها این عرصه را خوب فهم و درک نکردند.

برای مقابله با نفوذ راهکار مهم این است که این عرصه بخوبی فهم و تکنیک‌ها و روش‌های آن شناخته شود و حوزه‌های نفوذ شناسایی شود. ما امروز بیش از تهدید در امنیت پیرامونی کشور، با تهدید نفوذ مواجه هستیم. برخی دوست دارند موضوع نفوذ به فراموشی سپرده شود.

از این رو درصدد تاویل و تفسیر وارونه آن هستند و این‌گونه معنا می‌کنند که آسیب‌های داخلی مهم‌تر از نفوذ است و نفوذی در بین نیست و هر چه هست اشتباهات و آسیب‌های داخلی است. در صورتی که این دو حوزه، جدا از هم است.

آسیب‌های داخلی موضوعی مستقل است و عرصه نفوذ همراه با تهدید علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است که از سوی دشمن رقم می‌خورد.

چنانچه برخی مسئولان نیز در معنای نفوذ دچار اشتباه شده‌اند. عرصه نفوذ حتما از سوی دشمن طراحی می‌شود و هدفی جز ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ندارد.

یکی از نکاتی که باید توجه داشته باشیم، نفوذ جریانی و ساختاری است. ما در عرصه نفوذ سیاسی معمولا نفوذ افراد را شاهدیم، یعنی افرادی هستند که در عرصه تصمیم‌گیری پارادایم نفوذ را دنبال می‌کنند، اما نفوذ جریانی و ساختاری نقش‌آفرینی بیشتری دارد.

نفوذ ساختاری یعنی ساختارهای گاهی معیوب در نظام که سکولاریزه شده و ماهیتی غرب‌گرایانه دارد. در عرصه نفوذ جریانی، لزوما افراد نیستند که نقش‌آفرین هستند بلکه جریان از سوی شبکه‌های مختلف، فضا ایجاد می‌کند.

امروز دشمن با استفاده از رسانه و فناوری‌های نوین بویژه اینترنت و ماهواره در تلاش است در عرصه‌های فرهنگی کشور تاثیرگذار باشد.

چنین روندی در صورت بی‌توجهی ممکن است هم سبب تغییر سبک زندگی و ارزش‌های مردم شود و هم تغییر محاسبات برای مسئولان در عرصه‌های سیاسی به همراه داشته باشد.

دکتر حمیدرضا مقدم‌فر - استاد دانشگاه