آذربایجان - صفحه 11

برچسب ها - آذربایجان

«سلام» یخ می‌زند، احوالپرسی قندیل می‌بندد، می‌خواهی لبخند بزنی، اما پوستت طوری یخ بسته که خنده‌ات فقط دو پرانتز کوچک می‌شود. گوشه لب‌هایت که ترک خورده‌اند از سوز و هر لحظه مزه خون را در دهانت زنده می‌کنند، می‌خواهی اشک بریزی اما اشک هم یخ می‌زند، سرمای آذربایجان شرقی شکنجه‌گر بی‌رحمی است، کوچک و بزرگ را به تازیانه می‌بندد و من از مرداد فهمیده بودم. از همان وقت که روستاهای زلزله‌زده آذربایجان شرقی را گز می‌کردم و میان خرابه‌ها می‌گشتم، باد سردی که وسط تابستان هم استخوان‌هایم را می‌سوزاند به من گفت زمستان زلزله‌زدگان، زمهریر است.
کد خبر: ۵۳۵۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۴

ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

سید علی بطحایی معتقد است ضرورت تدوین منشور اخلاقی برای هیات‌ها ضروری است تا فرهنگ «نقد عالمانه» جایگزین رفتار‌های تنش‌زا شود

ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

نیازمندی ها