درخواست طلاق بعد از کتک‌کاری

من و رامین در دانشگاه با هم آشنا شدیم و بعد از مدت کوتاهی که با هم در ارتباط بودیم تصمیم به ازدواج گرفتیم. از آشنایی تا مراسم عقدمان پنج ماه بیشتر طول نکشید. بعد از آن خیلی زود مراسم عقد و بعد از چند ماه هم مراسم عروسی مان برگزار شد.

الان هفت ماه است که در کنار رامین زندگی می‌کنم. در این مدت ما مشکل خاصی با هم نداشتیم، تا این‌که چند روز پیش رامین با برادرم درگیر شد. برادرم مهمان ما بود که آنها سر موضوعی ساده با هم جر و بحث کردند و دقایقی نگذشت که این جر و بحث به دعوا و کتک‌کاری کشیده شد. در حالی‌که خیلی از این دعوا ترسیده بودم و سعی می‌کردم آنها را از هم جدا کنم ناگهان رامین به آشپزخانه رفت و یک چاقو برداشت و به طرف برادرم حمله ور شد.

شوکه شده بودم. در آن لحظه گفتم که رامین برادرم را می‌کشد. او ضربه‌ای به برادرم زد و بعد هم از خانه بیرون رفت. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و خوشبختانه اتفاق خاصی برای برادرم نیفتاد. ولی بعد از آن اتفاق دیگر نمی‌توانم در کنار رامین زندگی کنم. از او می‌ترسم و احساس می‌کنم مرد خطرناکی است. اگر برادرم با ضربه چاقوی رامین کشته می‌شد، الان او قاتل بود.

من چطور می‌توانم در کنار مردی که به همین راحتی چاقو می‌کشد و برادرزنش را مجروح می‌کند، زندگی کنم. با این‌که رامین از کارش عذرخواهی کرد و برادرم هم از شکایتش منصرف شد، ولی دیگر نمی‌توانم به او اعتماد کنم. رامین را به خانه راه ندادم و تصمیم به جدایی گرفتم. رامین مرد زندگی نیست و من نمی‌توانم به او تکیه کنم. احساس می‌کنم چون دوران آشنایی کوتاهی داشتم و سن و سالم هم کم بود، آن زمان دچار هیجان شدم و شتاب‌زده برای ازدواج تصمیم گرفتم. اگر مدتی دیگر رفتارهای رامین را می‌سنجیدم متوجه خشونتش می‌شدم.

شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی آن روز برادرزنم به من ناسزا گفت و کتکم زد. برادرزنم پسر خشن و شروری است. مرتب با همه درگیر می‌شود و حتی یکی دو بار او را به اتهام درگیری دستگیر کرده‌اند. آن روز هم سر یک موضوع ساده مرا کتک زد. من هم عصبانی شدم و برای دفاع از خودم چاقو برداشتم. بارها هم از آنها عذرخواهی و حتی به برادرش و مادرزن و پدرزنم التماس کرده‌ام تا مرا ببخشند. آیسان می‌داند که من چاقوکش و شرور نیستم. با این حال از برادرش طرفداری و به خاطر او زندگیمان را نابود می‌کند. برای همین من هم دیگر این زن را نمی‌خواهم.

در پایان، قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست درباره تصمیمشان بیشتر فکر کنند و از روی عصبانیت تصمیم نگیرند.

سیما فراهانی