بازنمایی زندگی در فضای مجازی

زندگی نمایشی و نمایش زندگی!

با توسعه وسایل ارتباط جمعی بویژه شبکه‌های اجتماعی که امکان ابراز و اظهار نظر شخصی گسترش یافت و هویت تازه‌ای به نام «شهروند ـ رسانه» پدید آمد، افراد فرصت یافتند در کنار اندیشه و افکار یا محصولات و کالاها در صورت شاغل بودن، خود را نیز مطرح کنند.
کد خبر: ۱۰۱۸۳۶۶
زندگی نمایشی و نمایش زندگی!

این امکان بخصوص از طریق رسانه‌های بصری مثل فیس‌بوک، تلگرام و خاصه اینستاگرام بیشتر شد. مجهز بودن گوشی‌های همراه به دوربین و مکان عکس‌های باکیفیت، پدیده‌ای فراگیر به اسم «عکس سلفی» را فراهم کرد تا هر فرد به نمایش و بازنمایی خود بپردازد. درواقع این رسانه‌ها بویژه اینستاگرام به آلبوم عکس مجازی و عمومی بدل شد که اشخاص می‌توانستند عکس‌های شخصی هم را رویت کنند. اما بتدریج شاهد نوعی افراطی‌گری در این زمینه شدیم که ابعاد اخلاقی و اجتماعی مختلفی داشت.

بعد اخلاقی قضیه که به حسن و قبح انتشار عکس‌های شخصی و خانوادگی مربوط می‌شود، در این بحث مدنظر ما نیست و خود یک بحث مفصل را می‌طلبد، اما از بعد رفتاری و اجتماعی شاهد نوعی «زندگی نمایشی و نمایش زندگی» در فضای مجازی هستیم که می‌توان آن را به عنوان دو آسیب و پیامد جدی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. ابتدا بهتر است بین این دو مقوله، تفکیک و تفاوت قائل شویم.

«زندگی نمایشی» بیشتر ناظر بر نقش بازی کردن و نوعی زیست نمایشی است که می‌توان آن را فتوشاپ زندگی دانست به این معنی که افراد از طریق عکس و متن، روایتی از زندگی ارائه می‌کنند که ساخته ابزارهای رسانه‌ای است و بازتابی از شخصیت و زندگی واقعی افراد نیست.

مثلا فردی که در جنوب شهر زندگی می‌کند، در مناطق بالای شهر عکس می‌گیرد و خود را در طبقه‌ای اجتماعی غیر از آنچه در واقعیت است، جا می‌زند. درواقع او رویاهای خود را به واسطه تصویر یا مثلا نوشتن لوکیشن عکس مربوط به مناطق بالای شهر به شکل مجازی مطرح می‌کند یا با افکت و ادیت عکس، خود را فراتر از آنچه هست جلوه می‌دهد، اما «زندگی نمایشی» به نمایش گذاشتن واقعیت زندگی خود در فضای مجازی است که در رقابت‌های چشم و هم‌چشمی و برای تفاخر و به اصطلاح پز دادن و نشان دادن امتیازات و امکانات خود به دیگران صورت می‌گیرد.

هر دو روش البته نوعی به رخ کشیدن خود به دیگران و نوعی عقده‌گشایی و فخرفروشی را در خود نهفته دارد که گاهی چنان آشکار و افراطی است که دلزدگی ایجاد می‌کند. این دو مساله را می‌توان تغییر ساز و کارهای برتری طبقاتی در نظام اجتماعی رسانه‌ای معاصر هم تحلیل کرد که در آن «مصرف نمایشی» جایگزین مصرف واقعی شده و افراد از طریق نوع و سطح مصرف یا فراغت خود درصدد ابراز و احساس برتری نسبت به دیگران هستند.

متاسفانه گاهی افراد و کاربران شبکه‌های اجتماعی چندان درگیر این رقابت‌های مجازی و برتری در زندگی نمایشی و نمایش زندگی می‌شوند که از زندگی و شخصیت واقعی خود دور شده و درگیر هویت مجازی خودساخته و پوشالی می‌شوند که پیامدهای سوء آن مثل عصبیت و رفتارهای پرخاشگرانه دامن آنها را می‌گیرد. این مساله و گستردگی آن در کنار ضرورت سواد رسانه‌ای، اهمیت اخلاق رسانه‌ای را برجسته‌تر می‌کند. متاسفانه شبکه‌های اجتماعی به فرهنگ غلط چشم و هم‌چشمی در جامعه ما دامن زده و افراد را در یک ماراتن فرسایشی و روان‌پریشانه برای اثبات مجازی خود گرفتار می‌کند.

سیدرضا صائمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها