او به قاضی دادگاه خانواده گفت: دو سال است که با فرشاد زندگی میکنم. ولی در این مدت فقط عذاب کشیده ام. فرشاد مرد شوخ طبعی است و زندگی را جدی نمیگیرد. در هر شرایطی فقط شوخی میکند و سعی دارد مرا بخنداند. اوایل این شوخطبعی او برایم جذاب بود، ولی در ادامه همه چیز برایم عذاب آور شد. فرشاد جدی نیست و در سختیها و مشکلات فقط این من هستم که باید حرص بخورم و راهحل پیدا کنم.
او فقط شوخی میکند و میخندد. تازه از من هم توقع دارد که بخندم. از اینکه تا این حد زندگی برایش بیاهمیت است، خسته شدهام و زندگی در کنار فرشاد برایم سخت شده است. گاهی وقتها از عصبانیت فریاد میزنم و اشک میریزم، ولی فرشاد باز هم جدی نمیشود. برای همین دیگر میخواهم از او جدا شوم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من فقط میگویم که نباید بیش از اندازه برای هرچیزی حرص خورد و عصبانی شد. من همیشه سعی میکنم در مشکلات و سختیها، خونسردی خودم را حفظ کنم و با شوخطبعی همسرم را هم آرام کنم. ولی او متوجه نیست و سر همین موضوع مرتب دعوا به راه میاندازد. اخلاق من همین است و به هیچ عنوان نمیتوانم تغییر کنم. من حرص خوردن و استرس داشتن را بلد نیستم و دوست دارم شاد باشم تا زندگی برایم عذابآور نشود. اگر لاله نمیتواند این موضوع را تحمل کند، من هم برای جدایی حرفی ندارم.
در پایان نیز قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
ضمیمه تپش جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد