محاکمه استاد دانشگاه به اتهام شکستن بینی هم‌بندی!

به گزارش جام‌جم، چندی پیش وقوع یک فقره درگیری خانوادگی منجر به قتل به پلیس دماوند اطلاع داده شد. مردی با مادر خود درگیر شده و او را به قتل رسانده بود.

متهم 45 ساله که خود را استاد دانشگاه معرفی کرده بود، پس از دستگیری علت قتل را اختلافات بر سر تقسیم ارثیه پدری اعلام کرد و گفت: «پدرم تعدادی سوله به ارزش هفت میلیارد تومان داشت، اما این سوله‌ها فاقد سیستم آب و برق بودند. یکی از دوستان پدرم برای حل این مشکلات، وکالت‌نامه‌ای از پدرم گرفت تا با استفاده از دوستانی که در اداره‌های ذی‌ربط دارد، سریع مشکل را حل و فصل کند، اما مدتی بعد تمام سوله‌ها را فروخت و فرار کرد. پدرم پس از این اتفاق سکته کرد و جان باخت. روز حادثه، سر تقسیم ارثیه با خانواده‌ام درگیر شده بودم که ناگهان ضربه‌ای به مادرم زدم و او روی زمین افتاد و فوت کرد.»

متهم پس از این اعتراف به زندان افتاد تا زمان رسیدگی به پرونده اش مشخص شود. او اما در زندان نیز درگیر شد و با ضربه مشت، بینی یکی از زندانیان را شکست.

زندانی مصدوم پس از آزادی با مراجعه به کلانتری شکایت کرد تا پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده فرستاده شود.

شاکی در جلسه دادگاه گفت: «من به جرم سرقت به زندان افتاده بودم. روز حادثه سر شستن قاشق غذاخوری با متهم درگیر شدم و او با مشت به صورتم کوبید و بینی‌ام را شکست. من دیه می‌خواهم.»

سپس متهم در جایگاه ایستاد و با انکار قتل مادر و ضرب و شتم شاکی، اظهار بی‌گناهی کرد و گفت: «من مادرم را نکشته‌ام. برایم پاپوش درست کرده‌اند. من استاد دانشگاه بودم و فوق‌لیسانس داشتم. چرا باید کسی را بکشم؟ در بازجویی‌ها هم به خاطر فشارهایی که به من آوردند، مجبور شدم اعتراف کنم.»

او درباره اتهام ضرب و شتم نیز گفت: «من و شاکی هیچ خصومتی با هم نداشتیم و درگیری هم بین‌مان رخ نداد. او می‌خواهد از من اخاذی کند برای همین به دروغ شکایت کرده است.»

در پایان دادگاه، قضات دستور دادند تا پرونده برای ادامه رسیدگی به دادگاه کیفری 2 استان ارسال شود.