نجات کارگر طلاسازی از مجازات قتل

به گزارش جام‌جم، 15 مرداد 95، مردی با مراجعه به یکی از کلانتری‌های پایتخت از ناپدید شدن پدرش خبر داد. چند روز بعد جسد مرد 63 ساله در حالی‌که مورد اصابت ضربه‌های چاقو قرار گرفته بود در یکی از باغ‌های اطراف تهران پیدا شد.

کارآگاهان با ردیابی آخرین تماس‌های مقتول به مردی 33 ساله و عراقی الاصل رسیدند و او را به کلانتری احضار کردند.

رحیم، کارگر طلاسازی بود. او در بازجویی‌ها به قتل با انگیزه‌های اخلاقی اعتراف کرد تا پرونده‌اش برای صدور حکم در اختیار شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان قرار گیرد.

در جلسه دادگاه، اولیای‌دم درخواست قصاص کردند و پسر مقتول گفت: «پدرم مرد خوبی بود و مسائل اخلاقی نداشت. متهم پس از قتل، تراول چک، گوشی و انگشتر او را دزدید و متواری شد. ما فقط قصاص می‌خواهیم.»

سپس نوبت به متهم رسید.او گفت: «چند ماه قبل از حادثه، از سر کار برمی‌گشتم که مردی غریبه جلویم را گرفت و خودش را به دروغ مامور معرفی کرد و قصد درگیری با مرا داشت که مقتول سر رسید و ما را از هم جدا کرد. مامور قلابی که رفت، چند دقیقه بعد او (مقتول) به طرز مشکوکی شماره‌ام را خواست. فهمیدم مسائل غیراخلاقی در میان است برای همین مخالفت کردم، اما با تهدید چاقو مرا به محلی کشاند و مورد آزار و اذیت قرار داد. سپس گفت به‌خاطر ارتباطاتی که دارد، می‌تواند گوشی‌ام را ردیابی کند و راه فراری ندارم. با این بهانه‌ها، یک بار دیگر هم مرا به باغی کشاند و نقشه شومش را عملی کرد.»

متهم درباره قتل نیز گفت: «آن روز مقتول با من تماس گرفت و در یک خانه باغ قرار گذاشت. می‌خواستم خودم را نجات بدهم برای همین سر قرار حاضر شدم. او قصد آزار و اذیت دوباره‌ام را داشت که برای همین درگیر شدیم و من با چاقوی میوه‌خوری او را کشتم. سپس گوشی‌اش را شکستم تا شماره از بین برود.»

رحیم در آخرین دفاع خود نیز مدعی مهدورالدم بودن مقتول شد و افزود: «من برای دفاع از شرافتم، این کار را انجام دادم و هیچ سرقتی هم روی نداد.»

در پایان دادگاه، قضات وارد شور شدند و با محرز دانستن مهدورالدم بودن مقتول، متهم را از قصاص تبرئه و به 10 سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند. این حکم چندی پیش با تائید دیوان عالی کشور قطعی شد.