حتی اشتباه نیست اگر بگوییم تعریف خشونت هم در جوامع متفاوت است.
در جامعهای، سطح خشونت از درگیریهای لفظی فراتر نمیرود در حالی که در جایی دیگر از همین کره خاکی قتل، ضرب و شتم و آدمربایی خشونتهایی است که تعدد وقوع دلیلی بر عادی جلوه دادن آنها در چشم اعضای جامعه است.
اکثر جوامع مدرن با رویای آرمانشهری بدون خشونت به وجود آمدهاند اما ممکن است روز به روز با وقوع بیشتر جنایات باورنکردنی مواجه شوند که بسیاری از دلایل پشت هرکدام از این جرمها وجود دارد.
برادر، سارق، قاتل
شهریور امسال ـ در جریان سرقت از طلافروشی یکی از محلههای شهرستان گچساران، استان کهگیلویه و بویراحمد، پدر و پسر طلافروش به قتل رسیدند و یکی دیگر از آنها مجروح شد.
تحقیقات مقدماتی و بررسی دوربینها نشان داد سارقان دومرد مسلح بودند که پس از سرقت بیش از هفت کیلوگرم طلا، دو نفر را در مغازه کشته و با مجروح کردن نفر سوم سوار بر خودروی پژو، متواری شده بودند. بعد از سه ماه اقدامات فنی و اطلاعاتی دو برادر 24 و 26 ساله در عملیات ضربتی دستگیر شدند.
همچنین سه نفر از مالخرها نیز در شیراز ردگیری و دستگیر شدند. به این ترتیب با دستگیری هر پنج متهم پرونده؛ صحنه سرقت خونین بازسازی شد. دومتهم اصلی پرونده با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند. براساس اعترافهای متهمان انگیزه این سرقت مسائل مالی و ثروت اندوزی عنوان شد.متهمان قصد داشتند با فروش طلاهای سرقتی ساختمانسازی کنند.
شبنم نداف، روانشناس و مشاور درباره دلایل ایجاد خشونت میگوید: یکی از مهمترین دلایل ایجاد خشم در جامعه فقر و بیکاری است. زمانی که فرد نتواند از عهده تامین مخارج زندگیاش بر آید و در معاش خود بماند ممکن است برای زنده ماندن دست به کارهای خشونتآمیز بزند. البته کسی این حرکت را توجیه نمیکند.
او همچنین استفاده از تکنولوژیهای رسانهای بدون داشتن فرهنگ استفاده از آنها را نیز یکی دیگر از دلایل افزایش خشونت در جامعه دانست و اضافه کرد: «زمانی که یک کلیپ را منتشر میکنیم حتی یک درصد هم به این فکر نمیکنیم که شاید این کلیپ به دست چه کسانی برسد و چه تاثیراتی داشته باشد. وقتی یک نوجوان کلیپهای ترغیبکننده میبیند و با افراد نادرست در فضای مجازی روبهرو میشود، شاید به اندازه خراب شدن تمام زندگیاش باشد و برایش هزینه بردارد. پس باید در رفتارهایمان حتی در فضای مجازی بسیار دقت کنیم.»
نداف ادامه داد: «بسیاری از دلایل دیگر مانند قانونهای ناهماهنگ، کمبود تفریح یا گران بودن آنها، اختلاف طبقاتی و فرهنگی شدید در یک جامعه و... را میتوان از دلایل افزایش خشونت نام برد. همان طور که پیش از این هم گفته شد جامعه ما یکی از جوامعی است که روز به روز بیشتر درگیر خشونت میشود و باید برای آن چارهای اندیشید. به نظر من یکی از نیازهای اصلی جامعه ما، فرهنگسازی درست است. بسیاری از ما حتی نمیدانیم که بد و بیراه گفتن هم حتی نوعی خشونت حساب میشود.»
این روانشناس یکی از راههای مقابله با افزایش خشونت را آموزشهای رسانهای دانست و گفت:
«از طریق رسانههای دیداری و شنیداری باید آموزش کنترل خشم داده شود و حتی ابتداییترین مسائل فرهنگی هم روز به روز در این رسانهها یادآوری شود که بر روح مردم بنشیند و جزء جدانشدنی از رفتارشان شود.شاید ما افراد عادی جامعه نتوانیم کاری برای بیکاری و فقر انجام دهیم پس حداقل برای بهبود آینده خودمان هم که شده باید سعی کنیم فرهنگ درست زندگی کردن را یاد بگیریم و استفاده کنیم.»
بارزترین نکته در تمام مثالها آن است که افراد به دلیل کمبودهایی که دارند دست به جرم و جنایت میزنند، اما خشونت در جامعه دیگر یک امر طبیعی به نظر میرسد حتما لازم نیست قاتل یا انسان ترسناکی باشیم تا عنوان خشن بر ما چسبیده شود و شاهد آن، تصادفهای روزانه سطح شهر و درگیریهای بیمورد پس از آن است.
پس بهتر است بگوییم تا حدی فرهنگ خشونتآمیزی که وارد زندگیمان شده روی جنایات و سنگدل شدن جنایتکاران تاثیر گذاشته؛ چراکه در بسیاری از مواقع حتی برای دیگر افراد جامعه هم این میزان خشونت عادی جلوه میکند.
دلایل مختلفی در مقالات گوناگون و حتی در همین گزارش برای افزایش خشونت شمرده شده که هرکدام نیاز به بررسی جدی مسئولان دارد. با شناسایی این دلایل و حذف آن از زندگی میتوان میزان خشونت را در جامعه کاهش داد.
5 دوست مسلح
همه چیز از زمانی شروع شد که محسن 30 ساله همراه چهار نفر از دوستانش تصمیم گرفتند مستقل از خانواده خود باشند. آنها پس از شناسایی یکدیگر و ایجاد اطمینان از هدف خود دست به کار شدند.
اصلیترین چیزهایی که این تیم پنج نفره برای شروع فعالیتهای خود نیاز داشتند یک خودرو و تعدادی اسلحه بود. پس ابتدا یک خودروی سمند را به سرقت بردند و پس از آن هم اسلحه خریدند.
23 آذر سال گذشته تقریبا در نیمههای شب بود که محسن و دوستانش اولین هدف خود را در یکی از خیابانهای افسریه پیدا کردند. صاحب سوپرمارکت در حال بستن درهای مغازه بود که ناگهان چهارنفر نقابدار با اسلحه به او حمله کردند و تمام دخل مغازه اش را خالی کرده و به سرعت سوار ماشین شده و حرکت کردند. این تیم پنج نفره پس از آن بیکار ننشستند و در همان شب از هشت سوپرمارکت و ساندویچی دیگر سرقت کردند و پس از آن به مخفیگاه خود در ورامین بازگشتند. چند شب دیگر هم این ماجرا ادامه داشت تا این که بالاخره آنها توسط ماموران پلیس دستگیر شدند. پنج سارق مسلح پس از تحقیقات تکمیلی در دادگاه انقلاب محاکمه شدند. قاضی چهار نفر از متهمان را به جرم محاربه به اعدام محکوم کرد.
سارقان مسلح در خانه
در خانه نشسته بودند که ناگهان سه مرد قمه به دست وارد خانه شدند و با تهدید و زور او و اعضای خانوادهاش را در اتاقی حبس کردند.
او که بسیار ترسیده بود اتفاقی برای خانوادهاش پیش آید، پس از آرام شدن سر و صداها قفل در را شکست و همراه یکی از اعضای خانوادهاش بیرون رفت. از دزدان خبری نبود و آنها با سرقت پول و طلاها گریخته بودند. این تنها سرقت از خانه در آن زمان نبود. تعدادی دیگر از مالباختگان نیز گزارشهای مشابهی را به پلیس اعلام کردند و ماموران با تحقیق روی پروندهها، سارقان را که سابقه قبلی هم داشتند شناسایی و دستگیر کردند. پس از دستگیری، سردسته باند که تازه از زندان آزاد شده بود، بیپولی و بیکاریاش را علت اصلی این سرقتها دانست و گفت: زمانی که دیدم با توجه به سوابقم نمیتوانم کاری پیدا کنم، سراغ دوستان سابقهدارم رفتم و با هم تصمیم گرفتیم سرقت مسلحانه از خانهها را انجام دهیم.
غزاله مالکی
ضمیمه تپش جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد