به گزارش جامجم، رسیدگی به این پرونده یازدهم آذر سال 94 و همزمان با گزارش مرگ مشکوک مرد جوانی در خانهای در یکی از محلههای تهرانپارس به بازپرس محسن مدیرروستا، کشیک قتل دادسرای جنایی پایتخت به جریان افتاد.
زمانی که ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران و بازپرس جنایی در محل جنایت حاضر شدند، مشاهده کردند پدرخوانده خانواده بر اثر اصابت ضربه چاقو فوت کرده است. اما مادر و دختر صاحبخانه به افسران تحقیق گفتند پدرخوانده آن روز به عنوان مهمان به آنجا آمده بود و در حال تهیه شلهزرد نذری بودند که ناگهان متوجه شدند او با برداشتن چاقو خودزنی کرده و بعد هم به اورژانس زنگ زدند که با حضور امدادگران تلاشها بینتیجه مانده و او فوت کرده است. گفتههای این مادر و دختر با شواهد موجود در محل جنایت همخوانی نداشت؛ بنابراین این مادر و دختر به عنوان تنها مظنون در پرونده بازداشت و جسد آن مرد هم به پزشکی قانونی منتقل شد. این در حالی بود که پزشکی قانونی نیز اعلام کرد آن مرد براثر اصابت ضربه چاقو به قتل رسیده است. با مشخص شدن این ماجرا، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد .
ابتدا مادر الیکا مورد تحقیق قرار گرفت که مدعی شد شوهر صیغهایاش را نکشته و آن مرد خودکشی کرده است. این در حالی بود که سرانجام دختر 19 ساله او به نام الیکا گفت: من نذر کرده بودم شلهزرد بپزم. مادرم و همسر صیغهای او به خانهام آمدند. او بعد از دعوا، به ما حمله کرد و میگفت من شیطان هستم. برای ترساندن او، چاقویی را از آشپزخانه برداشتم که پدر خواندهام چاقو را از دستم گرفت و در این درگیری پایش لیز خورد و به زمین افتاد و چاقو به تنش فرورفت و منجر به مرگش شد.
با اعتراف وی، مادرش که نقشی در این جنایت نداشت آزاد شد و الیکا بعد از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد. دی سال گذشته او برای محاکمه از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران منتقل و پای میز محاکمه نشست.
ابتدای جلسه دادگاه، مادر مقتول گفت: پسرم کشتهشده و تنها یک دختر برایم مانده است. دخترم هم به خاطر مرگ برادرش بیمار شده و سرطان گرفته است. عاشورا نذر کردم اگر دخترم شفا پیدا کرد، من هم رضایت خود را اعلام کنم.
بعد از آن الیکا در جریان دفاع از قتل که انجام داده بود، گفت: دو ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. پدرم پنجبار ازدواج کرد و بتازگی متوجه شدم سرطان گرفته است. به خاطر اختلافهایی هم که با مادرم داشتم، از او جدا شدم و تنها زندگی میکردم. هیچ وقت پدر و مادرم پشتیبان من نبودند. آن روز پدرخواندهام به خانه ما آمده بود. با آن مرد درگیر شدم که مادرم به حمایت از من به کمکم آمد .
متهم به قتل ادامه داد: مادرم او را در اتاق زندانی کرد تا سراغم نیاید و کتکم نزند، اما چند دقیقه بعد او از طریق پنجره و بالکن وارد پذیرایی شد که با هم درگیر شدیم و من در دفاع از خودم، از آشپزخانه چاقویی برداشتم و او را کشتم. از ترس، او را با چاقو زدم.
چون مادر مقتول درخواست قطعی خود را اعلام نکرده بود، متهم به زندان بازگشت و جلسه دادگاه تجدید شد.
دو هفته بعد دوباره جلسه رسیدگی به این پرونده در روز تولد الیکا برگزار شد. این بار مادر مقتول اعلام کرد با توجه به نذری که کرده بودم، قاتل پسرم را میبخشم. او را قصاص نمیکنم، اما در قبال این بخشش، دیه میخواهم. دختر جوان با شنیدن این حرفها امیدی در زندگیاش زنده شد و برای تشکر به پای مادر مقتول افتاد.
حکم مدتی بعد در دیوان عالی کشور تائید و برای اجرا به واحد اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شد. این در حالی بود که دختر زندانی نتوانست پول دیه را جمع کند و همچنان در زندان مانده بود. نیکوکاران برای تامین مبلغ دیه درخواستی خانواده مقتول وارد عمل شدند و توانستند با گذشت بیش از یک سال از محاکمه دختر 21 ساله، دیروز مبلغ دیه پرداختی به مادر مقتول را تهیه کنند. بنابراین الیکا برای همیشه بخشیده شد و بزودی قرار است پرونده او برای محاکمه وی از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری ارسال شود. اگر قضات مدت زمانی که او در حبس بوده را بابت جنبه عمومی وی در نظر بگیرند میتواند از زندان آزاد شود.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد