در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در مصاحبهای خواندم که گفته بودید نقش عزت بعدها به فیلمنامه «خوشرکاب» اضافه شده است.
یادم نمیآید این حرف را زده باشم! طبیعتا وقتی بازی در خوشرکاب به من پیشنهاد شد، نقش عزت هم در فیلمنامه بود اما اینکه قبل از آن چه زمانی به فیلمنامه اضافه شده است، اطلاعی ندارم.
چه شد این نقش به شما پیشنهاد شد؟
حتما آقای علی شاهحاتمی کارهای قبلیام را دیده بودند و از روی شناختی که از من داشتند، این نقش را پیشنهاد کردند.
با آثار علی شاهحاتمی از قبل آشنا بودید؟
این خوششانسی من است که با کسانی که دوستشان دارم بالاخره کار میکنم؛ دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. آن زمان یک فیلم سینمایی در ژانر کودک به اسم «یکی بود، یکی نبود» با آقای ایرج طهماسب و خانم فاطمه معتمدآریا بازی کرده و برای جشنواره فیلم کودک و نوجوان به اصفهان رفته بودم؛ در آن جشنواره مجری هم بودم و یک فیلم بهنام «ترکشهای صلح» از آقای شاهحاتمی در جشنواره حضور داشت که جایزههای زیادی هم برد. فیلم خوشساخت و خوبی بود و خیلی دوستش داشتم. همان موقع با خودم گفتم ای کاش بتوانم با ایشان کار کنم. وقتی برای بازی در خوشرکاب با من تماس گرفتند از پیشنهادشان استقبال کردم و نقش عزت را پذیرفتم. اصولا آثار آقای شاهحاتمی و همکاری با ایشان را دوست دارم.
علاوه بر آنچه گفتید این پیشنهاد چه جذابیتی برای شما داشت که آن را پذیرفتید؟
حضور آقای شاهحاتمی به عنوان کارگردان پروژه، همبازی شدن با آقای محمد کاسبی که تا آن زمان فیلمهای خوبی بازی کرده بود و برای فیلم «پدر» ساخته مجید مجیدی، سیمرغ بلورین گرفته بود و همچنین کیفیت خود فیلمنامه همگی از شاخصهایی بود که به من نوید یک کار خوب را میداد و برای همین آن را پذیرفتم.
بازی در این سریال تاثیری بر ادامه روند کاریتان داشت؟
خوشرکاب، سریالی بود که خیابانها را خلوت میکرد و مردم با عشق آن را تماشا میکردند، چون برای بینندگان یک جور حس نوستالژی داشت. مخاطبان با این سریال ارتباط قوی برقرار کرده بودند. طبیعی است که دستاندرکاران سینما هم این مجموعه را دیده بودند و به همین دلیل پیشنهادهای سینمایی من بعد از آن خیلی بیشتر شد.
چند سال بعد از خوشرکاب، فصل دوم آن یعنی «خوشغیرت» ساخته شد. ممکن است سری سوم این مجموعه هم ساخته شود؟
خبر ندارم. مدتی زمزمههایی بود که ممکن است ساخته شود، اما خبری نشد.
اگر ساخته شود، مایلید در سری سوم هم حضور داشته باشید؟
بستگی به عوامل مختلف و بخصوص فیلمنامه دارد. مردم از خوشرکاب و خوشغیرت، ذهنیت مثبتی دارند پس سری سوم باید قویتر از آن دو باشد تا آن ذهنیت مثبت خدشهدار نشود؛ اگر چنین باشد میپذیرم.
شما در سه مجموعه با علی شاهحاتمی همکاری داشتهاید.
چهارتا. خوشرکاب، اُ مثبت، خوشغیرت و بوی خوش زندگی.
اغلب این سریالها نوروزی بودند؟
سه تا از آنها نوروز پخش شد و بوی خوش زندگی، برای ماه رمضان بود.
کار کردن با علی شاهحاتمی چه ویژگیهایی دارد که آن را دوست دارید؟
شاهحاتمی کارش را بلد است. مدیوم تلویزیون را خیلی خوب میشناسد و معمولا پشت صحنه کارهایش خوش میگذرد. او اگر فرصت و حوصله داشته باشد، درگیر کمبود وقت و اسیر زمانهای تعیین شده برای رساندن سریالهای مناسبتی به پخش نشود، آثارش خوب از آب درمیآید.
خوشرکاب هم یک سریال مناسبتی بود. آن زمان هم فرصت کمی برای فیلمبرداری
داشتید؟
هر چه پیش آمدیم اوضاع بدتر شد. برای خوشرکاب، فرصت بیشتری داشتیم اما ضبط کارهای بعدی به روزهای عید هم کشیده شد. با اینکه علی شاهحاتمی تمام تلاشش را میکرد و من و آقای کاسبی هم تمام انرژیمان را میگذاشتیم، اما به نظرم تعجیل در هر کاری روی کیفیت آن اثر میگذارد. ایکاش زمان بیشتری برای فیلمبرداری مجموعهها اختصاص بدهیم تا کارها باکیفیتتر شود. ایکاش تلویزیون برای سریالهای مناسبتی یک سال جلوتر تصمیم بگیرد و زودتر کار را شروع کند.
خوشغیرت نتوانست موفقیت خوشرکاب را تکرار کند. موافقید؟
خوشغیرت در زمان پخشاش اثر موفق و پرمخاطبی بود و از این نظر ماندگار شد. اگر به آمار تلویزیون در آن سالها نگاه کنید، میبینید که آن موقع رضایتبخش بوده است و این سریال از نظر تعداد و رضایتمندی مخاطبان در جایگاه بالایی قرار داشت، اما قبول دارم که به جهت کیفی در مقایسه با خوشرکاب، پایینتر است.
دلیلش چیست؟
میشود گفت به دلیل عجله داشتن. برای این سریال فرصت کمتری داشتیم. البته به نظرم از نظر محتوایی هم کار کمی مانیفستی و شعاری شده بود.
خاطره ای از حضور در این سریال دارید ؟
به طور کلی ترکیب گروه بازیگران و عوامل در خوشرکاب و خوشغیرت برایم خاطرهانگیز است. حضور در کنار محمد کاسبی، امیر نوری و علی شاهحاتمی، قطعا سراسر خاطرهساز است.
سکانسی که دوستش داشتم
سکانسی که حاج احمد با بازی فرهاد جم، شهیده شده بود و من خبر شهادتش را میآوردم، صحنه دردناکی بود که خیلی دوستش دارم. در خوشغیرت هم سکانسی از یک بچه در عراق بود که زبانش گرفته بود و بعد از مدتها شروع به حرف زدن میکند و من بعد از آن بالای یک کوه میروم و انگار یک حالت بغض و حرفهای ناگفته دارم. آن سکانس را هم دوست داشتم و هنوز در خاطرم هست.
نوشین مجلسی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: