امید اخوی مدرس دانشگاه در گفت و گو با جام جم آنلاین بیان کرد: دخالت های هژیر ، وزیر دربار در نحوه برگزاری انتخابات دوره شانزدهم مجلس موجب اعتراضات بسیاری از گروهها و چهرههای سیاسی شد.
وی در ادامه افزود: یک ترکیبی از دو قشر بسیار تاثیر گذار(نخبگان و روزنامه نگاران) در کاخ مرمر برای بیان اعتراضاتشان متحصن شدند، هر چند این تحصن نتیجه ای نداشت اما باعث زمینه سازی ایجاد تاسیس یک جبهه ای شد که در تاریخ معاصر ایران بیسار تاثیر گذار بود. لذا در این جلسه سیدحسین فاطمی پیشنهاد تشکیل ائتلاف جبهه ملی را داد و به این ترتیب جبهه ملی ایران به سرگروهی و هدایت محمد مصدق تشکیل شد.
این پژوهشگر تاریخ معاصر خاطرنشان کرد: هر کدام از اعضای جبهه ملی جایگاهی در تاریخ معاصر ایران داشتند. از اعضای گروه علاوه بر دکتر مصدق می توان به احمد ملکی مدیر روزنامه ستاره، محمدحسن کاویانی، کریم سنجابی، احمد زیرکزاده، عباس خلیلی مدیر روزنامه اقدام، سیدعلی شایگان، ، سیدمحمود نریمان، آیتالله غروی، ابوالحسن حائریزاده، حسین مکی، مظفر بقایی، سیدحسین فاطمی اشاره کرد.
اخوی در رابطه با اساسنامه جبهه ملی متذکر شد: در اساسنامه جبهه ملی قید شده بود، جبهه ملی از هیأت موسسین و دستجات مختلف ملی که طرفدار تأمین عدالت اجتماعی و حفظ قانون اساسی هستند تشکیل میشود و هدف جبهه ملی، ایجاد حکومت به وسیلهٔ تأمین آزادی انتخابات و آزادی افکار است و در شورای جبهه ملی مسائل مربوط به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی مورد بحث است و هیچ فردی نمیتواند مستقیما عضو جبهه ملی شود و عضویت افراد در جبهه مشروط به این است.
وی جبهه ملی را به دو قسمت تقسیم کرد: اول، از زمان تأسیس تا ۳۰ تیر ۱۳۳۱، که در این دوره به دلیل مساله تلاش برای ملی شدن نفت نوعی همگرایی بین اعضاء وجود داشت و آن را میتوان دورهای طلایی از همکاری میان نیروهای تحولخواه به حساب آورد. اما دورهٔ دوم فعالیت جبهه ملی ایران که از نخستوزیری مجدد دکتر مصدق تا کودتای ۲۸ مرداد را شامل میشود، دورانی سرشار از اختلاف بود.
به گفته اخوی، از میان اعضای گروه جبهه ملی اول، تنها ۳ یا ۴ نفر در کنار دکتر مصدق بودند و دیگران یا کنار رفتند و یا آشکارا علیه دولت ملی مصدق نقشآفرینی کرده و به جریان کودتا پیوستند. پس از سقوط دولت مصدق فعالیت این جبهه ممنوع، بسیاری از سران جبهه ملی بازداشت و افرادی چون دکتر حسین فاطمی به اعدام محکوم شدند. البته ناگفته نماند برخی از تصمیمات دکتر فاطمی در مقام روزنامه نگار بسیار ایده آل اما در مقام وزیر امور خارجه خارج از تعقل بود.
این تاریخ پژوه افزود: شب بعد از کودتا جلسه ای به میزبانی سیدرضا زنجانی و حسین شاه حسینی برقرار و قدم های نخست برای زنده نگه داشتن جبهه ملی برداشته شد . در راهپیمایی اعتراض به محاکمه مصدق و یا راهپیمایی 16 آذر فعالیت هایی از جبهه ملی را میتوان لمس کرد اما همچنان اختلافات تا اوایل سال 37 ادامه پیدا کرد که منجربه از بین رفتن نهضت مقاومت ملی گردید.
به گفته وی، چند سال بعد پس از روی کار آمدن جام اف کندی فضای باز سیاسی در ایران ایجاد و فشار رژیم بر مخالفین کمتر شد. در تیرماه ۱۳۳۹ جبهه ملی دوم با اعضای سرشناسی چون ادیب برومند، دکتر کریم سنجابی ، احمد زیرکزاده، آیتالله محمود طالقانی و... تشکیل می شود. همچنین در این سال داریوش فروهر اگرچه در زندان بود اما به عضویت در این جبهه ملی دوم انتخاب می شود.
اخوی اشاره کرد: این جبهه نیز به دنبال اختلافات نظریات، استراتژی مقابله با شاه، عناصر تشکیلدهنده، موضوعات سازمانی و مسائل مربوط به قیام ۱۵ خرداد و... در سال ۱۳۴۲ به مشکل خوردند و به دنبال اختلافات درونی و جدا شدن تعدادی از اعضای جبهه ملی دوم در سال ۱۳۴۳ رسما انحلال خود را اعلام کرد. البته طی کوشش های فراوان برخی از اعضا بازهم این جبهه با عنوان جبهه ملی سوم شروع به کار می کند.
این پژوهشگر تاریخی تاکید کرد: البته ناگفته نماند، دکتر مصدق با تماس های فراوان با احزاب نهضت ملی تصمیم گرفت به آنان در برپایی جبهه جدیدی(جبهه ملی سوم) به رهبری خود کمک کند. به دلیل مراقبتهای شدید دکتر مصدق در و زندانی بودن تعدادی از رهبران نهضت مقاومت انجام ملاقات برای سازماندهی و تدوین اساسنامه جبهه ملی سوم با مشکلات فراوانی مواجه بود اما با همه این سختی اساسنامه این جبهه نیز تدوین شد.
وی ادامه داد: در خرداد ۱۳۵۶ سه تن از سران جبهه ملی یعنی دکتر کریم سنجابی، داریوش فروهر و شاپور بختیار نامهای به شاه نوشته و از او خواستند که برای نجات کشور به حکومت استبدادی پایان داده، به اصول مشروطیت تمکین کند. حال در ادامه، افرادی چون حسیبی ، سنجابی، بختیار، فروهر، رضا شایان، مشیری و اعضای برجسته دیگر جبهه ملی چهارم را تاسیس کردند.
اخوی جبهه ملی چهارم را میان رو دانست و گفت: این جبهه ضمن انتقاد از عملکرد دولت در اوایل شکلگیری، هنوز امیدوار بود که شاه بتواند با اعمال مدیریت، اصلاحات لازم را انجام دهد. اما روند تحولات سیاسی به گونهای پیش رفت که این سیاست کجدار و مریز به اختلافات گسترده در جبهه منجر شد. هرچند جبهه ملی ایران در جلسه شورای مرکزی خود تصویب کرده بود که دریافت هرگونه حکم نخستوزیری از شاه برای اعضا ممنوع است اما با این حاا شاپور بختیار بدون اطلاع اعضای جبهه ملی حکم نخستوزیری خود را از شاه دریافت کرد و بدین ترتیب از جبهه خارج شد، و در ادامه ایم روند پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بود.
این مدرس دانشگاه افزود: بعد در سال ۱۳۷۳ به دعوت ادیب برومند گردهم آمدند و برگزاری جلسات دورهای را در قالب جبهه ملی پنجم به صورت محدود آغاز کردند. از اعضای این جبهه ملی می توان به داوود هرمیداس باوند، ناصر فربد، علی رشیدی، حسین موسویان، جهانشاه برومند، عیسی حاتمی اشاره کرد که همچنان به فعالیتهای خود ادامه میدهند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: جبهه ملی آن چنان که باید و شاید از پتاسیل و قدرت خود را استفاده نکرد و می توان گفت بیشتر شبیه به یک اپوزیسیون خاموش داخل حکومت بود چرا که دوره درخشان و تاثیرگذار این جبهه که در دهه 20 و اوایل دهه30 شاهد بودیم، دیگر تکرار نشد. در حال حاضر شاید اگر یک نگاه تاریخی مناسب به جبهه ملی داشتیم دیگر شاهد عمر کوتاه حزب های مختلف در کشور نبودیم. اکثر احزاب در زمان انتخابات تشکیل و پس از پیروزی یا شکست از هم متلاشی می شوند در صورتی که این موضوع در رابطه با جبهه ملی هیچگاه رخ نداد. اماامروزه به دلیل عدم مطالعه تاریخ احزاب در ایران بسیاری از گروه ها و حزب ها کارکرد مناسب و حتی خروجی نیز ندارند.
بیتانوروزی-جام جم آنلاین
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد