یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
به گزارش جامجم آنلاین- این اتفاق اگرچه بدون اطلاع امام خمینی (ره) اتفاق افتاد، ولی پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، امام خمینی (ره) حمایت ویژه و خاصی از این کار کردند. حال این سوال پیش می آید که چرا امام خمینی (ره) از کار دانشجویان این گونه حمایتی کردند؟ و علت اهمیت تسخیر سفارت آمریکا چه بود؟ برای جواب این سوال، باید گذشته را مرور کرد.
علت اول، خطری بود که از عملکرد آمریکا نسبت به انقلاب و حفظ و تداوم آن احساس می شد؛ مسائلی که از کودتای 28 مرداد 1332 تا زمان اتقلاب ادامه داشت. آمریکا در سال 1332 پس از فرار شاه، با انجام کودتایی در ایران، شرایط بازگشت شاه را آماده کرد و شاه دوباره به ایران بازگشت و حکومت خود را ادامه داد و این خطر پس از انقلاب نیز احساس می شد که پس از تسخیر سفارت، مدارکی دال بر این مطلب یافت شد. همچنین از سوی دیگر، آمریکا پس از انقلاب نیز تمام تلاش خود را به منظور ایجاد آشوب و فتنه در ایران آغاز کرده بود. محسن میردامادی از طراحان تسخیر لانه جاسوسی می گوید:
«با توجه به اینکه اوایل انقلاب برخی استان های مرزی دست خوش حرکت های جدایی طلبانه شدند و گروه های ضدانقلاب در برخی دیگر از استان ها دست به آشوب و فتنه زدند و از طرف دیگر، اعتصاب و تحصن در ادارات و کارخانه ها به یک امر طبیعی تبدیل شده بود، شواهد و قراینی در دست داشتیم که این وضع طبیعی نیست و دانشجویان این احساس را داشتند که این کارها به نحوی مستقیم یا غیرمستقیم به وسیله آمریکا هدایت می شود».
درواقع، می توان گفت که سفارت خانه آمریکا محلی برای ایجاد فتنه و انجام جاسوسی در ایران بود؛ موضوعی که پس از تسخیر سفارت آمریکا برای همگان روشن شد و مشخص گردید که مکان تسخیرشده توسط دانشجویان، سفارت آمریکا نبوده، بلکه لانه جاسوسی بوده است و اگر این لانه جاسوسی تسخیر نمی شد احتمال از بین رفتن انقلاب ایران زیاد بود. به همین سبب، امام خمینی (ره) با هوشمندی فراوان، تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نام نهادند.
ابراهیم اصغرزاده، که نقش سخنگوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام را پس از تسخیر سفارت آمریکا بر عهده داشت، در گفت وگو با مجله تایم گفت:
«در اسنادی که ما از سفارت آمریکا به دست آوردیم، کاملا مشخص است که سفارت آمریکا تلاش های زیادی را برای نزدیک شدن به برخی روحانیون در قم و برخی از ژنرال های نظامی برای ایجاد یک ائتلاف ضد حکومت کرده بود و حتی یک دستور از واشنگتن به سفارت آمریکا درباره این ائتلاف صادر شده بود» .
همچنین «بروس لینگن» کاردار سفارت آمریکا در تهران، در نامه ای با طبقه بندی سری در تاریخ هشتم آگوست 1979 که برای وزارت امور خارجه آمریکا ارسال کرده، گفته است که ما تلاش می کنیم در داخل سفارت، کسی پی به وجود کارمندان سیا نبرد! به همین دلیل، «فرانسیس آنتونی بویل» در کتاب خود، با نام سیاست جهانی و حقوق بین الملل در دفاع از ایران می گوید:
«دستگیری و زندانی کردن دیپلمات های آمریکا طبق ماده 51 سازمان ملل، حق قانونی ایران در دفاع از خود بوده است؛ زیرا از دیدگاه ایرانیان، گروگان گیری آمریکایی ها کاملاً قابل توجیه است؛ چراکه پیشگیری از تجاوز آشکار به قوانین بین الملل و اقدام به تصمیم گیری و شاید کمک به یک کودتای شوم دیگر توسط دولت آمریکا به شمار می آمد» .
در شرایطی که از دیدگاه نیروهای انقلابی ایران، دولت آمریکا با توجه به کمکی که به شاه ایران در سال 1332 انجام داده بود و در ایجاد بحران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش اساسی داشته و تهدید جدی علیه ادامه حیات انقلاب تلقی می شد، پذیرفتن شاه توسط دولت آمریکا، همچون جرقه ای در انبار باروت بود که شعله های آن دامن آمریکا را گرفت.بنابراین، دانشجویان انقلابی کاری را انجام دادند که موجب خشنودی امام خمینی (ره) شد. ایشان در چهارم اسفند 1358 در پیامی فرمودند:
«همان طور که بارها گفتهام، ما خواستار استرداد شاه و اموال ملت از او می باشیم. دانشجویان و مبارزینی که لانه جاسوسی را اشغال کردهاند، با عمل انقلابی خودشان، ضربه ای بزرگ بر پیکر آمریکای جهان خوار وارد نمودند و ملت را سرافراز کردند».
این ضربه چنان سهمگین بود که آمریکا به هر عملی دست زد تا گروگان ها را آزاد کند. آمریکا قصد داشت ضربه شدیدی را که با اشغال لانه جاسوسی به حیثیت جهانی و مطامع او وارد شده بود، جبران کند. مهم ترین تصمیمی که کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، برای جبران اتخاذ کرد حمله نظامی از طریق طبس بود که هدف اصلی او نیز براندازی جمهوری اسلامی ایران بود؛ حمله ای که با مقدمات فراوان و متشکل از اعضای نخبه و تعلیم یافته صورت گرفت. این حمله در همان قدم های اول، پس از مواجه شدن با یک طوفان شنِ غافلگیرکننده، با از دست دادن بالگرد ها و یک هواپیما و 9 نفر کشته در کویر طبس، شکست مفتضحانه دیگری بر شکست های قبلی دولت آمریکا در مقابل انقلاب اسلامی ایران افزود . در نهایت، کاخ سفید چاره ای جز تسلیم شدن در برابر اراده مردم ایران نداشت و شرایط ایران در قبال آزادی گروگان ها را پذیرفت. شهید رجایی طی سخنانی در جمع مردم چنین گفت:
«ما در مسئله گروگان گیری، به چنان دستاورد معنوی رسیده ایم که با میلیون ها و میلیاردها دلار نیز به آن نمی رسیدیم. ما موفق شدیم که این جنایت کار بزرگ تاریخ را وادار کنیم که پشت میز بنشیند و فریاد کند که تعهد می دهم از این پس در امور داخلی کشور مسلمان و انقلابی ایران دخالت نکنم».
منابع
امیررضا ستوده و حمید کاویانی، 1379 ، بحران 444 روزه در تهران
کامران غضنفری، 1380 ، آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران،
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد