به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبر نگاران جوان ، طاهر علیزاده، دکترای روانشناسی و مشاور در گفتوگو با خبرنگار حوزه کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان،اظهار کرد: برخی کودکان به دلیل کم بود ظرفیت مواجهه با واقعیتهای تلخ و رنج آور زندگی، از روش خودفریبی و دروغ به خود استفاده میکنند.
او افزود: مهمترین نیاز روانی کودکان، حس امنیت است، امنیت حاصل از محیطی صمیمی و آشنا. برای مثال پدری بدون دلیل با فرزند خود بدرفتاری کرده است و این موضوع منابع عشق و امنیت را در کودک تهدید میکند. کودک برای حفظ این احساس، خودش را به جای پدر مقصر میداند و با خودفریبی رو به رو میشود.
روابط والدین با فرزندان
علیزاده ادامه داد: مهمترین نیاز عاطفی و روانی کودک در محیط خانواده، مهر و محبت، توجه و احترام است. کمبودهای عاطفی کودکان، صدمات جبران ناپذیری به آینده آنان وارد میسازد.
او تاکید کرد : کودک باید احساس کند که او را دوست دارند و همان طوری که هست او را قبول دارند این احساس کودک، باعث حس خودارزشی او میشود و حس ایمنی و نیاز عاطفی کودک را افزایش میدهد.
این روانشناس با اشاره به اینکه میزان خود فریبی با رشد افراد کاهش پیدا میکند، گفت: برای مثال کودک باعث شکستن یکی از وسایل خانه میشود و به دلیل ترس از دست دادن عشق مادر و خشم او، شکستن وسیله را انکار میکند. این خود فریبی با ظرفیت روانی کودک ۴ ساله متناسب است؛ اما برای یک فرد ۳۰ ساله نشان دهنده خام بودن شخصیت او محسوب میشود، چراکه در این سن میتواند از مکانیسمهای دفاعی پختهتر مانند توجیه واقعیت استفاده کند.
مهمترین نیاز عاطفی کودک در محیط خانواده
علیزاده تصریح کرد: باید توجه داشت که فرآیند خودفریبی به طور معمول ناخودآگاه است و برای آگاهی از آن باید تمرکز بیشتری نسبت به آنها داشت. از مهمترین مکانیسمهای دفاعی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
انکار: در این مکانیسم فرد طوری رفتار میکند که در واقعیت اتفاقی نیفتاده است. این مکانیسم در اتفاقهای ناگوار مانند فوت فرزند صورت میگیرد و هدف آن کاهش آسیب موقتی است. انکار، اولین واکنشی است که باید ظرفیت مواجهه با واقعیت را افزایش داد.
فرافکنی: این خود فریبی به معنی نسبت دادن ویژگی و افکار خود به دیگران است. برای مثال برای حضور در یک مهمانی، نگران مسخره کردن دیگران هستیم؛ در واقع این خود شخصیت فرد است و به دلیل عزت نفس پایین، خودش را مسخره میکند که این تمسخر را به دیگران نسبت میدهد و از حضور در جمع پرهیز میکند. برای حل این مشکل باید به بررسی شواهد موجود در واقعیت و بیرون بپردازیم و از خود بپرسیم آیا شواهدی در دیگران مشاهده کردیم یا براساس افکار خود به این نتیجه رسیدیم.
دوپاره سازی: این موضوع یعنی تمام اتفاق و انسانها را به دو قسمت خیلی خوب و خیلی بد تقسیم کنیم. در واقعیت باید نوع نگرش افراد به حد تعادل برسد تا دچار این خودفریبی نشوند.
دلیل تراشی: این مکانیسم بیشتر در افراد نسبتا سالم مشاهده میشود و به جای پذیرفتن مسئولیت و اشتباه انجام شده، سعی در ساخت بهانه و دلیل دارند. برای مثال پذیرفته نشدن در رشته مورد علاقه را به کمبود وقت و سخت بودن سوالات ارتباط میدهند. در واقع باید به جای دلیل تراشی و بهانه، شرایط سوگواری مناسب را برای خود فراهم کنید تا بار روانی زیاد به ما تحمیل نشود.
شوخ طبعی: برخی افراد برای کاهش ناراحتی و احساس منفی از شوخ طبعی استفاده میکنند. البته طنز یک نوع مکانیسم دفاعی و خود فریبی است که بیشتر در افراد بالغ و ظرفیت روانی بالا دیده میشود و طنز با مسخرهبازی تفاوت دارد.
این روانشناس در پایان تشریح کرد: طبق موارد ذکر شده همه ما از کودکی به مکانیسمهای دفاعی و خود فریبی مجهز هستیم که استفاده سالم از آن در بعضی موارد مفید است. در واقع به هر میزان رشد افراد افزایش پیدا کند، میزان استفاده از دروغ و خودفریبیها کم میشود. آگاهی نسبت به این خودفریبیها کمک میکند تا شخصیت سالمتری داشته باشیم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد