در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از حامی هنر زندگی، دوست داشتن خود به معنای داشتن اعتماد به نفس، پذیرش خود، احترام به ذات وجودی و به معنای عام کلمه، تبدیل شدن به یک انسان کامل است. فردی که خود را دوست دارد دیگران را هم دوست دارد و این روابط متقابل است و همیشه برای پیشرفت و موفقیت در زندگی تلاش میکند. باید گفت معنای خودشیفتگی و خود خواهی با دوست داشتن خود تفاوت داشته و نباید اشتباه گرفته شود. در ادامه به بررسی بیشتر این موضوع خواهیم پرداخت.
دوست داشتن خود یعنی شما بتوانید با وجود تمام نقصها خود را بپذیرید و در دام خود سرزنشگری و تخریب اعتماد به نفس گرفتار نشوید. مهمترین اصل برای رسیدن به پذیرش و دوست داشتن خود این است که قبول کنید شما نیز همانند هر انسانی کامل نیستید و لازم نیست همیشه کامل و بینقص به نظر بیایید. پذیرش این نکته به شما کمک میکند تا از خودسانسوری زیاد در زندگی دست بردارید و در سطحی عمیقتر با خود واقعیتان در ارتباط باشید. این مفهوم که در روانشناسی تحت عنوان اصیل بودن شناخته میشود به شما کمک میکند تا به آرامش بیشتری در زندگی دست پیدا کنید و از نظر روانی شرایط سالمتری داشته باشید.
خودشناسی برای هر فرد بالغ و اصیلی لازم است. هر کس باید خود واقعیاش را بشناسد، اما این شناخت باید با تفکر عالی و منطقی همراه باشد. برای برخیها، خود شناسی باعث میشود تا ضعفهای خود را بزرگ کرده و آنها را دائما مقابل چشمان خود ببینند. در برخی خودشناسی باعث میشود فقط نقاط قوت خود را ببینند، به سمت خودشیفتگی گرایش پیدا کنند و دیگران را از دست بدهند. بنابراین تعادل را باید مدنظر قرار دهید. نقاط قوت خود را بشناسید و آنها را تقویت کنید، نقاط ضعف را نیز پیدا کرده و در صدد اصلاح آنها بر بیایید.
همان طور که گفته شد برخی افراد هنگامی که برای خودشناسی تلاش میکنند به قضاوتی سوگیرانه و غیر منطقی در مورد خود میرسند. برای مثال برخی ممکن است تحمل دیدن هیچ صفت منفی را در خود نداشته باشند و برخی دیگر نیز به دلیل دچار بودن به مشکلاتی نظیر افسردگی و اضطراب دائماً بر ویژگیهای منفی خود متمرکز شده و با عینک بدبینی به خود مینگرند. برای اینکه بتوانید در این میانه بایستید واقعبینانهتر به خود نگاه کنید. در نظر گرفتن موارد زیر اهمیت بسیاری دارد.
از خدمات حرفهای روانشناسی در جهت شناخت خود بهره بگیرید. برای مثال انجام تستهای شخصیت شناسی به کمک یک روان شناس به شما کمک میکند تا به تصویری دقیقتر در مورد خود دست یابید و ویژگیهای مثبت و منفیتان را در کنار هم در نظر بگیرید.
تا زمانی که شما درگیر اختلالهایی نظیر افسردگی باشید ذهنتان به طور خودکار دچار نوعی سوگیری توجه در راستای شواهد منفی میشود به زبان سادهتر ذهن در این شرایط دائماً به دنبال مدارکی میگردد تا در مورد بی کفایی و عملکرد نامناسب به شما هشدار دهد و در این مسیر تمام شواهد مثبت را نادیده میگیرد.
متأسفانه وقتی افسردگی یا سایر اختلالات روانی شدت میگیرند ذهن توانایی خود اصلاحیاش را از دست میدهد و در نتیجه شما نمیتوانید این سوگیری ذهنی را در خود شناسایی کنید و چه بسا این گونه میاندیشید که طرز فکرتان کاملاً واقع بینانه است. در این شرایط مسلما رسیدن به پذیرش و دوست داشتن خود امری غیر ممکن تلقی میشود. برای رهایی از این وضعیت ابتدا لازم است تا به مشکلات روحی و روانیتان رسیدگی کنید تا در انتهای درمان بتوانید با خود واقعیتان روبهرو شده و آن را در آغوش بکشید.
یکی از مهمترین آفتهای ذهن که باعث میشود شما هیچ وقت در زندگی احساس رضایت نکنید دچار بودن به کمالگرایی است. کمالگرایی صفتی است که همواره به شما میگوید باید کامل و بهترین باشی! همین امر باعث میشود رسیدن به هیچ موفقیتی به افزایش احساسات مثبت در شما کمک نکند و کوچکترین نقایصی در ذهنتان بزرگ شوند. کنار گذاشتن کمالگرایی نیازمند تمرین بسیار و تلاش برای تغییر باورهای ذهنی است که در اکثر موارد به کمک یک درمانگر نیاز دارد. با این حال خواندن کتابهای خودیاری روانشناسی نیز میتواند تا حد زیادی در این زمینه به شما یاری برساند.
کسی که بخواهد خود را دوست داشته باشد، باید به تمام بخشهای زندگی خود اهمیت دهد. کسی که خود را دوست دارد تلاش میکند تا بهترین خود باشد، نه اینکه برای دیگران بهترین باشد. کسی که خود را دوست دارد از خود مراقبت و برای کسب احساس بهتر، تلاش میکند.
برای دوست داشتن خود، باید از بدن خود مراقبت کنید. کسانی که سیگار میکشند، از مشروبات الکلی و یا مواد مخدر استفاده میکنند، با آسیب زدن به خود به طور غیر مستقیم این پیام را می رسانند که در حقیقت خودشان را چندان دوست ندارند. برای اینکه بتوانید با خودتان در صلح باشید لازم است که پیش از هرچیز برای بدنتان ارزش قائل شوید. تغذیه سالم، ورزش کردن، خواب صحیح و کافی و... مواردی است که در مراقبت از جسم باید رعایت شود.
ذهن نیز مانند جسم نیاز به مراقبت و ورزش دارد. کسی که خود را دوست داشته باشد، برای تقویت ذهن خود تلاش میکند، دائم در حال مطالعه است، مطالب جدید را دنبال میکند، حافظه خود را تقویت کرده و مغز خود را سالم نگاه میدارد.
ذهن با روان متفاوت است. سلامت جسم و ذهن؛ بدون سلامت روان امکان پذیر نیست. بنابراین باید کاری کنید که روح و روان شما در آرامش باشد. کمتر عصبانی شوید، کمتر حرص بخورید، استرسهای زندگی را کنترل و بحرانها را با آرامش مدیریت کنید. اگر شما روان آسوده و سالم نداشته باشید نمیتوانید خود را دوست بدارید.
برای دستیابی به همه اینها استفاده از تکنیکهایی نظیر ریلکسیشن، یوگا، مراقبه و سایر روشهای آرامسازی میتواند تا حد زیادی مؤثر باشد. اگر احساس میکنید با وجود همه تلاشهایی که در زندگی انجام میدهید هرگز آن آرامش روانی مورد انتظار را تجربه نمیکنید بهتر است از یک روانشناس کمک بگیرید تا از وضعیت روحی شما ارزیابی دقیقتری به دست آید و در صورت لزوم تحت درمان قرار بگیرید.
1- افرادی که خود را دوست دارند خود را با دیگران مقایسه نمیکنند. هر کس جایگاه خود را دارد و مسیر برای پیشرفت همه باز است.
2- حد و مرز خود را مشخص کرده و خود را درگیر قید و بندهای دیگران و جامعه نکنید.
3- اگر از دیگران کمک میخواهید، این کار را بکنید ولی از دیگران نخواهید مسئولیت زندگی شما را در دست بگیرند.
4- با خودتان شاد باشید، لذتهای خود را فراموش نکنید و از تنهایی خود لذت ببرید.
5- تردید نکنید. اگر تصمیمی گرفتید، به خود اعتماد کنید و آن را انجام دهید. اگر بر سر دوراهی هستید، تا میتوانید خودتان تصمیم بگیرید و نهایتا از دیگران کمک بگیرید، اما هیچ وقت از تصمیم خود پشیمان نشوید.
6- برای خودتان وقت بگذارید.
7- کارهایی را انجام دهید که دوست دارید و حال شما را خوب میکند.
8- ایده آل گرایی را فراموش کنید و واقع بین باشید.
9- برای موفقیت هایتان به خودتان هدیه بدهید.
10- برای بیشتر دوست داشتن خود هدفی مشخص کرده و در راستای آن تلاش کنید.
11- به سراغ علایق تان بروید و هنر یا حرفهای که همیشه دوست داشتید را یاد بگیرید.
12- به دیگران کمک کنید، دیگران را دوست داشته باشید و منافع جمع را محترم بشمارید.
13- بابت اشتباهات، خودتان را سرزنش نکنید. هیچ کس کامل نیست و هر اشتباه را به حساب تجربه بگذارید.
فراموش نکنید که اگر تحت فشار بیرونی بسیاری قرار داشته باشید یا ذهنتان درگیر مشکلات روانی باشد، به کار گرفتن راهکارهای دوست داشتن خود نمیتواند آن طور که باید بر شما تأثیر بگذارد چراکه دوست نداشتن خود ریشههای عمیقی در شما دوانده است که با راهکارهای ساده درمان نشده و به جلسات روان درمانی نیاز دارد. برای مثال درمانگران شناختی رفتاری با به چالش کشیدن افکار و احساسات شما در مورد خود، کمک میکنند تا دریابید چه عواملی این نگرش منفی را در شما شکل داده و چگونه میتوانید آن را تغییر دهید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد