به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ساعد نیوز، مهارت همدلی عبارت است از چگونگی درک احساسات افراد دیگر در شرایط مختلف. به عبارتی دیگر، همدلي يعني توجه داشتن و احترام گذاشتن به احساسات، نيازها و تقاضاهاي ديگران و نگران آنها بودن و همچنین، پذيرش آنها همان گونه كه هستند. همدلي يعني توان فهم عقايد و باورهاي ديگران، احترام به تفاوت واکنش ها و پاسخ درست و ظریف دادن به واکنش دیگران.در ادامه، به نکاتی اشاره می شود که می توانید، با به کارگیری آن ها، مهارت همدلی را به کودک آموزش دهید.
در موقعیت های دردناک، خود را جای بقیه گذاشتن و احساس کردن درد و غم دیگری اصلا خوشایند نیست و بسیار طبیعی است که کودک تمایلی به انجام آن نداشته باشد. اگر کودکی احساس امنیت کند و به مهارت خودتنظیمی مجهز باشد، احتمالا می تواند با این احساس ناخوشایند کنار بیاید. برای مثال، کودکی که با والدینش دلبستگی ایمن دارد می داند که در مواقع لازم از حمایت هیجانی و جسمانی آن ها بهره مند است. بنابراین، این کودک وقتی با فردی مضطرب یا غمگین روبه رو می شود، می تواند همدلی بیشتری نشان دهد و در صورت نیاز، به او کمک کند. علاوه بر این، کودکانی که توانایی تنظیم و مدیریت هیجان های منفی را دارند بیشتر با دیگران همدلی می کنند. بنابراین، می توان از طریق آموزش تنظیم هیجان مهارت همدلی را در کودک ایجاد کرد و آن را ارتقا داد. یعنی وقتی والدین، به جای نادیده گرفتن هیجانات منفی کودک، آن ها را شناسایی می کنند و درباره علت و تاثیر آن ها با او صحبت می کنند و راه های مؤثری برای مدیریت و کنترل هیجانات منفی ارائه می دهند، همزمان در حال آموزش تنظیم هیجان و مهارت همدلی هستند.
درست است که آموزش تنظیم هیجان برای همه افراد مؤثر است، اما کودکان کم سن وسالی که با هیجانات منفی زیادی روبه رو هستند بیشترین سود را از آموزش های تنظیم هیجان می برند. بنابراین، بهترین زمان شروع آموزش تنظیم هیجان خردسالی و کودکی است.
وقتی برای کودک کتاب می خوانید یا با هم به تماشای انیمیشن نشسته اید و شخصیتی در آن دچار اضطراب و ناراحتی است، درباره احساسات آن فرد با کودک صحبت کنید. حتی گفتگویی کوتاه و چندجمله ای می تواند تاثیر مثبت خود را به جا بگذارد. برای فهم بهتر این موضوع، به این پژوهش توجه کنید. در مدارس هلند، کودکان هشت تا سیزده ساله آزمایش شدند. از آن ها خواسته شد موقعیت زیر را تجسم کنند و درباره انتخاب خود تصمیم بگیرند. موقعیت از این قرار بود: «امروز نوبت یکی از همکلاسی هایتان است که ساعت بیشتری نسبت به بقیه در مدرسه بماند و کلاس را مرتب کند، اما مادرش مریض است و باید هرچه زودتر به خانه برود، آیا شما به جای او می مانید و کلاس را مرتب می کنید؟» به عده ای از دانش آموزان گفتند فرض کنند آن فرد دوست صمیمی شان است و به عده ای دیگر تنها بر همکلاسی بودن تاکید کردند. نتایج نشان داد که دانش آموزان برای کمک به همکلاسی رغبت کمتری داشتند، اما تمایل بیشتری برای کمک به دوستشان داشتند. اما وقتی پژوهشگران چند جمله به موقعیت بالا اضافه کردند، نتایج تغییر کرد. آن ها از دانش آموزان خواستند به میزان ناراحتی همکلاسی شان فکر کنند و به آن از ده نمره دهند. بعد از درجه بندی میزان ناراحتی همکلاسی، دیگر تفاوتی بین کمک کردن به همکلاسی و دوست صمیمی نبود و تقریبا همه دانش آموزان به کمک کردن تمایل داشتند. این نتیجه نشان داد که صحبت کردن درباره احساس دیگری ممکن است قضاوت افراد را به کل تغییر دهد.
براساس نتایج پژوهش های انجام شده، بزرگسالان با افرادی که شباهت بیشتری با آن ها دارند یا با آن ها آشنا هستند همدلی بیشتری می کنند، این نتایج درباره کودکان نیز درست است. بنابراین، یکی از بهترین روش های ایجاد همدلی در کودک اشاره به نقاط اشتراکش با سایر کودکان است. اما روش بهتر این است که کودک را هرچه بیشتر با دنیای اطرافش آشنا کنید و سبک زندگی های دیگر در شهرها و کشورهای دیگر به او معرفی کنید. درست است که مکالمه و صحبت در این زمینه ها بسیار مفید است، اما به خاطر داشته باشید کودکان، بیشتر از اینکه تحت تاثیر گفته ها قرار گیرند، به رفتار و اعمال شما توجه می کنند. براساس نتایج سال ها پژوهش در این زمینه، کودکان و بزرگسالانی که با افراد متفاوت با خود ارتباط کمتری برقرار می کنند مهارت همدلی کمتری نیز دارند.
وقتی واژه همدلی را می شنوید، در بیشتر مواقع، جزء سرایت هیجانی آن تداعی می شود. به این توانایی در همدلی، که ابتدایی ترین شکل همدلی است، همدلی عاطفی گفته می شود. همانطور که گفته شد، سرایت هیجانی ممکن است باعث عقب نشینی و ایجاد احساس ناخوشایند در شما شود. حتی اگر مقابل این احساس ناخوشایند ایستادگی کنید، وجود هیجانات خودتان باعث قضاوت اشتباه یا درک نادرست طرف مقابل می شود. بنابراین، تنها داشتن همدلی عاطفی کافی نیست. برای اینکه بتوانید به درستی به دیگران کمک کنید، به همدلی شناختی نیز نیاز دارید. همدلی شناختی همان جزء دو و سه همدلی یعنی توجه همدلانه و دیدگاه گیری است، به عبارتی، توانایی دیدن دنیا از دیدگاه فردی دیگر و انجام عملی برای کاهش درد و غم او.
طبق نتایج پژوهش های انجام شده در این زمینه، افرادی که همدلی شناختی دارند در مواجهه با افراد مضطرب و غمگین کمتر مضطرب می شوند و در نتیجه، به روش های بهتری به این افراد کمک می کنند. اما چگونه همدلی شناختی را در کودک رشد و افزایش دهید؟ خواندن و تعریف کردن داستان های خیالی و واقعی مهارت همدلی شناختی را در کودک رشد می دهد. وقتی داستانی را برای کودک می خوانید، از او بپرسید شخصیت های مختلف داستان چه فکری، چه احساسی و چه عقیده ای دارند؟ چگونه به این نتیجه رسیده اند؟ با پرسیدن این سؤالات، کودک با نحوه تفکر و کارکرد ذهنی بقیه افراد آشنا می شود. در پژوهشی، ۱۱۰ کودک هفت ساله را در دو گروه قصه خوانی قرار دادند. در گروه اول، درباره محتویات هیجانی قصه صحبت شد و در گروه دوم، خواسته شد درباره محتویات قصه نقاشی بکشند. بعد از دو ماه، نتایج حاکی از این بود که کودکانی که در گروه اول بودند ادراک هیجانی و همدلی بالاتری نسبت به گروه دوم داشتند.
طبق پژوهش هایی که در این زمینه انجام شده اند، کودکان و بزرگسالانی که آموزش های شفقت ورزی، مهربانی با دیگران و ذهن آگاهی شفقت ورزانه دیده اند در مهارت همدلی نیز پیشرفت های چشمگیری داشته اند.
بعضی کودکان، به خصوص کودکان کم سن وسال، در همدلی کردن موفق نیستند، چون حالات مختلف چهره را نمی شناسند یا آن ها را اشتباه تفسیر و معنی می کنند. اگر به آن ها عکس هایی از صورتک های غمگین، شاد، منزجر، نگران و مانند این ها نشان دهید، توانایی تشخیص و نامگذاری درست را ندارند. چگونه می توانید به آن ها کمک کنید؟ جواب این سؤال مفصل است، اما به طور خلاصه می توان به صحبت کردن درباره حالات چهره و بدن، بازی های وانمودی یا تقلید حالات مختلف چهره اشاره کرد.
کودکان می توانند کمک کردن و همدلی با دیگران را یاد بگیرند و در حقیقت آموزش همدلی به کوکان امری امکان پذیر است. اما براساس پژوهش ها، اگر کودک در ازای کمک به دیگران پاداش های مادی دریافت کند، احتمالا این عمل را کمتر انجام می دهد. همچنین، اگر والدین با کودک درباره خوبی و بدی، درست و غلط و اخلاقیات صحبت کنند، کودک، در مقایسه با زمانی که در برابر کار خوب پاداش دریافت می کند، قواعد اخلاقی را بیشتر یاد می گیرد.
آیا تا به حال این تجربه را داشته اید که وقتی بیرون رفته اید تازه متوجه شده اید چقدر سرد، گرم، تشنه یا گرسنه اید؟ این مشکلی همگانی است. وقتی افراد راحت اند و آرامش دارند، فراموش می کنند که ممکن است شرایط تغییر کند و اوضاع دیگر بر وفق مرادشان نباشد. در این شرایط، آن ها حالات هیجانی مثل ترس یا اضطراب را دست کم می گیرند، در نتیجه، قضاوت های نادرست می کنند و در همدلی کردن با شکست مواجه می شوند. می توانید وقتی کودک احساس ناخوشایندی مثل گرسنگی دارد تاب آوری خود را از دست می دهد، درباره کودکانی صحبت کنید که در شرایط نامساعد زندگی می کنند و غذای کافی برای خوردن ندارند. این کار نباید باعث نادیده گرفتن احساس کودک شود، بلکه در عین حال که احساسات او را تایید می کنید در مسیر آموزش همدلی به کودکان، به او کمک می کنید با افراد دیگر که شرایطی متفاوت با او دارند آشنا شود و با آن ها ارتباط بیشتری برقرار کند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد