به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از روزیاتو، پس از پیدایش نخستین بمب اتم، سلاح های هسته ای به کرّات توسط انسان مورد آزمایش قرار گرفتند. احتمالاً می دانید که برخی از این آزمایش ها بر روی سطح زمین و برخی دیگر در زیر سطح آن انجام گرفته اند (آزمایشات زیرزمینی). اغلب این آزمایش ها در ظاهر به طور عادی و بدون ایجاد مسئله خاص به سرانجام رسیده اند اما هنگامی که در تاریخ دقیق تر می شویم، مواردی را در می یابیم که چندان هم طبیعی نبوده اند. برخی از این موارد چنان مرموز و اسرارآمیز بوده اند که حتی در حال حاضر نیز علم از توجیه آنها عاجز است.
در این بخش قصد داریم تعدادی از مرموزترین و عجیب ترین رویدادهای پیش آمده در حین آزمایش های سلاح های هسته ای را از نظر بگذرانیم؛ با ما همراه باشید:
۱۰- گودال حیرت انگیز هسته ای
در سال ۱۹۸۴، یک آزمایش هسته ای موسوم به «میداس میث»، در صحرای نوادا و در عمق ۳۶۱ متری از سطح زمین انجام شد. در کل ناحیه مذکور، دستگاه ها و تجهیزات گوناگون نصب شدند تا پس از انجام آزمایش، داده های اطلاعاتی به دقیق ترین شکل ممکن جمع آوری شوند. پس از اتمام آزمایش، از آنجایی که هیچ گونه تشعشع در محیط دیده نشد، دست اندرکاران به محل انفجار نزدیک شدند تا نسبت به جمع آوری تجهیزات اقدام کنند.
همه چیز تا ۳ ساعت و ۱۳ دقیقه پس از انفجار عادی بود، اما در آن هنگام، ناگهان سطح رویی زمین که بمب اتم در زیر آن نهفته بود فرو ریخت و گودالی با قطر دهانه بیش از ۱۰۰ متر و عمق حداکثر ۵ متر پدید آمد. به دنبال این حادثه غیرقابل انتظار، ۱۵ نفر از عوامل حاضر در صحنه مجروح شدند. در این بین، یکی از مجروحان، مدتی پس از حادثه، بر اثر وخامت اوضاع جسمی جان باخت.
اما تلفات انسانی تنها بخشی از ماجرا بود. بر اثر حادثه پدید آمده، بخش عمده ای از تجهیزات ارزیابی و رصد جنبه های فنی آزمایش به طور کل از بین رفت و خسارت مالی فراوان حاصل آمد. با انهدام تجهیزات، طبیعی است که اطلاعات و داده های مورد نیاز نیز به طور ناقص جمع آوری شدند و ارزش و اعتبار نهایی آزمایش تا حد زیاد کاهش یافت.
از آنجایی که وقوع حادثه ای به این وسعت هرگز پیش بینی نشده بود، عوامل انسانی حاضر در صحنه تا مدت ها در شوک و سردرگمی بودند و تا مدت ها نمی توانستند اتفاقات پیش آمده را هضم کنند.
۹- استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در بین ابرهای قارچی شکل حاصل از انفجار
«عملیات کراس رُدز» یک سری از آزمایشات هسته ای سلسله وار بود که در سال ۱۹۴۶ به مرحله اجرا در آمد. این عملیات، رزمایشی مشترک با حضور ارتش و نیروی دریایی آمریکا بود. هدف از انجام رزمایش، بررسی اثرات سلاح های هسته ای بر روی کشتی ها عنوان شد. دیگر هدف اصلی، پژوهش بر روی ابرها و غبارات قارچی شکل حاصل از انفجار هسته ای بود.
در هنگام اجرای عملیات، از آنجایی که تصمیم گیرندگان نیروهای مسلح آمریکا، از میزان دقیق خطرات ناشی از انتشار مواد رادیو اکتیو اطلاع نداشتند، تصمیم گرفتند در عملیات ارزیابی، به جای استفاده از هواپیماهای واقعی، از هواپیماهای بدون سرنشین و کنترل از راه دور بهره گیرند. بدین شکل، ترتیبی اتخاذ شد تا هواپیماهای مذکور بتوانند وارد حریم ابرهای قارچی شکل حاصل از انفجار شوند.
پس از انجام بررسی های لازم، نیروی دریای تصمیم به استفاده از جنگنده های «F6F» گرفت و ارتش، هواپیماهای مدل «B17 فلایینگ فورترِس» را برگزید. مدل B17، در عصر خود، جزو پیشرفته ترین هواپیماهای بدون سرنشین تلقی می شد. این هواپیما، هیچ نیازی به حضور نزدیک پرسنل پرواز برای برخاستن از زمین و فرود مجدد نداشت و کاملاً به صورت از راه دور کنترل می شد.
نهایتاً تصمیم بر این شد که تعدادی خلبان واقعی با هواپیماهای خود در حوالی ابرهای قارچی شکل به پرواز در آیند و از فاصله ای ایمن و برخوردار از دید کافی، هواپیماهای بدون سرنشین را در بین ابرها هدایت کنند.
۸- طوفان های غبارآلود هسته ای بر فراز آسمان شین جیانگ
در فاصله بین دهه ۱۹۶۰ تا دهه ۱۹۸۰ میلادی، دولت چین آزمایش های هسته ای متعددی را «بر روی سطح زمین»، در بیابان های منطقه شین جیانگ انجام داد. به دنبال انجام این آزمایشات، حجم عظیمی از ذرات رادیو اکتیو در آسمان منتشر شد که بعدها این ذرات به صورت طوفان ها و ابرهای غبارآلود بر سر مردم عادی ساکن در شهرها و روستاهای اطراف نازل شدند.
عامه مردم ساکن در این شهرها و روستاها، هیچ گونه آگاهی از مضرات تشعشعات هسته ای نداشتند و بر همین اساس، از روند انجام آزمایش ها استقبال می کردند. آنها تصور می کردند افتخاری بزرگ نصیب آنها شده که محل سکونت آنها به عنوان تجلی گاه پیشرفت های ملی در عرصه فناوری برگزیده شده است.
مردم بیچاره خبر نداشتند که سطح تشعشعات در محل زندگی آنها گاه به سطح حداکثری تشعشع، در زمان وقوع فاجعه هولناک چرنوبیل رسیده است.
مدت ها پس از این پیشامد، دانشمندان تخمین زدند، در حین آزمایشات دولت چین، بیش از ۱۰۰ هزار نفر بر اثر عوارض ناشی از تشعشعات هسته ای جان باخته اند. بد نیست بدانید که در آن زمان، آمار ابتلا به سرطان در بخش های مسکونی حوالی شین جیانگ، ۳۰ درصد بیشتر از سایر مناطق چین بود.
۷- افشای یک آزمایش محرمانه هسته ای توسط فیلم خام عکاسی شرکت کُداک
همه ما می دانیم که فیلم های عکاسی به انواع تشعشع (از جمله پرتوهای نور) بسیار حساس هستند. کمپانی «کُداک» برای حفاظت از فیلم های عکاسی تولیدی خود، آنها را در بسته بندی های مقوایی قرار می داد تا آسیب نبینند.
مقواهای مورد استفاده در این بسته بندی ها معمولاً توسط کارخانه ها و شرکت هایی تأمین می شدند که علاوه بر کاغذبازیافتی و مقوا، به تولید برخی از لوازم و تجهیزات آمیخته با رادیوم اشتغال داشتند. به همین خاطر، گاهاً مقواهای بسته بندی فیلم عکاسی به رادیوم آغشته بودند که این امر به کیفیت فیلم ها آسیب وارد می کرد.
بالاخره، برای جلوگیری از زیان های مالی وارده، کمپانی کُداک تصمیم گرفت مقواهای مورد نیاز خود را از یک کارخانه کاغذسازی مورد اطمینان، واقع در ایندیانا (ایالتی در آمریکا) تأمین کند.
همکاری کداک با کارخانه مذکور تا سال ۱۹۴۵ به خوبی پیش رفت اما در این سال، کارکنان کداک متوجه پیدایش آثاری مِه مانند بر روی فیلم های عکاسی شدند. به دنبال بروز این پیشامد، دانشمندان و محققان شرکت کداک دست به کار شدند تا علت ماجرا را در یابند. در نهایت، آنها به این نتیجه رسیدند که اثرات موجود بر روی فیلم های عکاسی، ناشی از آلودگی های حاصل از وقوع یک انفجار هسته ای در خاک آمریکاست.
با پیگیری های به عمل آمده، مشخص شد، رودخانه ای که تأمین کننده آب مورد نیاز برای تولیدات کارخانه کاغذسازی بوده به مواد هسته ای آلوده شده است. اندکی بعد، با ردگیری مسیر رودخانه، دانشمندان شرکت کُداک به رازی بزرگ پی بردند. آنها دریافتند اخیراً، در منطقه ای بسیار دورتر از کارخانه کاغذسازی، یک آزمایش هسته ای فوق سرّی موسوم به «آزمایش ترینیتی» توسط دولت آمریکا انجام شده که همین آزمایش باعث آلودگی آب رودخانه گشته است. البته ناگفته نماند که خبر انجام آزمایش کاملاً محرمانه مانده بود و به گوش هیچ کدام از رسانه های خبری آمریکا نرسیده بود.
دانشمندان، پس از کشف حقیقت، تصمیم گرفتند به محرمانگی ماجرا ارج نهند و آن را به مانند یک راز بین خود نگهدارند. به دنبال این تصمیم، راز ترینیتی تا سال ۱۹۴۹ فاش نشد.
از دیگر سو، مسئولین کُداک برای حل مشکل خود، در جای جای کارخانهی تولیدِ فیلمِ عکاسی فیلتر هوا نصب کردند تا از مضرات تشعشعات جلوگیری کنند.
۶- نوشیدنی هسته ای
برای پی بردن به این نکته که «نوشیدنی های گوناگون، پس از وقوع یک جنگ هسته ای، تا چه میزان از ایمنی و سلامت برخوردارند»، دولت آمریکا در سال ۱۹۵۷، پژوهشی بزرگ تحت عنوان «اثرات ناشی از انفجارهای هسته ای بر روی انواع نوشیدنی» ترتیب داد.
برای انجام پژوهش، قوطی ها و بطری های آبجو، نوشابه و آب گازدار در فواصل مختلف از محل تدارک دیده شده برای آزمایش هسته ای قرار داده شدند. برخی از آنها در زیرِ زمین، برخی دیگر درون جعبه های چوبی و سایرین به طور عادی بر روی زمین جای گرفتند. جالب است که نزدیک ترین قوطی نوشیدنی، در فاصله سیصد متری از محل انفجار قرار گرفت.
بالاخره آزمایش انجام شد و طی آن یک بمب ۳۰ کیلوتُنی منفجر گشت. پس از انفجار، اکثر بطری های نوشیدنی سالم ماندند، فقط برخی از آنها به خاطر سقوط آوار، و برخی دیگر به خاطر اصابت به زمین شکستند.
قوطی ها و بطری های نزدیک به محل انفجار، به میزان اندک به تشعشعات رادیو اکتیو آلوده شدند اما پس از بررسی های دقیق، مصرف آنها در شرایط اضطرار، بلامانع اعلام شد. و اما آخرین نکته قابل ذکر: طعم برخی از بطری ها و قوطی های آبجو که در نزدیکی محل انفجار بودند، به خاطر اثرات ناشی از تشعشع، اندکی بد شده بود.
۵- عملیات آرگوس
عملیات آرگوس، در سال ۱۹۵۸، در سواحل آفریقای جنوبی به انجام رسید. این عملیات را تنها آزمایش محرمانه هسته ای می دانند که آمریکایی ها آن را «بر روی سطح زمین» انجام داده اند. منشاء عملیات آرگوس، تئوری مطرح شده توسط یک فیزیکدان به نام «نیکلاس کریستوفیلوس» بود. او معتقد بود ذرات باردار پدید آمده از یک انفجار هسته ای در فضا، می توانند یک کمربند مصنوعی از تشعشعات را در گرداگرد کره زمین پدید آورند.
برای انجام عملیات، یک ناوگان سرّی تحت عنوان «نیروی عملیاتی ۸۸»، متشکل از ۹ کشتی، عازم مأموریت شد. در مرحله بعد، از یکی از کشتی های آمریکایی موسوم به «نورتون ساوند»، سه موشکِ حاویِ بمب های کوچک هسته ای به فضا پرتاب شد؛ موشک ها در ارتفاع های ۱۶۰ کیلومتری، ۲۹۳ کیلومتری و ۷۵۰ کیلومتری از سطح زمین منفجر شدند.
پس از انفجار موشک ها، کمربند مصنوعی تشعشعات به راستی در آسمان پدید آمد اما تنها چند لحظه بعد محو شد. در نهایت، تئوری کریستوفیلوس تأیید شد و زمینه برای انجام یک سری دیگر از آزمایشات هسته ای فراهم گشت؛ یکی از مشهورترینِ این آزمایش ها، تستِ مشهور «اِستارفیش پرایم» بود.
۴- تانک اتمی
در آگوست سال ۱۹۵۳، یک تانک استرالیایی موسوم به «سنچوریون» در فاصله ۴۵۰ متری از مرکز یک انفجار هسته ای قرار داده شد. پیش تر، تجهیزات نظامی فرسوده و قدیمی در تعدادی از آزمایشات هسته ای مورد استفاده قرار گرفته شده بود، اما سنچوریون یک تانک مدرن بود که حرف های زیادی برای گفتن داشت.
محل آزمایش، یک میدان عملیاتی موسوم به «اِمو» بود. موقعیت جغرافیایی این میدان به قدری پرت و دورافتاده بود که حمل تانک به محل، خود از لحاظ لجستیکی دردسرآفرین می نمود.
پیش از انجام آزمایش، تانک روشن شد و شرایط آن در نزدیک ترین شرایط به حالت رزم واقعی تنظیم شد، اما هیچ کس انتظار نداشت که سنچوریون بتواند از مواجهه با انفجار یک بمب هسته ای ۹ کیلوتُنی جان سالم به در بَرَد.
خوشبختانه، انفجار باعث تبخیر تانک نشد اما تمام تجهیزات بیرونی آن از بین رفت؛ درب های دریچه های ورودی تانک به طور کامل کَنده شدند و بخش جلویی سنچوریون بر اثر انفجار به کلی نابود گشت. تانک، ۱/۵ متر به سمت عقب غَلت خورده بود ولی موتور آن کماکان کار می کرد. جالب است که تا اتمام سوخت، موتور بی وقفه به عملکرد خود ادامه داد.
با مشاهده میزان آسیب، تخمین زده شد که اگر کسی درون تانک می بود، قطعاً کشته می شد. اما نکته جالب دیگر این بود که به خاطر سالم ماندن برخی از ادوات رزمی تانک، کماکان توانایی بهره برداری نظامی از آن وجود داشت.
چند روز بعد، گروهی از سربازان، تانک را به یک پایگاه نظامی منتقل کردند و در آنجا عملیات آلودگی زدایی از تشعشعات انجام گرفت.
در پایان، بد نیست اشاره کنیم، تانک مذکور، پس از انجام تعمیرات، دوباره به خدمت نظامی فراخوانده شد و حتی در جریان جنگ ویتنام وارد میدان نبرد گشت. در جریان جنگ نیز این تانک از اصابت یک «آر پی جی» جان سالم به در برد و تنها متحمل خساراتی اندک شد.
۳- آخرین بمب هسته ای در سِمیپالاتینسک
منطقه «سِمیپالاتینسک»، در کشور کنونی قزاقستان، در فاصله بین سال های ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹ میلادی، محل آزمایشات هسته ای رژیم شوروی بود. از آنجایی که انفجارهای هسته ایِ زیرزمینی به صورت کاملاً اصولی انجام نمی شد، بخش عمده ای از ذرات رادیو اکتیو در هوا پراکنده می گشت که این امر به صورت تدریجی باعث آلودگی شدید منطقه سِمیپالاتینسک گردید.
آلودگی سِمیپالاتینسک بعدها محل اختلاف آمریکا و روسیه گردید. هر دوی این کشورها مدعی بودند می توانند این منطقه را به نحو احسن از آلودگی پاک کنند؛ همین مسئله، رقابتی پنهان بین دو قدرت بزرگ دنیا پدید آورد.
آخرین انفجار هسته ای در منطقه سِمیپالاتینسک در سال ۱۹۸۹ حادث شد. اما محض اطلاع باید عرض کنیم، ۲ سال بعد نیز روس ها تا آستانه انجام یک انفجار دیگر در این منطقه پیش رفتند.
در سال ۱۹۹۱، در آخرین روزهای بقای رژیم شوروی (پیش از فروپاشی)، روس ها تصمیم گرفتند آخرین دستاورد خود در عرصه سلاح های هسته ای را به معرض آزمایش بگذارند. یک بمب کوچک ۰/۳ کیلوتُنی محور آزمایش بود.
هدف آزمایش، برآورد میزان مقاومت تجهیزات و ادوات نظامی در مقابل تشعشعات حاصل از انفجار بود. بمب در عمق ۱۲۵ متری زمین جایگذاری شد اما هیچ گاه فرصت انفجار نیافت. چند روز پیش از موعد انجام آزمایش، رژیم شوروی از هم پاشید و قزاقستان اعلام استقلال کرد. متعاقباً، منطقه سِمیپالاتینسک در قلمروی مرزی کشور قزاقستان قرار گرفت. مقامات قزاق تصمیم گرفتند بمب را موقتاً به حال خود رها کنند تا بعدتر در مورد آن تصمیم گیری شود.
۴ سال بعد، طی توافقات انجام گرفته بین مقامات بلندپایه روس و قزاق، بمب نهفته در دل خاک، طی یک عملیات مشترک منهدم شد و بدین ترتیب، گامی دیگر در جهت خاتمه دوران جنگ سرد برداشته شد (دوران کشمکش های سیاسی-نظامی دو بلوک شرق و غرب، به سردمداری شوروی و آمریکا، به دوران جنگ سرد معروف است).
۲- مأموریت فوق محرمانه «چارلتون هِستون» جهت گویندگی
آزمایش های هسته ای معمولاً در شرایطی انجام می شوند که یک تیم فیلمبرداری، از لحظات حساس، تصاویر مستند ثبت می کند. این مستندات محرمانه، بعدها برای تجزیه و تحلیل های علمی کاربرد فراوان دارند.
در یکی از جلسات فیلمبرداری از آزمایشات هسته ای، یکی از دانشمندان، با لحنی شکایت آمیز، سرپرست بخش فیلم و ویدئوی «آزمایشگاه ملی لُس آلاموس» را مورد خطاب قرار داد و از او بابت گویندگی های ضعیف فیلم های مستند گلایه کرد (آزمایشگاه لس آلاموس یکی از پیشرفته ترین مراکز انجام آزمایشات هسته ای در آمریکا است). جناب سرپرست در پاسخِ دانشمند به شوخی گفت: «نکند توقع داری، بازیگر مشهور، چارلتون هِستون بر روی فیلم ها گویندگی کند؟»؛ دانشمند با قاطعیت جواب داد: «بله».
پس از شنیدن پاسخ قاطعانه دانشمند، سرپرست گوشی تلفن را برداشت و با هستون تماس گرفت. او از هستون تقاضا کرد بر روی فیلم های مستند آزمایشگاه لس آلاموس گویندگی کند. ناگفته نماند که پیشنهاد سرپرست، شامل فیلم های آزمایشات هسته ای نیز می شد.
در کمال تعجب همگان، هستون پس از شنیدن پیشنهاد، آن را پذیرفت. او حتی اعلام کرد بر روی فیلم هایِ مستندِ محرمانه رایگان سخن خواهد گفت. به دنبال این توافق، دولت آمریکا، درجه Q در زمینه دسترسی به اطلاعات را به هِستون اعطا کرد. محض اطلاع باید عرض کنیم که برخورداری از درجه Q، هم معنی با اجازه دسترسی یک شهروند به محرمانه ترین اسناد نظامی آمریکا است.
افرادی که موفق به تماشای تعدادی از فیلم های محرمانه هسته ای با صدای هستون شده اند، متفق القول ابراز داشته اند که تماشای این فیلم های ذاتاً خسته کننده و تخصصی، به مدد بهره گیری از صدای جذاب آقای هنرپیشه، بسیار دلنشین تر و قابل تحمل تر شده است.
۱- آزمایش های بمب هیدرید اورانیوم
ایده اولیه ساخت بمب هیدرید اورانیوم، بر مبنای تئوری مطرح شده توسط «رابرت اوپِنهایمِر» (در سال ۱۹۳۹)، شکل گرفت. طرح بمب مذکور، یک ایده ظاهراً تحول گرایانه در روند تکامل سلاح های هسته ای بود. بهره گیری همزمان از هیدروژن سنگین و اورانیوم شکافت پذیر، برای خلق سلسله واکنش های هسته ای خودپایدار، آن هم با مصرف اورانیوم برخوردار از جِرم بُحرانی پایین، ایده محوری ساخت بمب بود.
در اوایل دهه ۱۹۵۰، «ادوارد تِلِر»، مبدع بمب هیدروژنی، طرح خام بمب هیدرید اورانیوم را توسعه داد و راهکاری کاربردی برای کوچک سازی و افزایش تأثیر نسل های آتی بمب های هسته ای ارائه نمود. در نهایت، تولید بمب هیدرید اورانیوم به عنوان نخستین پروژه «آزمایشگاه ملی لارنس لیوِرمور» تعریف شد (بنیانگذار این آزمایشگاه، شخص ادوارد تلر بود).
در مارس ۱۹۵۳، شش ماه پس از تأسیس آزمایشگاه لیورمور، نخستین نمونه بمب هیدرید اورانیوم ساخته شد. بمب مذکور در بالای یک برج دکل مانند ۹۰ متری قرار گرفت و مورد آزمایش واقع شد. انتظار می رفت شدت تخریب بمب بین ۱/۵ الی ۳ کیلوتُن باشد اما در نهایت، میزان آن، تنها ۰/۲ کیلوتن برآورد شد. این شدت تخریب، حتی برای انهدام برج شکننده محل آزمایش نیز کافی نبود (تصویر برج در عکس فوق نمایان است).
عملکرد ضعیف و دور از انتظار بمب، به منزله یک رسوایی برای دانشمندان آزمایشگاه لیورمور بود. شدت افتضاح به حدی بود که آنها توسط دست اندرکاران «آزمایشگاه ملی لس آلاموس» تمسخر شدند.
اما نمونه بعدی بمب، نتایجی به مراتب درخشان تر در بر داشت. این بار بمب در رأس یک برج ۳۰ متری قرار گرفت و توانست آن را با خاک یکسان کند.
بمب هیدرید اورانیوم، جدای از شرمنده ساختن دانشمندان آزمایشگاه لیورمور، یک حقیقت دیگر را نیز بر همگان آشکار کرد؛ این بمب ثابت کرد به هیچ وجه یک سلاح قابل اطمینان و کاربردی نیست.