به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از سایت اندیشه قم، واقعيتي كه در فرهنگ قرآن با واژه «سَبْت» يعني قطع كوششهاي جسماني و روحاني بيان شده است.«و جعلنا نومكم سباتا»؛ ما خواب شما را مايه آرامش و آسايش قرار داديم. (انبياء /9)
در سخني ديگر، پروردگار حكيم به حقيقتي شگرف اشاره ميكند، از تحويل و تحول در روح آدمي به هنگام خواب خبر ميدهد، و ميفرمايد: اللَّهُ يَتَوَفَّى الأنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الأخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (زمر/42)؛
خداوند تمامي روحها را موقع مرگ باز ميستاند و همچنين روحي را كه در موقع خواب نمرده است، قبض ميكند ، آن گاه روحي كه مرگ بر او واجب كرده است نگاه ميدارد و ديگر روحها را ـ تا هنگامي معين به سوي دنياـ باز ميفرستد، حادثهاي كه در آن نشانههاي قدرت خداوندي براي صاحبان خرد و انديشه به چشم ميخورد.
پيشوايان معصوم ـ عليه السّلام ـ با اشاره به سخنان پروردگار، خواب را برادر مرگ دانستهاند و موجب راحتي از درد، آسايش تن و آرامش انديشه و روان بيان كردهاند.
با اين تفاوت كه مرگ «خواب شديد و بزرگ» معرفي شده است و در خواب انسان به سفري كه رفته و ااكنون –پس از بيداري- باز ميگردد، توجهي ندارد، اما در مرگ اين سفر براي او و اطرافيان روشن است.
هر چيز كه هست ترك بايد كرد
وز ترك اساس برگ ميبايد كرد
در ترك تعلق از بدن راحتهاست
از خواب قياس مرگ ميبايد كرد
در گفتاري ديگر، پروردگار بزرگ به كيفيت خواب اشاره كرده، ميفرمايد: « وَ هُوَ الَّذي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهار...»[انعام/60]؛ و «اوست كسي كه شبانگاه، روح شما را (به هنگام خواب) ميگيردو آن چه را در روز به دست آوردهايد ميداند، سپس شما را در آن بيدار ميكند تا هنگامي معين به سر آيد، آنگاه بازگشت شما به سوي اوست.»
در نگرشي دوباره درمييابيم كه خواب هر چند از نظر جسمي و ظاهري، تعطيل قواي طبيعي است، اما از نظر روحي و نفسي، نوعي گريزو رجوع به باطن و ملكوت خواهد بود. از اين رو ماهيت حقيقي خواب، همانند مرگ، از نظر علم مجهول باقي مانده است و آنچه از اين منظرشناخته شده، بخشي از جريانات جسماني است كه در قلمرو بدن صورت ميگيرد، در حالي كه خواب جلوهاي ديگر از حيات انسان و رجوع روح او به ملكوت دانسته شده است و سفارش بسياري نسبت به آرمان گرايي در عرصه زندگي و در حالت خواب و بيداري بيان شده است تا ساعات و لحظات خواب، با نگاهي فراتر از ظاهر رفاهي و تن آسايي نگريسته شود.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: «مَنْ نامَ بعد فراغه مِنْ اداء الفرائض و السّنن و الواجبات من الحقوق فذلك نومٌ محمود» .
كسي كه پس از انجام تكاليف و مسّتحبات و واجبات از حقوقي كه به عهده داردبه خواب رود، اين خواب خوابي پسنديده و ستايش شده خواهد بود.
از آن جا كه تمامي روح ها به هنگام خواب در دست خداوند قرار مي گيرد، به پاكي و طهارت در زمان خواب توصيه بسياري شده است و امير المؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «مسلمان نبايد با حالت جنابت به خواب رود، بلكه با وضو در بستر قرار گيرد و هر گاه آب نيافت، تيمم كند. زيرا روح مؤمن به سوي خداوند متعال بالا مي رود، او را مي پذيرد و به او بركت مي دهد. هر گاه پايان عمرش فرا رسيده باشد او را در گنج هاي رحمتش قرار مي دهد و اگر فرا نرسيده باشداو را با فرشتگان امين به پيكر باز مي گردد.»
افزون بر ابعاد «فقهي» خواب، جلوه هاي «فقهي» خواب نيز مورد توجه پيشوايان ما بوده است، از اين رو به تمامي پيروان خود فرموده اند: «نُم نومَ المعترين و لاتنم نومه الغافلين» ؛ «به خواب رو، اما خواب هوشياران و آگاهان، نه خواب غافلان و بي خبران».
اين ديدگاه والا موجب گرديده كه رسول گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ با صراحت بسيار بفرمايد: «تنام عيني و قلبي يقظان»؛ «چشمانم ـ به هنگام خواب ـ خواب مي روند، در حالي كه قلبم بيدار و بيناست.»
آن حضرت، خواب خوبان و انديشمندان ـيعني افرادي كه استراحت در زندگي را وسيله اي براي تجديد توان و تحصيل قواي خويش براي عبادت خداوند و خدمت خلق او مي نگرند ـ عبادت مي شمرد و مي فرمايد: «نوم الصائم عبادة و نَفَسَه تسبيح» ؛ «خواب انسان روزه دار، عبادت است و نَفَس هاي او تسبيح خداوندخواهد بود.»
در اين نگرش تابناك، تفاوتي بين خواب و بيداري شايستگان احساس نمي شود و شخصيت آنان در آيينه كلام امير مؤمنان پديدار مي گردد كه فرمود: «حبّذا نوم الا كياس و افطارهم» ؛ «خوشا به حال خواب هوشمندان و افطار آنان!» همان گونه كه خواب انسان هاي صاحب يقين برتر از عبادت شك آلودگان عابد بيان شده است.
بي شك با روشني رواق انديشه، خواب هاي انسان رو به بيداري، آگاهي و هوشياري مي رود و گويي در خواب، دريافت هايي ارزنده چونان بيداران نصيب انسان مي شود.
آن جا كه «نور مطلق» ، «حيات مطلق» و «روشنايي مطلق» مطرح شود، خواب براي او هيچ معنا و مصداقي نخواهد داشت. از اين رو در قرآن كريم مي خوانيم: « اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأرْضِ ... »[ بقره / 255]؛ «خداست كه معبودي جز او نيست، زنده و برپادارنده است؛ نه خوابي سبك (پينكي و چرت) او را فرا مي گيرد و نه خوابي سنگين. آنان كه به نور و حيات بي كران الهي نيز اتصال يابند، چونان پروردگار هرگز مرگ كوچك (خواب) و مرگ بزرگ را احساس نخواهند كرد. از اين رو رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «النومُ اخوُ الموت و لايموت اهل الجنّه» ؛ «خواب برادر مرگ است و بهشتيان نمي ميرند».
امشب اين نيست كه در خواب رود چشم نديدم خواب در روضه رضوان نكند اهل نعنيم
«رويا» يا «خواب ديدن»، آيتي ديگر از آيات بزرگ الهي است كه از سوي خداوند براي مدد رساندن به انديشه و خرد بندگان وارسته و شايسته آفريده شده است.
عقل انسان علاوه بر محدوديت، در معرض خطاهاي بسياري قرار دارد كه غفلت و فراموشي برخي از آن هاست. از اين رو نياز به هدايت و راهنمايي خداوند از سوي پيامبران و فرستادگان الهي از يك سو و از طريق الهام و رؤيا از سوي ديگر ـ براي دستيابي به خير و مصلحت ـ ضرورتي افزون مي يابد.
«علم لَدُنّي» يا «علم ربّاني» كه از طريق الهام و رؤيا به شايستگان عطا مي شود، علاوه بر پيامبران به ديگر انسان هاي صاحب تقوي و داراي صفاي دل و شفافيت روح نيز عطا خواهد شد. الهام، نوعي علم و آگاهي است كه پروردگار مهربان به انسان مي بخشد و در دل وي مي افكند تا در پرتو آن، برخي اسرار بر او آشكار گردد و بعضي حقايق روشن شود، همانند قضاوت و داوري حضرت داوود ـ عليه السّلام ـ و سليمان ـ عليه السّلام ـ[انبياء/ 78 و 79] كه در سوره انبياء به آن اشاره شده است، يا تعليم زره سازي به حضرت داوود ـ عليه السّلام ـ [انبياء/ 78 و 79] و يا آموزش خواب از طريق الهام به حضرت يوسف ـ عليه السّلام ـ .[يوسف / 6]
رؤيا در قرآن تنها به معناي «رؤياي صادقانه» است كه خداوند در جريان آن نوعي وحي يا الهام مشخصي به انبياي خود، يا ديگر مردم القا مي نمايد و يا حوادث آينده را به آنان بازگو مي كند. همانند رؤياي حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ كه در خواب مي بيند مشغول ذبح فرزندش اسماعيل است، [صافات/105]
رؤياي يوسف صديق ـ عليه السّلام ـ كه در آن يازده ستاره، خورشيد و ماه را در حال سجده به خود نظاره كرد،[يوسف /4] خواب مادر موسي كه در آن الهام قلبي نسبت به گذاردن طفل در صندوقچه به او شده است[طه / 39] و سرانجام خواب هاي حقيقت نمايي كه حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ خداوند ترسيم مي شد كه رؤياي ورود به مسجد الحرام با امنيت تمام، با سرهاي تراشيده و تقصير كرده و در حالي كه هيچ ترسي براي آنان از سوي مشركان وجود نخواهد داشت![ انفال / 43، فتح /27؛ اسرا /60] از اين نوع است.
ارزش روشنگرانه رؤيابه گونه اي است كه «مژده دنيا و آخرت» ناميده شده است. وقتي از رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در باره اين آيه سؤال شد: «لَهُمُ الْبُشري فِي الْحَياِة الدُّنيا و في اْلاخِرَة»؛[يونس /64] «در زندگي دنيا و در آخرت بشارت و مژده براي آنان است». پاسخ فرمود: بشارت، رؤياي حسنه اي است كه مؤمن ديده يا براي او مي بينند و مژده اي براي دنيا يا جنّتي براي آخرت او خواهد داشت. اين خواب هاي صادق، جزئي از نبوت و كمال دهنده آن است؛
نگر خواب را بيهوده نشمري يكي بهره دانش زپيغمبري
چنين نگرشي موجب گرديده بود كه آن حضرت، صبحگاهان رو به اصحاب كرده، بفرمايد: «هل من مبشرات؟»؛ «آيا ـ از شماـ كسي رؤياي صادقه ديده است؟! در بين همگان رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بيش ترين رؤيا را مي ديد و گاه در ثلث آخر شب يعني ساعات آخرين استراحت، كه پيش از اذان صبح ثلث آخر شب يعني ساعات آخرين ِ استراحت، كه پيش از اذان صبح بود، مشاهده مي كرد. گاه نيز مي فرمود: «الرُّؤيا من الله و الحلم من الشيطان»؛ «رؤياهاي صادق از خداوند و خواب هاي پريشان از شيطان است.»
ويژگي خواب هاي رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ بدان گونه بود كه نيازي به تعبير نداشت، زيرا اتصالي آشكار با ملكوت داشته و به گونه اي واضح و شفاف بوده است. از اين رو اين گونه توصيف مي شد: «يأتيه مثل فلق الصبح»؛ «همچون شكاف صبح، واضح و پيدا و به دور از ابهام خواب مي ديد».
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد