بعدها او مجری برنامههای خانوادهمحور رادیو شد و بعدتر که در این برنامهها خبره شد و ساختار خانواده دستش آمد و خودش هم به کارشناسی در حوزه خانواده تبدیل شد به تلویزیون آمد و سالها برنامه خانواده شبکه یک را اجرا کرد.
شجاعیمهر برای چند نسل هم صدای آشنایی دارد و هم تصویری آشنا اما این چهره قدیمی زمانی که از بابل برای تحصیل در دانشگاه تهران راهی پایتخت ایران شد تصور نمیکرد که سالهای پرالتهابی که به بهمن سال۵۷ رسید را در محیط دانشگاهی از نزدیک ببیند و شاهد باشد که جریان انقلاب اسلامی چگونه حرکت کرد تا به پیروزی ختم شد.
حواسم پی رادیو بود
شجاعیمهر که به گفته خودش از همان نوجوانی به رادیو و کار در این رسانه علاقهمند شده بود، همچنانکه از نزدیک شاهد تغییرات و تحولات کشور بود و میدید که مطالبات انقلابیون چگونه ساختارهای کشور را تغییر میدهد رادیو را از نظر دور نمیکرد و هر زمانی که این رسانه آزمون و امتحان ورودی داشت در آن شرکت میکرد. سال۵۷ و پاییز و زمستان پرحادثهاش در تهران و دیگر شهرهای ایران در جریان بود که شجاعیمهر در یکی از آزمونهای رادیو شرکت کرد با این تصور که اتفاقات هرگونه که پیش بروند رادیو به کارش ادامه خواهد داد و او همه آرزویش این بود که وارد این رسانه شود.
خودش میگوید: «در رشته تعاون و تامین اجتماعی تحصیل میکردم اما فقط برای این که مدرکی بگیرم وگرنه علاقهای به رشتهای که میخواندم، نداشتم و حواسم پی رادیو بود. سال سوم دانشگاه بودم که انقلاب به اوج رسید و تظاهرات پردامنه و جدی شد و دانشگاه تهران مرکز تجمعات انقلابیون بود و دانشجویان هم طیف پررنگی بودند که در همه تظاهراتها حضوری فعال داشتند. سال ۵۷ کلاسها معمولا تشکیل نمیشد و اگر میشد کلاس جایی بود برای صحبت درباره رژیم شاهنشاهی و رکنهای انقلاب. شاهد اتفاقات بینظیری در این دوره بودم. همه دانشجویان و استادان نظراتشان را میگفتند؛ موافق و مخالف. گاهی بحثها مسیری مسالمتآمیز طی میکرد و گاهی به مشاجره و بحثهای داغ تبدیل میشد. این صحبتها و بحثها از دانشگاه و کلاس به خوابگاه هم آورده میشد و یادم هست سال ۵۷ محور همه صحبتهای دانشجویی فقط درباره انقلاب و مبارزه بود.»
در انتظار پیروزی انقلاب
«زمین چمن دانشگاه تهران محل گردهمایی دانشجویان و مردم بود. آن زمان دستهبندی و گروهبندی نبود. هر کسی با هر تفکر و نگرشی در این تجمعات شرکت میکرد. مهم این بود که انقلاب پیروز شود. بیرون دانشگاه در خیابان انقلاب سربازها و نیروهای نظامی حضور داشتند و دانشجویان در داخل محوطه دانشگاه و هر چه به دی و بهمن نزدیکتر میشدیم، دانشجویان بیشتر در خیابانها حضور پیدا میکردند و در روزهای بهمن دیگر بین مردم و انقلابیون و دانشجویانی که منتظر پیروزی انقلاب بودند فرقی وجود نداشت؛ یا مردم به دانشگاه میآمدند یا دانشجویان به میان مردم میرفتند.»
رادیو هیچوقت خاموش نشد
شجاعیمهر بعد از پیروزی انقلاب، قبل از اینکه انقلاب فرهنگی دانشگاهها را تعطیل کند، لیسانساش را میگیرد و مستقیم میرود به رادیو. «رادیو بعد از پیروزی انقلاب بدون وقفه به کارش ادامه داد. بیشتر با همان آدمهای قدیمی که داشت از استاد امیر نوری بگیر تا استاد توفیقی و خانمها مولود کنعانی و پروین صادقی که من بسیار از آنها آموختم و آنها با چه دست و دلبازی هر چه بلد بودند را به من یاد دادند.
آدمهایی که قابل اعتماد انقلاب هم بودند. فرم برنامهها زیاد تغییر نکرد اما محتوا کلا عوض شد. تغییرات در رادیو یکروزه نبود بلکه به مرور پوست انداخت و فرم و محتوا تغییر کرد و به روز شد. اما رادیو یکی از موثقترین و در دسترسترین و معتبرترین رسانهای بود که در روزهای انقلاب و بعد از پیروزی مردم به آن گوش میکردند و حرفهایی که از این رسانه میشنیدند برایشان سند بود. من این شانس را داشتم که آقای نوری به من اعتماد کرد و بهعنوان مجری کمکی به برنامه «در انتهای شب» راه یافتم و از همین برنامه بود که متوجه شدم راهم را اشتباه نیامدهام.»
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد