به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از ایسنا، چاقی دوران کودکی در کشورهای توسعهیافته به سطح همهگیری رسیده و در ۲۰ سال گذشته، شیوع چاقی افزایش سریعی داشته است.
چاقی و اضافه وزن یک مشکل چند علیتی است و علاوه بر اینکه عوامل ژنتیکی در بروز آن نقش دارد، به عوامل فرهنگی مثل محیط خانواده، غذا خوردن و فعالیت نیز نسبت داده شده است.
بروز این مشکل در دوران کودکی تاثیر قابلتوجهی بر سلامت جسمی و روانی دارد. برای مثال اضافه وزن و چاقی با بالارفتن چربی خون، فشار خون بالا، مشکلات قند خون و ناباروری همراه است. به علاوه اختلالات روانشناختی مانند افسردگی با فراوانی بیشتر در کودکان چاق اتفاق میافتد.
با توجه به اهمیت این موضوع و نقش والدین در تغذیه فرزندان، پژوهشگران مطالعهای را طراحی کردند و در آن رابطه بین خودکارآمدی والدین، شاخص توده بدنی آنها، روشهایی که مادر برای تغذیه کودک به کار میبرد، میزان پرخوری هیجانی و میزان فعالیت کودک با اضافه وزن و چاقی کودک را مورد بررسی قرار دادند.
در انجام این مطالعه افروز ستاری، علیرضا حیدری، پرویز عسگری و سعید بختیارپور؛ پژوهشگران گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اهواز، مشارکت داشتند.
برای انجام این تحقیق، پژوهشگران ۲۸۰ دانشآموز هفت تا ۱۲ ساله شهر تهران را در سال ۱۳۹۷ بررسی کرده و با استفاده از پرسشنامه دادههای مورد نیاز برای پژوهش شامل اطلاعات جمعیتشناختی، خودکارآمدی، شاخص توده بدنی مادر، پرخوری هیجانی و سطح فعالیت جسمی کودک را جمعآوری کردند.
بر اساس نتایج این مطالعه؛ خودکارآمدی و شاخص توده بدنی مادر و همچنین میزان فعالیت و پرخوری هیجانی کودک به صورت مستقیم بر شاخص توده بدنی کودک تاثیرگذار است.
بررسیها نشان داده که استفاده والدین از غذا به عنوان پاداش، منجر به کاهش توانایی کودکان برای تنظیم غذای مصرفی میشود و پرخوری هیجانی را به دنبال خواهد داشت.
نتایج بهدستآمده نشان داد که خودکارآمدی و شاخص توده بدنی مادر به صورت غیر مستقیم شاخص توده بدنی کودک را پیشبینی میکند. بررسیها حاکی از این است که افرادی که خودکارآمدی کمی دارند، احساس میکنند که در اعمال کنترل بر رویدادهای زندگی درمانده و ناتوان هستند و هر تلاشی که میکنند بیهوده است. این گونه افراد حتی تلاش نمیکنند بر مشکلات غلبه کنند، زیرا آنها متقاعد شدهاند که هرکاری انجام دهند، بیهوده است و تغییری در اوضاع ایجاد نمیکند.
طبق بررسیها به نظر میرسد عوامل انتقال اضافه وزن و چاقی کودکان، به صورت ژنتیکی، اپیژنتیکی و محیطی به شدت در هم تنیده هستند. این نتایج به در نظر گرفتن اثرات مستقیم داخل رحمی، تاکید میکند. همچنین نتایج بهدست آمده، در نظر گرفتن محیط پس از تولد را ضروری میدانند؛ به ویژه در سالهای اولیه کودکی که در بیشتر خانوادهها مادران مراقبتکننده اصلی فرزندان هستند و عادات غذا خوردن کودکان را از طریق شیوه تغذیه و فرزندپروری شکل میدهند.
پژوهشگران این مطالعه میگویند نتایج بهدستآمده بیانگر این است که خودکارآمدی، شاخص توده بدنی مادر، سطح فعالیت کودک و همچنین پرخوری هیجانی کودک، به صورت مستقیم شاخص توده بدنی کودک را پیشبینی میکنند. همچنین این نتایج نشان داد که خودکارآمدی و شاخص توده بدنی مادر به صورت غیر مستقیم نیز شاخص توده بدنی کودک را پیشبینی میکند.
با توجه به یافتههای این مطالعه باید اقدامات و آموزشهای لازم از طریق کارشناسان و مسئولان تغذیه، برنامه آموزش همگانی، رسانه جمعی و ... برای افزایش آگاهی مادران، انجام شود.
نتایج بهدستآمده از این مطالعه به صورت مقاله علمی پژوهشی با عنوان «مدلیابی چاقی کودکان بر اساس خودکارآمدی و شاخص توده بدنی مادر با میانجگری پرخوری هیجانی و سطح فعالیت جسمی کودک» در نشریه پرستاری کودکان، زیر نظر انجمن علمی پرستاری ایران، منتشر شده است.