جشنواره فیلم فجر که ۳۹سال متوالی از نخستین دوره آن گذشته نیز مستثنا نیست و واکاوی آن در گرو رجوع به اساسنامه اولیه و حتی تغییرات آن در طول سالهای گذشته است و بدون اطلاع آنها قطعا هر گونه تحلیلی ناقص و فاقد کارآمدی است.
متاسفانه نگارنده در گفتوگو با سه نفر از دبیران قبلی جشنواره به سندی مکتوب درباره موضوع مورد اشاره در سطور فوق دست پیدا نکرد، اما با تورق سند مهندسی فرهنگی کشور (سال ۱۳۹۳) برشی از راهبردهای کلان و ملی و عبارات منتشر شده در آن، نظر نویسنده را به خود جلب کرد: «توسعه سینمای معرفت افزا و بصیرتبخش/ نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران به عنوان قطب هنر متعالی بهویژه سینمای پاک و ارزشمدار در جهان اسلام/ تبیین، ترویج و نهادینهسازی هنر متعهد، تعالیبخش، شوقآفرین و استکبارستیز و بهرهگیری از ظرفیت هنر در تحکیم گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر بیانات امام راحل و رهبری.»
حال پرسش اینجاست و قضاوت با خوانندگان محترم، آیا در یک برآیند کلی و منطبق بر آثاری که در طول سال بر پرده سالنها یا شبکه نمایش خانگی به تصویر کشیده میشود، اساسا سینمای کشور و غالب فیلمها بر این مدار که نقطه مطلوب خدمات تصویری و نمایشی در جامعه اسلامی تلقی میشود، حرکت کرده است یا خیر؟ آیا متولیان به عنوان نمایندگان رسمی حاکمیت، از نحوه هدایت، نظارت و حمایت خود از آثار تولیدی و عرضه آنها در ویترینی به نام جشنواره فیلم فجر اطمینان دارند؟!
اگر پاسخ به این سوالات مثبت است، پس اختصاص بیش از یک سوم فیلمهای جشنواره امسال به موضوعات تلخ و ناامیدکننده اجتماعی و سیاسی و حتی خودکشی در لحظات پایانی آثار به دلایل مختلف و همچنین نمایش برخی آثار نازل در طول سال، بر چه مبنایی از مراجع رسمی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز ساخت دریافت میکنند؟ و اگر نه، سینمای ایران اسلامی پیش از آنکه با اهدای برخی جوایز جشنواره به یکی دو اثر محدود درعرصه استراتژیک یا انقلابی و دفاعمقدس قصد خودنمایی داشته باشد، بیتردید نیازمند پالایشی جدی است؛ حال یا از درون دولتها یا با ورود مراجع نظارتی و قضایی تا حقوق فرهنگی ملت بیش از این پایمال نشود.
سعید الهی - کارشناس سینما و رسانه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد