در روز معماری نگاهی کرده‌ایم به بلایی که معماری مدرن سر طراحی مساجد آورده است

معنا در قربانگاه فرم

شاید همان اواخر قرن دهم هجری شمسی، حوالی سال‌های 990 تا 995 وقتی داشت جهت قبله مسجد جامع عباسی یا همان مسجد امام میدان نقش جهان اصفهان را با زاویه‌ای که امروز معلوم شده تنها 7درجه با جهت اصلی کعبه اختلاف دارد، تعیین می‌کرد از خودش پرسیده بود این سازه تا 400 سال دیگر چه وقایعی را خواهد دید.
کد خبر: ۱۳۱۲۱۵۹
بالاخره این همه راه را از شعر تا فلسفه و از ر‌یاضیات تا فقه فقط برای این که پیش‌نماز یک مسجد باشد یا در درباری، حقوق‌بگیر شاهی بشود، طی نکرده است. این دسته آدم‌ها حتما سؤالات بزرگی از خودشان پرسیده‌اند و در تلاش بی‌وقفه به جواب‌های پیچیده‌ای هم رسیده‌اند. او هم لابد این همه راه را از جبل‌عامل لبنان از شر آزارهای دولت عثمانی به طلب چیزی و در پی سرنوشتی تا قزوین آمده که بشود «شیخ‌ بهایی» و بعد در مقام شیخ‌الاسلامی سلسله صفوی تا پایتخت‌شان در اصفهان بیاید که امروز نامش با «روز معماری» در ایران گره بخورد.
هرچند فعالیت‌های معمارانه منتسب به شیخ بهایی از مسجد امام فراتر می‌رود و وارد حیطه‌های مهندسی شهرسازی مانند طراحی کاریز نجف‌آباد و گلخن حمام مشهوری به نام خودش هم می‌شود معماری مساجد هم در این ۴۰۰سال بعد از شیخ بهایی، راه زیادی طی کرده است. راهی که لااقل در سده اخیر غالبا به انحرافی از جنس اشتباه گرفتن خلاقیت با خراب کردن اصول معماری مساجد رفته است و از میان اندک تجربه‌های مدرن صورت گرفته، علیرغم پیشرفت‌های آموزش و تکنولوژی، تعداد انگشت‌شماری از این مساجد، قابل دفاع هستند اما حالا به بهانه روز معماری به سراغ معماری مساجد رفتیم تا نگاهی بیندازیم به دستاوردهای معماری مدرن در مهم‌ترین بنای مذهبی مسلمانان.
معنا در قربانگاه فرم
مجتمع فرهنگی -مذهبی ولی‌عصر (عج)
مكان: چهار راه ولی‌عصر (عج)، جنب تئاتر شهر
طراح: رضا دانشمیر و كاترین اسپریدونف
سال بهره‌برداری: 1396معنا در قربانگاه فرم
مسجدی كه دست‌كم از اوایل دهه 80 طرح آن به تصویب رسیده و كلنگش زده شد و قرار بود با طراحی استاد نقره‌كار، ساخت آن آغاز شود، بیش از یك دهه بعد زمانی كه پس از اعتراض برخی گروه‌ها افتتاح شد و مورد بهره‌برداری قرار گرفت، همه را غافلگیر كرد. فاصله طراحی استاد نقره‌كار با رضا دانشمیر واقعا زیاد بود؛ همان‌قدر زیاد كه فاصله یك مسجد تمام و كمال با اصول و الگوهای سنتی تا یك مسجدی كه جسورانه هر المان آشنایی از معماری سنتی را فاكتور گرفته است. اگر مساجد مدرن جهان را در اینترنت جست‌وجو كنید، خواهید دید كه اغلب بافت‌سازه‌های سنتی را به نوعی در بنا هضم می‌كنند، مثلا با انحنایی در سقف، برگرفته از گنبد یا طراحی شیب‌داری كه به سمت مركز بالا برود یا لااقل مكعبی ساده كه یادآور خانه كعبه باشد. اما طراحی جسورانه دانشمیر و اسپریدونف، هیچ المان آشنایی را نه در نمای خارجی و نه داخلی، از معماری سنتی حفظ نكرده و شاید حتی به شكلی عمدی و طعنه‌آمیز تلاش دارد تا از آنان دوری و عنصر «درونگرایی» مسجد را به شكلی اغراق‌آمیز به «انزوا» بدل كند. متریال سیاه‌رنگ و بریدگی‌هایی كه انگار به زور كش آمده‌اند تا به بیرون نگاهی بیندازند، می‌تواند گویای تصویر طراح از نسبت مسجد با شهر در دوران كنونی باشند.

مسجد دانشگاه تهران
مكان: خیابان انقلاب، پردیس اصلی دانشگاه تهران
طراح: عبدالعزیز فرمانفرمائیان
سال بهره‌برداری: 1345معنا در قربانگاه فرم
حفظ عناصر اصلی چون گنبدخانه و حیاط به‌علاوه دو منارره بلند سنگی در این بنا، ذهن را مستقیما به سمت مفهوم مسجد هدایت می‌كنند. اما سلسله‌مراتب در ورود به مسجد تقریبا حذف شده و صحن به محوطه‌ای وصل می‌شود كه كاملا زیر طاق گنبد قرار می‌گیرد. داخل مسجد، ستون‌های موربی كه زمین را به زیر طاق گنبد متصل می‌كنند، دورتادور به شكل هفتی قرار گرفته‌ كه بی‌سابقه‌ترین شكل ستون‌كشی در فضای داخلی مساجد را به نمایش می‌گذارند. كل سازه بر ارتفاعی سنگی قرار گرفته و مصالح اصلی آن هم یعنی سنگ، باعث شده كه این مسجد هم از سایر محوطه دانشگاه متمایز شود و هم چهره‌ای معبدشكل به خود بگیرد. به‌علاوه برخلاف مساجد سنتی، تزئینات بسیار كمی در آن به كار رفته و شكلی مینیمال و ساده، فاصله آن را تا معماری سنتی مساجد به رخ می‌كشد.

مسجد مركزی كلن
مكان: آلمان، شهر كلن
طراح: پائول بوهم
سال ساخت: 2017معنا در قربانگاه فرم
پس از مخالفت گروه‌های مختلف، از مسیحیان افراطی گرفته تا نئونازی‌ها و ایجاد هراس از تبلیغ اسلام در اروپا، بالاخره ترك‌های مقیم كلن موفق شدند طرح خود را به تصویب شورای این شهر برسانند و نهایتا هم یكی از جدیدترین مساجد مدرن جهان به دست اردوغان، نخست‌وزیر تركیه افتتاح شد. شاید فشار قانون برای جلوگیری از استفاده عناصر تبلیغی ادیان در اروپا، حتی در معماری مكان‌های مذهبی در هضم شدن گنبد و مناره‌های این مسجد در بافت‌‌سازه جالب آن بی‌تاثیر نبوده باشد. گویی كه كل بنا یك گنبد بزرگ است كه با چاقو به چند تكه تقسیم شده و به جای تقسیمات، پنجره‌های نورگیر فراوان نصب شده باشد. مصالح این مسجد تركیبی از سنگ و شیشه است كه طبعا از بیرون آن را فاقد تزئینات مرسوم نشان می‌دهد، اما نمای داخلی آن این ضعف را جبران كرده است. نمای بیرونی مسجد شاید مخاطبان را به یاد كلاه آدم‌فضایی‌های فیلم‌های علمی-تخیلی بیندازد و جلوه مرموز یا حتی هشداردهنده‌ای لااقل برای اروپایی‌های هراسان از اسلام افراطی داشته باشد. اما ارتباط فضای داخلی مسجد با استفاده از سقف بلند و رنگ‌های روشن و پنجره‌های بزرگ، با نور به عنوان عنصر اصلی معنویت حفظ شده است.

مسجد پرماتا قلبو
مكان: اندونزی، جاكارتا
طراح: استودیو ماها
سال ساخت: 2013معنا در قربانگاه فرم
این مسجد كه نوآوری‌هایش در طراحی توجه بسیاری را به خود جلب كرده، گنبد و مناره را در بافت طراحی جدید خود حفظ كرده است.
ستون‌های شیب‌دار بیرونی گرچه قامتی نسبتا كوتاه دارند، اما كلیت این سازه چهارگوشه را به شكلی هرم‌گونه به سمت بالا سوق می‌دهند. ابتكار دیگر این سازه، همین بافت ریتمیكی است كه در نمای خارجی خود ایجاد كرده و چون در محوطه‌ای باز قرار گرفته، از هرطرف قدرت مانور این نما را در برابر چشمان بینندگان بالا برده و توجه‌ها را به خود می‌كشد. تك‌ مناره بلند این مسجد مجهز به بلندگویی بسیار قوی است كه با پخش اذان بر بالای آن، نمازگزاران را به خود دعوت می‌كند. دیواره‌های مشبك با طرح‌های هندسی تنها تزئینات بدنه سنگی و سفید این سازه هستند و از نورپردازی رنگی برای جلوه بخشیدن به شب‌های آن استفاده شده است.

مسجد الغدیر
مكان: بلوار میرداماد تهران
طراح: جهانگیر مظلوم‌ یزدی
سال بهره‌برداری: 1356معنا در قربانگاه فرم
حق همسایگی با مسجد الغدیر نیست كه آن را یكی از معدود مساجد مدرن، اما متناسب با سنت معماری اسلامی ایرانی مساجد می‌دانیم. این مسجد در بلوار میرداماد و دیوار به دیوار ساختمان روزنامه جام‌جم، مسجدی است مدرن كه در عین بهره‌گیری از تكنولوژی‌های نوین و ارائه فرم‌های نوین در طراحی كالبد و نیز اجرای تزئینات، به سنت‌های معماری ایرانی-اسلامی وفادار مانده است. حجم اصلی مسجد یك منشور 12 وجهی است كه گنبدخانه‌ای پلكانی و پیشرونده دارد. این گنبدخانه كه از روی هم قرار گرفتن حجم‌های چند ضلعی ایجاد شده، با چرخش محور به سمت آسمان هدایت می‌شود. ساختمان مسجد با آجر نخودی‌رنگ پوشیده شده و نقوش برجسته آجری و كتیبه‌های كاشیكاری نیز در آن استفاده شده است. كیفیت فضایی آن مانند مساجد سنتی است. گنبدخانه، شبستان و حیاط سرپوشیده عناصر اصلی این مسجد هستند و هر سه عنصر اصلی در امتداد هم قرار گرفته‌اند. در میان ساختمان‌های بلند این روزهای بلوار میرداماد، مسجد الغدیر می‌توانست دعوت‌كنندگی چندانی نداشته باشد، اگر ظاهری ساده و معمولی می‌داشت. اما ساختار هندسی و تزئینات این مسجد همچنان از شهروندان این روزهای تهران، توجه می‌گیرد و به چشم می‌آید.

مسجد امیر (ع)
مكان: خیابان كارگر شمالی (امیرآباد) تهران
طراحان: محمد تهرانی، محمدكریم جواهری، یوسف شریعت‌زاده، محسن میرحیدر و  بهنام ثانی
سال بهره‌برداری: 1350معنا در قربانگاه فرم
در نگاه اول مسجد امیر(ع) هیچ نشانی از مساجد ایرانی-اسلامی ندارد؛ به نظر می‌رسد از نمادها و سنت‌های معماری مساجد ایرانی در آن خبری نباشد.  گنبد به معنای مرسومش در این مسجد وجود ندارد، اما سازه‌ای به عنوان مناره در این مسجد دیده می‌شود كه مهم‌ترین عنصر تشخص در این مسجد محسوب می‌شود.
در سازماندهی فضایی مسجد امیر(ع) و طراحی بخش‌های درونی آن ارجاعاتی به معماری اسلامی را می‌توان دید. از جمله می‌توان به حیاط مركزی و شبستان اشاره كرد. البته فضای مسجد امیر طی سال‌های اخیر تغییراتی داشته از جمله این‌كه بخشی از حیاط میانی كه دسترسی، نور و هوای فضاهای خدماتی را تأمین می‌كرد، مسقف شده و نیز در سال 1384 بخشی از بنای مسجد تخریب شد و ساخت‌ و سازهای بعدی ظاهر مسجد امیر(ع) را به كلی تغییر داد. حتی اگر بازسازی مسجد و تغییرات آن را به معنای كافی و كارآمد نبودن طراحی آن تلقی نكنیم، باز هم نمی‌شود با اطمینان گفت مسجد امیر(ع) به عنوان یك مسجد با طراحی مدرن، چیزی به معماری مساجد اضافه كرده و در سیر تاریخی طراحی معماری مساجد قدمی رو به جلو بوده است.

مسجد الجواد (ع)
مكان: میدان هفت‌تیر تهران
طراح: مهندس ابراهیمی
سال بهره‌برداری: 1341معنا در قربانگاه فرم
اولین مسجد مدرن ایرانی است؛ مسجدی كه از مناره و گنبد و تزئینات مرسوم مساجد ایرانی در آن خبری نیست و فرمی كم و بیش شبیه به یك حجم اوریگامی دارد و ابعاد و اندازه‌اش دست‌كم امروز پاسخگوی نیاز یكی از اصلی‌ترین میادین شهر نیست، اما در سال‌های انقلاب یكی از مساجد تعیین‌كننده بود و در دوره‌ای به دستور شاه تعطیل شده بود. مسجد الجواد(ع) از دو بخش شبستان و سالن سخنرانی تشكیل شده است. شبستانش به شكل یك مخروط چند ضلعی است كه از قاعده به سمت راس باریك‌تر می‌شود. این مسجد سالن سخنرانی دو طبقه و در زیرزمینش هم یك كتابخانه دارد و ایجاد یك مركز تعاونی در آن، مزید علت شده تا مسجد الجواد(ع) همیشه مورد توجه بماند.
اولین مسجد مدرن ایرانی، در یك زمینه دیگر هم اولین است؛ تصفیه هوا روی بدنه مسجد توسط رنگ مخصوص ایجاد شده و ماندگاری آن را تا سال‌های زیادی تضمین كرده است. شاید مسجد الجواد از عناصر معماری سنتی كمتر بهره گرفته باشد، اما از مؤلفه‌های زیست‌مدرن در میانه یك شهر شلوغ به اندازه‌ای بهره گرفته كه همچنان توجه بگیرد.

مسجد محمد رسول‌ا... (ص)
مكان: محله ابونصر شیراز
طراح: گروه معماری پایا پیرنگ
سال بهره‌برداری: 1396معنا در قربانگاه فرم
قرار بود به جای یك نمازخانه قدیمی در كنار انبوهی از درختان كهن، مسجدی ساخته شود كه مسجد رسول‌ا...(ص) شكل گرفت. ظاهر بنا كاملا مدرن است، اما روح سنت‌های‌ معماری را می‌توان در كالبد این مسجد دید. حتی استفاده از مواد و مصالح، هدایت و مدیریت نور و سازماندهی فضایی مسجد رسول‌ا...(ص) كاملا مبتنی بر معماری سنتی است؛ مسجد دو ورودی دارد كه توسط رواق به یكدیگر متصل شده‌اند.
رواق‌ها دیوارهای مشبك دارند كه بازی نور و رنگ را به ارمغان می‌آورند، دو مناره در یك پیكربندی چرخشی كه نمودی مدرن از عناصر سنتی معماری مساجد ایرانی است، كتیبه‌های داخلی، فضاهای باز، نیمه‌باز و كاملا بسته، سادگی فرم و هندسه مسجد و البته استفاده از مصالحی چون سنگ مرمر از وفاداری طراحان این مسجد مدرن به سنت‌های مساجد ایرانی حكایت دارد.
طراحی و ساخت مسجد رسول‌ا... (ص) یكی از بهترین نمونه‌های ساخت مساجد مدرن است كه ضمن احترام به مؤلفه‌های پیرامونی و همجواری با درختان و پیاده‌رو، با تكیه بر عناصر و مؤلفه‌های معماری سنتی، كالبد و ساختاری مدرن، زیبا، كاربردی و دعوت‌كننده را پدید آورده است.


نقد معماری مدرن به معنای دفاع تمام قد از معماری سنتی نیست
غیر قابل کتمان
همه سبک‌های معماری در جای‌جای جهان مثل هر هنر دیگری، دوره‌های اوج و فرود و نمونه‌های شاخص و به انحطاط‌ رفته، داشته‌اند. معماری سنتی مساجد هم گرچه شامل سبک‌های مختلفی در طول چند صد سال بوده اما واجد یک کلیت مشترک است که غالبا برای مخاطب عام از طریق به‌کارگیری عناصر مشابه، تصویر کلی یکپارچه‌ای را یادآوری می‌کند. از تمدن آندلس در عمق خاک اروپا، اسپانیای قرن نهم میلادی گرفته تا مساجدی متعلق به 500 سال پیش در آفریقا یا مساجد در مهد اسلام در حجاز تا عراق و شامات همه از الگوهای مشابهی پیروی می‌کنند که زايیده نسبت انسان با خدا و شیوه نماز‌گزاردن در مسجد است و به همین دلیل در عناصر معماری هم گرچه رنگ و بوی هرمنطقه را به‌خود گرفته‌اند اما اصول ثابتی همه را به لحاظ شکلی به هم نزدیک کرده است.
از ایران تا هند و حتی عمق چین و کشورهای جنوب روسیه هم همین الگوهای مشابه دیده می‌شود که شاید در تعبیر عامه از آنها با نام «مسجد سنتی» یاد شود. اما مدرنیته همان‌طور که در همه چیز طرحی نو درافکند در معماری مساجد هم تغییراتی ایجاد کرد که شاید دیگر برای مخاطب عام، همان حال‌وهوا را ایجاد نکند یا حتی منجر به تغییراتی در همان رفتارهای مشخص از ادب ورود به مسجد و جهت حرکت به سمت محراب و نسبت مراجع با سایر نمازگزاران و مانند آنها شود. شاید هم دست‌کم هرگز نتوانید از ظاهر آنها به کارکردشان در نظام شهری پی ببرید و تا نگویند که این سازه یک مسجد است، باور نکنید که واقعا با محل نمازگزاری مسلمانان طرفید. حالا اما انبوهی از این مساجد در جای‌جای جهان ساخته شده‌اند هرچند که باز هم بسیاری از آنها با حفظ‌کردن عناصر اصلی چون گنبد و مناره و تغییر شکل آنها یا هضم کردن این عناصر در بافت سازه سعی کرده‌اند الگوهای اصلی را نگه دارند.
حالا آنقدر زمان گذشته که بتوانیم از بحث بر سر سنتی شدن یا مدرن بودن سازه مسجد گذر کنیم و برسیم به وجوه مثبت و منفی در هر‌کدام. بالاخره قابل کتمان هم نیست که معماری سنتی مساجد هم در شهرهای کشور خودمان دچار عوارض نامطلوب بسیاری شده است.  حرکت به سمت تجملات زائدی چون استفاده بیش از حد و نه‌چندان زیبا از سنگ‌های گرانقیمت در نمای خارجی و داخلی، بیشتر مخاطب را به یاد فاصله‌ای می‌اندازد که معماری کلیساها و قصرها از سبک باروک به روکوکو طی کردند و تزئینات براق و طلایی و نقاشی‌های خودنما و تجملات اضافه چه بلایی بر سر وقار و وزانت سازه‌ها آوردند. به غیر از این موارد، ساده‌سازی متریال و پروسه تولید برخی عناصر مثل گنبد و استفاده از گنبدهای از پیش‌آماده فلزی با رنگ‌های طلایی و مسی که به‌علت کاهش هزینه‌ها رخ داده، ضربه دیگری هم به زیبایی و متانت مساجد سنتی زده است. بنابراین نقد معماری مدرن مساجد را نباید دفاع تمام‌قد از معماری سنتی به حساب آورد.


فضاهای متنوع مانند صحن و رواق و شبستان در مساجد چه کارکردی دارند؟
تا محضر نور
مهندس سیدهادی میرمیران، معماری را هنر سازماندهی فضا تعریف کرده است؛ با این نگاه معماری ایرانی از گذشته‌های دور، تعاریف اولیه را هم پشت‌سر گذاشته و فراتر از سازماندهی فضا به سازماندهی معنایی فضا دست یافته است. چطور؟ معماران ایرانی از گذشته‌های دور در مسجد و بازار و کاروانسراها، معانی و مفاهیم معنوی را در قالب ماده به‌عینیت درآورده و در سازماندهی فضایی به نیازهای معنوی اسنان نیز عنایت داشته‌اند. 
تا همین اواخر عینیت‌بخشی به مفاهیم معنوی و ارزش‌ها و حریم‌های انسانی در طراحی ساختمان‌ها دغدغه‌ای جدی بوده و کالبد خانه و مسجد و هر بنای دیگری مرزها و حریم‌هایی را برای کاربران تعریف می‌کرد. به این معنا که خانه، مسجد یا هر بنای دیگری جایگاه نگاه و توجه انسان را از عالم خارج به عالم درون معطوف می‌کرد و تا مراتب و مراحلی پیش‌روی واردشوندگان به این عالم قرار می‌داد؛ مثلا در معماری خانه‌های ایرانی، ارتباط قلمروهای مختلف محیط زندگی از عمومی تا خصوصی (عمومی، نیمه‌عمومی، نیمه‌ خصوصی و خصوصی) تعریف می‌شد و به محض گشوده‌ شدن در خانه تا انتهای اتاق‌خواب والدین به‌چشم نمی‌آمد.
در عوض هر کسی از در خانه وارد می‌شد به میزان محرمیتی که داشت، می‌توانست مرحله‌ به‌ مرحله از حیاط و هشتی و ایوان و اتاق‌ها عبور کند و در نهایت فقط صاحبان خانه بودند که به اندرونی راه پیدا می‌کردند.  همین سلسله‌‌مراتب به شکل معنوی‌تری در مساجد ایرانی نیز برقرار بوده و کم‌وبیش از دوران سلجوقی تدریجا در معماری مساجد نمود پیدا کرده است. این ویژگی که مختص مساجد ایرانی و فرهنگ ایرانی- اسلامی است، الگویی برای فضابندی مساجد ایرانی پدید آورده که به این ترتیب است: نحوه ورود به حیاط مسجد از یکی از چشمه‌های فرعی و غالبا در یکی از کنج‌های حیاط یا از سمت پشتی ایوان‌ها صورت می‌گیرد. بعد از سردر ورودی، هشتی و پس از آن غالبا دالانی قرار دارد که به یکی از چشمه‌های فرعی رواق‌های اطراف صحن متصل می‌شود. عبور از هر فضا به فضای دیگر تا رسیدن به صحن، معمولا با موانع یا به عبارت درست‌تر با حجاب‌هایی همراه است که آرام‌آرام نمازگزار را برای محرمیت و نشستن در خلوت انس آماده می‌کند اما به‌محض ورود به صحن دیگر از دالان‌ها و حائل‌ها خبری نیست و بدون واسطه می‌توان به فضای گنبدخانه دسترسی پیدا کرد؛ درست مانند کسی که حالا محرم‌شده و رخصت حضور و عبادت یافته است. 
اگر معماری مساجد ایرانی باشکوه و هنرمندانه توصیف شده‌اند صرفا به دلیل زیبایی‌های بصری و نازک‌کاری‌ها و تزئینات فوق‌العاده و تماشایی این بناها نیست؛ بلکه طراحی کالبد مساجد و سازماندهی فضایی در معماری مساجد شگفتی‌های معنایی دارد و هر مسجد به شیوه‌ای نمازگزار را به عنوان یک انسان گمگشته در جهان از در و ایوان و دالان و رواق و صحن هدایت می‌کند و در زیر گنبدخانه به محضر نور می‌نشاند. 


درباره معماری ساختمان تئاتر شهر و مسجد ولی‌عصر(عج) كه به فاصله تقریبا نیم‌قرن در كنار هم ساخته شده‌اند
مسجد مدرن، تئاتر سنتی
به فاصله كمتر از نیم‌قرن دو بنا در كنار هم، در قلب پایتخت ساخته شده‌اند كه معماری این دو بنا در قیاس با كاربری هر بنا، در تناسب با زمانه‌ای كه ساخته و طراحی شده، سوالاتی ایجاد می‌كند. از جمله این‌كه آیا مدرن شدن بهانه خوبی است، برای بوسیدن سنت‌های عمیق معماری ایرانی و دستاوردهای آن؟

نام بنا: تئاتر شهر
سال بهر‌ه‌برداری: 1351
ویژگی بنا: ساختمان تئاتر شهر در پارك دانشجو واقع در تقاطع خیابان ولی‌عصر(عج) و خیابان انقلاب قرار دارد. این ساختمان از طراحی‌های شركت مهندسان مشاور علی سردار افخمی است كه از سالن‌های نمایش، پلاتوهای تمرین؛ بخش‌های اداری، خدماتی و پشتیبانی تشكیل شده است.
طراحی این بنا سال 1346 شروع شد و به منظور ارائه یك منظر بی‌سمت، پلان دایره و فرم استوانه برایش در نظر گرفته شد. فرم استوانه‌ای با نمای فیروزه‌ای پوشیده‌شده از كاشی، رواق‌ها و ستو‌ن‌های كشیده، طرح‌های منحنی و سقف پیش‌آمده ساختمان، برآمده از سنت‌های چندصدساله معماری ایرانی اسلامی است كه نمونه‌های هركدام را می‌توان در بازارها، كاروانسراها و نیز مساجد سنتی در معماری ایران دید.
كالبد استوانه‌ای ساختمان امكان تماشای آن را از هر سو فراهم می‌كند و محوریت و مركزیتی در ذهن شهروندان و كاربران ایجاد نمی‌كند. این ساختمان با تمام ئزئینات و جزئیات به همساز‌ترین شكل ممكن در گوشه‌ یكی از مهم‌ترین تقاطع‌های شهر تهران جای گرفته است. با تمام تضادهای فرمی كه او را از تقاطع و ساختمان‌های پایتخت متمایز می‌كند، هیچ اصرار به خودنمایی یا بزرگنمایی ندارد.
بنای تئاتر شهر كه محصول معماری پیش از انقلاب است و برای یك كاربری روشنفكرانه و مدرن، یعنی اجرای تئاتر طراحی شده، اما تا حد امكان در فرم و معنا از سنت‌های معماری ایرانی اسلامی بهره گرفته است.

نام بنا: مسجد ولی‌عصر (عج)
سال بهر‌برداری: 1396
داستان طراحی بنایی كه امروز به نام مركز فرهنگی-مذهبی ولی‌عصر(عج) در كنار تئاتر شهر قرار دارد، مفصل‌تر از آن است كه در این مجال تعریف شود. اما همین بس كه بدانیم از سال‌های اول دهه 60 این ایده وجود داشت كه در زمین مجاور ساختمان تئاتر شهر یك مسجد ساخته شود.
در این زمین چادر و سوله‌ای نیز برپا شده بود، برای انجام مراسم مذهبی تا این‌كه مدیریت شهری بالاخره طراحی آن را در دستور كار قرار داد و در نهایت طرح شركت مشاور حركت سیال‌فرم با مدیریت رضا دانشمیر و كاترین اسپریدونوف به اجرا درآمد و به بنایی تبدیل شد كه مناقشات بسیاری به همراه داشت. این ساختمان از هیچ‌كدام از سنت‌های معماری مسجد بهره‌ای ندارد؛ از گنبد و گلدسته به معنای مرسومش در این بنا خبری نیست و به یك سازه فضایی شبیه‌تر است.
گویی ساختمان در حالتی رازآلود، كاربری خود را از شهروندان پنهان می‌كند اما درعوض قدرت اجرای سازه‌ای و توانایی تكنیكی در اجرای ایده‌های معماری را فریاد می‌زند. ساختمان مركز فرهنگی ولی‌عصر كه طی یك دهه اخیر با حرف و حدیث‌های بسیاری به دنیای معماری وارد شده، شاید در جشنواره‌های معماری بدرخشد، به عنوان یك سازه، قدرت اجرایی طراحش را به رخ بكشد. اما از سنت‌ها و روح معماری اسلامی فاصله زیادی دارد. 

منبع: آذر مهاجر و فاطمه ترکاشوند - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها