همه جای ایران تاریخ ویژه و بکر خودش را دارد که بینظیر است و نمیتوان چشم بر زیباییها بست.
همین موضوع ایران را متمایز کرده، زیرا هریک از استانهای ایران طبیعت و تاریخ خودشان را دارد که متفاوت با استانی دیگر است حتی شهرهایی که به لحاظ جغرافیا نزدیک هستند، باز هم بناهای تاریخیشان خاص منطقه است.
همین موضوع باعث شده که در این سالها این موضوع دستمایه ساخت مستندهای متنوعی شود. هریک از مستندسازان هم از نگاه خودشان به تاریخ ایران و طبیعت آن نگاه کردهاند و همین باعث شده تا تماشای مستندها برای مخاطبان خالی از لطف نباشد.
از سوی دیگر ایران آنقدر جاذبه تاریخی دارد که هرچقدر هم مستند تولید شود، باز هم مواردی است که به آن پرداخت شود. همین مساله سبب شده تا پژمان مظاهریپور، مستندساز دست به کار شود.
او در تازهترین ساختهاش با نام «ایران باستان» سراغ تاریخ مطالعات باستانشناسی رفته است و برخی بناهای تاریخی ایران را انتخاب کرده و تاریخ باستانشناسی آنها را مورد بررسی قرار داده است.
او این مستند را به همراه مریم حقپناه تهیه کرده است. او در کنار تهیهکنندگی، کارگردانی مستند ایران باستان را هم بهعهده دارد و شهرام درخشان هم گویندگی این اثر را انجام داده است.
این مجموعه مستندها صرفا قرار نیست قابهای زیبایی از بناهای تاریخی ارائه کند، بلکه قرار است به دانش مخاطبان هم بیفزاید.
به بهانه پخش این مجموعه که قرار است از 25 مرداد روزهای دوشنبه ساعت 21 از شبکه مستند روانه آنتن شود با پژمان مظاهریپور و شهرام درخشان به گفتوگو نشستهایم.
مظاهریپور در کارنامهاش ساخت مستندهای شاهنامه شاهتهماسبی، وارثان کیومرث، انسان طغیانگر، داستان چند هزارساله یک شهر، وادی هفت واد، جیرفت تمدن گمشده، میراث فرهنگی، آب در ایران، دریاچهای که بود، سعدی شاعر مصلح، داستان تولید برق، دستگرد یزد شاپوران، غبار سرخ، ایران از پس هزارهها، رامهرمز یک کاوش باستانشناسی، الموت، مسجد ایرانی، تختسلیمان و... را دارد.
هر اثر مستند برمبنای اهدافی ساخته میشود و روی آنتن میرود. این اتفاق هم در مجموعه مستند ایران باستان رخ داده است. میتوانم بگویم این یک مجموعه فیلم باستانشناسی با موضوعات متفاوت است که مسلما مخاطبان از تماشای آن لذت میبرند.
ما در این مستند فقط به بناهای تاریخی نپرداختهایم، بلکه سعی کردهایم تاریخ مطالعات باستانشناسی را دستمایه قرار بدهیم؛ بنابراین در مستند ایران باستان به عملیات کاوشها و نگهداری از بناها میپردازیم. به عنوان مثال گاهی دیدهایم که تختجمشید دستمایه ساخت مستند شده است اما به مطالعات باستانشناسی آن پرداخت نشده و ما این بخش را محور قرار دادهایم؛ اینکه اشخاص چطور تختجمشید را شناسایی و رمزگشایی کردهاند.
به هر حال این بخش از کار حتما تاریخ جذابی دارد که روایت آن برای مخاطبان خالی از لطف نیست. بنابراین ما در بخشی از مجموعه مستند ایران باستان به کاوشهای علمی میپردازیم که برای تختجمشید رخ داده که شاهان هخامنشی حضور داشتند؛ اینکه بعد از جنگ جهانی دوم ایرانیها چه کارهایی انجام دادهاند.
همچنین در قسمتی که مربوط به تختجمشید میشود ما به سازههای تختجمشید هم میپردازیم و اینکه ما چه تصور و شناختی از چنین سازههایی داریم و از لحاظ علمی چگونه است. در واقع در بخش از مستند از زوایای متفاوت به بنای تختجمشید نگاه کردهایم و اطلاعات کاربردی در اختیار مخاطبان قرار میدهیم.
بخشی از مجموعه مستند ایران باستان به کاوشهای باستانشناسی سد سیمره اختصاص دارد که در مسیر رود سیمره و جزو استانهای لرستان و ایلام قرار دارد. وقتی سدها را میسازند بخشی از محوطههای باستانی زیر آب میرود.
در این مواقع عملیات نجاتبخش انجام میشود. در این عملیات سازهها را کاوش میکنند تا اطلاعات باستانشناسیاش به مفهوم علمی استخراج شود که وقتی زیر آب رود، این اطلاعات موجود باشد. باستانشناسان برای هر یک از این بخشها زحمات زیادی کشیدند و ما به همه این موارد میپردازیم. بخشی از مستند هم به تنگه کافری ایلام اختصاص دارد که در مسیر جاده ایلام است و چشمانداز بسیار زیبایی هم دارد. همچنین در این مستند به تپههای هگمتانه هم میپردازیم.
در آخرین قسمت از مجموعه مستند ایران باستان به کشتی بازمانده از دوران صفویه میپردازیم که در سواحل قروق تالش گیلان غرق شده است. در مجموع تلاش کردهایم در هر یک از فیلمهای مجموعه مستند ایران باستان اطلاعات محوری را در اختیار مخاطبان قرار بدهیم، زیرا ایران باستان یک مستند محض است. بههیچوجه از فیلمهای آرشیوی استفاده نکردهایم و برای ساخت هریک از آثار به منطقه مربوط رفته و فیلمبرداری کردهایم. طبیعی است هر کدام سختیهای خاص خودش را داشت.
مسلما برای ساخت هر مستند، معیارهایی در نظر میگیریم و ما هم مستثنا از این ماجرا نبودیم. طبیعی است برای انتخاب هریک از مناطق هدف، نیازهای باستانشناسی بود و اینکه نیاز عمومی مردم ایجاب میکند که بدانند سازههای بناهای تاریخی همچون تختجمشید و... چیست، چه مطالعات علمی روی آنها رخ داده و... گاهی شاهد که توضیح تاریخی برای مطالعات باستانشناسی داده نشدهاست.
در حالی که نیاز ملی است و باید اسناد وجود داشته باشد و اطلاعات عمومی به مردم منتقل شود بنابراین ساخت چنین آثاری و کار کردن روی مطالعات باستانشناسی ضروری است.
در موارد دیگر هم متناسب با شرایطی که در مجموعه تولید میشد ما کاوشها را رصد و شاخصها را انتخاب میکردیم.
در ادامه هم با سرپرست کاوشها ارتباط برقرار و آنها را ثبت میکردیم. البته کاوشهای شاخص باستانشناسی ما از اینها خیلی بیشتر است و واقعا هرکدام از آنها جای پرداخت دارند، اتفاتی که در این سالها و بهطور کلی خیلی کم رخ داده است.
ما هم در این مستند فقط توانستیم این چند موضوع را در این سالها در قالب ایران باستان به شکلی که میبینید، بیاوریم و روی آن کار کنیم.
شروع فعالیت من در این فضا به سالها قبل برمیگردد، حدود 20 سال است که مشغول کار روی باستانشناسی هستم و به همین دلیل باید تاکید کنم که این فضا بیشتر از این حرفها جای کار و پرداخت دارد.
این در حالی است که ما در سینمای مستند، فیلم باستانشناسی خیلی کم داریم و بیشتر به امر معماری، تاریخ، میراث فرهنگی به مفهوم صنایعدستی، آیینها، مراسم یا میراث ناملموس پرداخته شده و در این بین باستانشناسی در کشور ما مغفول ماندهاست چرا که مردم هم با آن آشنا نیستند و از آثار و فضای آن چیزی نمیدانند.
شهرام درخشان، گوینده مستند ایرانباستان است. او که سابقه تهیهکنندگی و کارگردانی هم دارد، در بخشهای مختلف این اثر به تشریح اتفاقاتی که در حال رخ دادن است، میپردازد.
درخشان هم جزو افرادی است که در حوزه تاریخ فعالیتهای مختلفی داشته و به باستانشناسی هم علاقهمند است. در ادامه با او گپ و گفتی درباره ایرانباستان داشتیم.
اگر بخواهم از ابتدای شروع این کار بگویم، جالب است عنوان کنم من در کنار آقای مظاهریپور به عنوان یک گوینده کار میکنم، نه فیلمساز؛ البته در این پروژه ما با هم تعامل داشتیم اما آقای مظاهریپور سالهاست در حوزه باستانشناسی فعالیت میکند و یکی از معدود افراد مهم و پرکار در این فضاست.
نگاه او، مسیری که در پیش گرفته و به تبع آن هر کاری که در این راه انجام میدهد هم برای من حائز اهمیت و توجه است. همکاری با او برای من لذتبخش است، چرا که میدانم شیوه کاری و نگاه او در کار به چه شکل است.
به همین دلیل با افتخار و خرسندی همیشه قبول میکنم گوینده و همراه کارهای او باشم. در ضمن خودم هم به موضوع تاریخ و باستانشناسی علاقهمندم وآثاری هم در این زمینه دارم، به همین علت کار کردن در این زمینه همیشه برایم جالب بوده و هست.
نکتهای که در مورد مستندهای اینچنینی وجود دارد این که نه تنها این فیلم، بلکه هر کدام از مستندهای اصولی که افراد به عنوان عوامل آن واردش میشوند، دادههایی دارند که به اطلاعات و دانش آنها اضافه میکند. من نیز هر بار با آقای مظاهریپور کار میکنم دانشم در زمینه باستانشناسی و فضایی که کار دارد بیشتر میشود.
پرداخت صحیح و مدون به این موضوع هم اتفاق دیگری است که این دانشافزایی را به اوج خود میرساند. فیلمهایی با این موضوع معمولا مخاطبان فراگیر و زیادی دارند و علاقهمندانی هستند که همیشه دنبال این موضوعاتاند به همین دلیل فکر میکنم از ایرانباستان هم به دلیل پژوهش و برنامهریزی که در ساختار آن وجود دارد، استقبال خوبی شود.
از سوی دیگر، معمولا مردم ما دوست دارند از باستانشناسی و تاریخ آگاهیهای جدیدی به دست بیاورند و کارهایی از این دست، چنین آگاهیهایی را در اختیارشان میگذارد. پس گمان میکنم این مجموعه میتواند مخاطبان و نگاههای زیادی به خود جلب کند.
این جریان یعنی آگاهی صحیح نداشتن از باستانشناسی که بحث بسیار مهمی است به ما در حوزه ملی دو لطمه وارد میکند.
یکی آنکه بیتوجهیها در این زمینه و در نتیجه رها کردن گنجینههای ارزشمند و پر از حرف باستانی، باعث غارت و تخریب آثاری که در اقصا نقاط کشور است میشود و دوم آنکه ما از یک منبع بسیار خوب گردشگری محروم میشویم.
چرا که به این وسیله میشود آگاهیهای بینالمللی را به خودمان جلب کنیم و توریسم باستانشناسی داشته باشیم تا در کنار آن اطلاعات باستانشناسی که داریم را به مفهوم درست و علمی در قالب بینالمللی مطرح کنیم. جریانی که امروز خبری از آن نیست و از این مسیر بازماندهایم.
علاوه بر اینها در حوزه سینمای مستند باستانشناسی دچار یک فقر عمیق هستیم که هر چقدر هم در این زمینه تولیدات اتفاق بیفتد همچنان خیلی جا داریم به نقطهای برسیم تا بگوییم که توسط آن کارها، آثار خودمان را به شکل شایستهای از منظر باستانشناسی معرفی و از اطلاعات آن در دنیای مدرن استفاده کردهایم.
گاهی از من سوال میشود مخاطب این اثر چه گروهی است. یعنی این کار برای مخاطب خاص به شکل تخصصی ساخته شده یا اینکه هرکسی میتواند پای آن بنشیند. در این باره باید بگویم هدف اصلی من آشنایی مردم با باستانشناسی و معرفی این رشته است.
اینکه باستانشناسی چیست؟ باستانشناس چه میکند؟ و... از سوی دیگر حاصل کار باستانشناس قابل استفاده در دانش امروز است؛ چراکه ما هر چقدر تاریخ خودمان را با باستانشناسی بشناسیم و به قسمتهای تاریک و پرسایه این تاریخ دسترسی پیدا کنیم، در نتیجه به آگاهی بیشتری میرسیم. این آگاهی تاریخی به توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ما در دوران کنونی منجر میشود. جریانی که باستان شناسی میتواند تا حد زیادی آن را پیش ببرد و از زوایه حقیقت به آنچه هست نگاه کند و نادیدههایی را برای ما روشن کند.
این مستند هفت قسمت دارد که هر کدام زمانهای متفاوتی دارند؛ از 41دقیقه تا 26دقیقه زمانی است که در این قسمتها به چشم میخورد. ایران باستان قرار بود در عید پخش شود که جدول پخش جا نداشت.
در ادامه قرار بود بعد از عید در هفته میراث فرهنگی روی آنتن برود که این نوبت را به ما ندادند. طبق آخرین صحبتها قرار شد این کار از دوشنبه هفته آتی روی آنتن برود.
فاطمه شهدوست - فاطمه عودباشی / رسانه روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد