به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از مهمترین متخصصان و صاحب نظران در زمینه خوش بینی در روانشناسی، مارتین سلیگمن است که در این خصوص مطالعات بسیار زیادی انجام داده و مطالب و کتابهایی را نیز نوشته است.
افراد خوش بین و بدبین، نگرش، دیدگاهها و عقاید متفاوتی با یکدیگر دارند که هر یک منحصر به آن هاست.
دیدگاههای متفاوت افراد خوش بین و بدبین
مارتین سلیگمن بر این اعتقاد است که تفاوت بین خوش بین و بدبین بودن افراد در کوچک دیدن حوادث ناخوشایند و رضایت افراد خوش بین از زندگی نیست بلکه تفاوت عمده آنها با یکدیگر به دلیل سبک تبیین آنها از اتفاقها و حوادثی است که رخ میدهند که باید دید سبک تبیین سلیگمن چیست و از چه عواملی تشکیل شده است؟
واقعیت این است که سبک تبیین سه بُعد دارد که یکی تداوم، دیگری فراگیری و آخرین مورد هم شخصی سازی است که علت بروز حوادث نیز یکی از ابعاد مرتبط با سبک تبیین است. بدین معنی که وقتی افراد بدبین میخواهند درمورد حوادث خوشایند زندگی خود نتیجه گیری کنند اعتقاد دارند که این حوادث به دلیل رویدادهای موقتی رخ داده اند. به طور مثال؛ افرادی که بدبین هستند اگر در زمینه تحصیلی خود به موفقیتی دست پیدا کنند آن را خوش شانسی خود در همان روز میدانند، اما عکس این موضوع در افراد خوشبین صادق است؛ به طوری که وقتی آنها قصد دارند دلیل یک اتفاق مثبت در زندگی خود را بیان کنند آن را به یک عامل دائمی نسبت میدهند که از آن جمله میتوان به موفقیت تحصیلی شان اشاره کرد که در صورت بروز چنین موفقیتی، دلیل آن را باهوش بودن خود میدانند.
حال، اگر بخواهیم موضوع فوق را با یک اتفاق ناخوشایند مقایسه کنیم باید بگوییم که قضیه، بالعکس است. یعنی افراد بدبین، عوامل دائمی را دلیل بروز اتفاقهای ناخوشایند عنوان میکنند. مثلا وقتی خانمی تصادف میکند دلیل این اتفاق را یک چیز میداند و آن هم این است که زنان در مقایسه با مردان رانندگان خوبی نیستند، اما افراد خوش بین در مواجهه با چنین اتفاقی به گونهای دیگر عمل میکنند تا جایی که بر این باور هستند که اتفاقهای ناخوشایند، عواملی موقت و زودگذر هستند. مثلا، دلیل تصادف کردن یک فرد را خستگی او میدانند و به همین دلیل، این اتفاق را زودگذر عنوان میکنند.
فراگیری، دومین بُعد در سبک تبیین است که در حقیقت برای رویدادها درنظر گرفته میشود. یعنی عامل موردنظر افراد در ارتباط با دیگر حوادث زندگی تا چه اندازه قابلیت تعمیم دارد. به طور مثال؛ افراد خوش بین، حوادث خوشایند را به عواملی فراگیر نسبت میدهند و میگویند اگر فردی موفق شده است به دلیل دقتی است که در کارش دارد که این عامل میتواند در دیگر موقعیتهای زندگی نیز تکرار شود.
این در حالی است که افراد بدبین، رویدادهای خوشایند زندگی خود را به مسائلی که مختص آن عوامل اختصاصی است، نسبت میدهند. به طور مثال؛ وقتی فرد خوشبین با همسرش دچار اختلاف میشود این اختلاف را به این موضوع نسبت میدهد که همسرش جدی نگرفتن موضوعات از سوی او را نمیپسندد، اما فرد بدبین، دلیل آن را بی علاقگی همسرش به او عنوان میکند.
امید، یکی از مفاهیمی مهمی است که در موضوع خوش بینی وجود دارد و از ترکیب دو عامل تداوم و فراگیری به وجود میآید و به همین منظور، مارتین سلیگمن معتقد است که افراد امیدوار به گونهای در مقابل مشکلات دست به تبیین میزنند که علت آن مشکل را محدود به زمان و مکان میکنند و این کار آنها باعث بروز امید شده و همین موضوع باعث میشود که آنها به آینده خود امیدوار باشند.
شخصی سازی
سومین بعد سبک تبیین، شخصی سازی است که افراد، دلیل حوادث را به عوامل درونی و بیرونی خود نسبت میدهند. بدین معنی که افراد خوش بین بر این باور هستند که عوامل درونی باعث بروز رویدادهای خوشایند میشوند. به عنوان مثال؛ وقتی افراد خوش بین در یک کاری موفق میشوند دلیل این موفقیت خود را پشتکار و تلاش خود میدانند. این در حالی است که افراد بدبین، عوامل بیرون از خود را دلیل اتفاقهای خوشایند میدانند؛ به طوری که اگر در یک آزمونی موفق شوند دلیل موفقیت خود را سادگی آزمون میدانند.
وقتی افراد بدبین با حادثهای ناخوشایند روبرو میشوند بر این باور هستند که یک عامل درونی باعث بروز این اتفاق شده است تا جایی که اگر نتوانند یک دوست را برای خود نگه دارند علت آن را نداشتن مهارتهای اجتماعی لازم عنوان میکنند در حالی که افرادی که خوش بین هستند به عکس این قضیه باور دارند و علت آن را چیزی درون خود میدانند؛ به طوری که اگر با دوست خود اختلافی دارد دلیل آن را خستگی دوست خود عنوان میکند.
خوش بینی فواید زیادی دارد، اما میزان خوش بینی نباید به حدی باشد که چشم فرد را به روی حقایق ببندد و باعث شود که واقعیتهای موجود دیده نشود.
یکی از فواید خوش بینی رضایت از زندگی است، اما سوال این است که آیا فواید دیگری هم دارد؟
مارتین سلیگمن در یکی از کتابهای خود به موضوع خوش بینی پرداخته و گفته است که خوش بینی، به چه صورت میتواند از ابتلا به افسردگی جلوگیری کند و این موضوع تنها فایده خوش بینی نیست چراکه موفقیت در تحصیل، کار و حتی فعالیتهایی ورزشی، اجتماعی، سیاسی و... از دیگر فوایدی هستند که خوش بینی میتواند برای افرادی با چنین نگرشی به همراه داشته باشد.
عوامل بیرونی و فرهنگ جامعه میتوانند نقش بسزایی در خوش بینی افراد داشته باشند، اما در این میان، خود فرد است که در نهایت میتواند به خوش بینی برسد و این یعنی رویدادهای اجتماعی یا فرهنگ عمومی میتوانند باعث افزایش یا کاهش خوش بینی در افراد شوند و حتی اگر فردی در جامعهای بسیار بدبین بخواهد که خوش بین شود، میتواند گامهای خوبی در این مسیر بردارد.
افراد میتوانند بدون وابستگی به عوامل بیرونی به فردی خوش بین تبدیل شوند که برای این منظور باید به موارد مهمی توجه کنند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
شناخت کامل و دقیق از خود
در مرحله اول، برای این که فرد بتواند خوش بین باشد باید شناختی دقیق و کامل و در عین حال، صحیح از خود داشته باشد که سادهترین کار برای این منظور، استفاده از یک پرسشنامه خوش بینی است چرا که با پاسخ دادن به این پرسشنامه میتوان به یک شناخت دقیق از خود رسید و دریافت که فرد در کدامیک از جوانب و ابعاد با مشکلاتی روبرو است و همین موضوع یک انگیزه برای تغییر در خود است و میتواند زمینه برداشن گامهای بعدی باشد.
شناخت درمانی
شناخت درمانی از موارد دیگری است که تا حد زیادی میتواند باعث شود که فرد در باورهای خود تغییراتی را به وجود آورد چراکه پس از آن، احساسات و رفتارهای فرد نیز به خودی خود تغییر میکنند. بنابراین، باید نظارت و بررسی دقیقی از اتفاق ها، زندگی، باورها و تفکرات خود و همچنین نتایج و پیامدهای این باورها داشت.
مقابله کردن با افکار خود
یکی دیگر از موارد، مقابله کردن با افکار خود است چرا که گاهی اوقات، متوقف کردن افکاری که پیش از این، به صورت خودکار و پس از حوادث، ذهن افراد را درگیر میکنند مهمترین کاری است که میتوان انجام داد و در این میان، ممکن است که در مراحل اولیه خود مثمرثمر و نتیجه بخش نباشند، اما پس از این که این موارد تکرار شد تغییرات به صورت قطعی به وجود میآیند.