همان فضاهای سیاهپوش جمعوجور و با صفایی که متولیانش عابران و رهگذران را به چای و شربتی با تبرک اسم اباعبدا... دعوت میکردند؛ عادتی که در دومین سالی که ایام محرم با همهگیری ویروسی سخت و نفسگیر همزمان شده، تغییر پیدا کرده و دیگر این روزها خبری از آن چایهای خوشعطر و رنگی که در همان دو متر خیمه و زیر بیرق عزا جوش میآمد و دم میکشید، نیست؛ البته هنوز عادت چشمهایمان سر جایش است؛ عادت تماشای این بیرقهای سیاهی که بر سر هر راه و مسیری هستند اما در این روزهایی که از آن به عنوان پیک پنجم کرونا یاد میشود، برخی از این موکبهای صلواتی به جای توزیع چای و شربت و اطعام عزاداران، راه توزیع سلامت را در پیش گرفتهاند و ماسک، مواد ضدعفونیکننده و بستههای سلامت به دست عزاداران میدهند. انگار که در این میان تنها چیزی که تغییر نکرده، محبت همیشگی مردم به حسین بن علی (ع) است.
یک ایران است و مناسبتهای ملی و مذهبیاش؛ مناسبتهایی که وقت شادی و غم جمعیت زیادی از مردم را از دل پایتخت تا مرزیترین روستاهای ایران با خودش همراه و همدل میکند.
این را ریسههای آویخته از پنجرههای دوجداره مدرنترین خانهها در وقت عید و شادی تا پرچم سیاه برافراشته بر سر در خانهای شاید کاهگلی در روستایی کمجمعیت در روزهای محرم و صفر تایید میکند.
اصلا به همین علت است که گاهی بدون تورق تقویم و فقط با عبور و مروری کوتاه در سطح شهر و محله، میشود خبردار شد که چه خبر است و در کجای تاریخ ایستادهایم؛ حتی حالا که کرونا همهچیزمان را بر هم ریخته و هیچچیز همانطور که باید باشد، نیست.
فاصلههایی که آدمها با همدیگر دارند، صورتهای خیس از اشک اما پوشیده با ماسک و اسپریهای ضدعفونیکنندهای که چند دقیقهیکبار از جیب بیرون میآید، حالوهوای برپایی عزایی را که نه برای امروز و دیروز که بیشتر از چند صد سال است برگزار میشود، تغییراتی اساسی داده است؛ آنقدر که یک نگاه گذرا به ایستگاههای صلواتی هم نشان میدهد که تغییرات کرونایی به آنجا هم رسیده و بساط چای و شربت و خرمایشان را به ابزارهایی برای سلامت و محافظت در برابر ویروس کرونا تغییر داده است.
جلوه ویژهای از عزا
حالا رسم برپایی هر سال ایستگاه های صلواتی در شهر، شکل و شمایل دیگری به خودش گرفته است؛ موضوعی که عزت زمانی، معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی هم به آن اشاره میکند و میگوید: «برپایی ایستگاه های صلواتی، سنتی دوستداشتنی است که هر سال و در ایام مختلف بهخصوص دههاول محرم، جلوه ویژهتری پیدا میکرد.»
رسمی که با در نظر گرفتن سفارش و توصیه ائمه درباره اطعام و محبت به مومنین در این سالها جدیتر از همیشه برگزار میشد: «در واقع این ایستگاهها، جلوهای از محبتی بود که خیر و برکت فراوانی در منابع معتبر برایش گفته و نوشتهاند.»
ایستگاههایی که البته ماهیت اصلی آنها برگرفته از موکبهای مسیر پیاده روی اربعین است؛ موکبهایی که در ایام اربعین، قدمبهقدم و در مسیر زائران برپا میشوند و غذا و نوشیدنی است که میان زائران اباعبدا... توزیع میشود؛ فرهنگی که به ایران رسید و محرم و صفری نمیآید و نمیرود که کسی گذرش به این موکبهای از دل برآمده عزاداران نیفتد. فرهنگ و آیینی که از سال گذشته تا امروز و بهواسطه شیوع ویروس کرونا، دچار محدودیتها و تغییراتی شد: «آنقدر که در سال گذشته، بسیاری از این موکبها و ایستگاههای صلواتی، اصلا برپا نشدند.» جلوگیری از تجمع افراد در این موکبها و دستبهدستنشدن خوراکیهایی که میتواند احتمال خطر انتقال بیماری را بالا ببرد از مهمترین علتهایی بودند که در نهایت
به تعطیلی و برپا نشدن این ایستگاهها در سال گذشته ختم شد؛ اتفاقی که امسال تکرار نشد و راه دیگری برایش پیدا شد.
موکب سلامتی
جای خالی موکبها و ایستگاههای برپا نشده سال گذشته، هنوز هم در دل و قلبمان احساس میشد که خبر از برپایی موکبهای سلامتی به گوش رسید: «حالا همه بچه هیاتیها در هیاتهای بزرگ و کوچک، پرجمعیت و کمجمعیت و در شهر و روستا، دوباره آن داربستهای پوشیده از بیرق امامحسین(ع) را برقرار کردهاند اما با یک تفاوت بزرگ و چشمگیر؛ آنهم اینکه اینبار چیزی که در این موکبها بین مردم پخش میشود نه مواد غذایی بلکه هرآنچیزی است که میتواند به سلامت یک نفر از اهالی این شهر عزادار کمک کند: «کم و زیاد دارد؛ برخی از ایستگاهها ماسک و مواد ضدعفونیکننده پخش میکنند و برخی دیگر با تجهیزشدن به برخی از وسایل پزشکی مثل تست اکسیژن، امکانات بهداشتی برای عابران فراهم کردهاند.»
برخی دیگر هم دست روی مسائل فرهنگی گذاشتهاند و پوستر، بروشور و مجلههای حوزه سلامت و بهداشت توزیع میکنند. آنوقت است که هم جای خالی آن موکبهای دلنشین و همیشگی پر شده و هم اقدامی خلاف دستورات ستادملی مقابله با کرونا برای کنترل بهتر این وضعیت آشفته انجام نشده است؛ یک تیر و دو نشان واقعی.
نگفته پیداست که چنین برنامهریزیهایی از یک همت دستهجمعی و خودجوش جوانهایی برمیآید که نمیتوانند محرمشان را بدون شور و البته شعور حسینی بگذرانند؛ موضوعی که معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی هم به آن اشاره میکند: «خود هیاتها، متولی این کار هستند؛ هیاتهایی که هرسال رسم ایستگاه صلواتی داشتند و امسال هم آن را به این شکل و با توجه به نیاز امروز جامعه برقرار کردهاند اما ما هم در حد توانمان برای صدور مجوزهای بهداشتی و تهیه اقلام به آنها کمک میکنیم.»
یکی از این موکبها، موکببرپاشده توسط هیات شاهحسین گویان حضرت علیاکبر تبریز است؛ هیاتی که سالهاست اهالی خیابان طالقانی تبریز از بالارفتن داربستهای این هیات میفهمند که محرم نزدیک است و گوششان به نوای مدح و روضهای که از این هیات بلند میشود، عادت کرده است. هیاتی که از ماهها پیش از رسیدن محرم، فعالیتهای خیرانه خود را شروع کرده است؛ موضوعی که حاجحسین افتخاری یکی از قدیمیهای هیات دربارهاش میگوید: «در سالهای پیش هم اعضای هیات و اهالی محل، فعالیتهای خیلی خوبی برای کمک به اقشار محروم جامعه انجام میدادند اما یکباره و با شیوع ویروس کرونا، نگاهمان به حوزه سلامت مردم بیشتر از باقی جنبهها شد.» او از احادیث و روایتهایی از ائمه میگوید که تاکید بسیاری بر سلامت جسم و جان انسان کردهاند: «در واقع با توجه به تاکید ائمه معصومین در اهمیت سلامت، نمیتوانستیم منتظر بمانیم تا فرصت و مناسبتی پیش بیاید تا اقدامی انجام بدهیم؛ برای همین اقدامات مختلفی از قبیل توزیع ماسک و مواد ضدعفونی را بدون اتلاف وقت انجام دادیم.»
روندی که ادامهدار شد و به این روزها و دههاول محرم هم رسید: «امسال هم برای فرهنگسازی در راستای پیشگیری از بیماری کرونا و حفظ سلامت مردم که از هر مسالهای مهمتر است به جای یک موکب صلواتی، هفت موکب سلامتی در نقاط مختلف محل برپا کردیم که اتفاقا هم با استقبال بینظیر مردم روبهرو شد.»
آنقدر که مردم هم شکل نذرهایشان را عوض کردند و آن را به نیاز این روزهای مردم اختصاص دادند: «گاهی کمک مالی برای پرداخت هزینههای درمان یک بیمار نیازمند، گاهی تقبل مبلغ داروهای یک خانواده مبتلا و گاهی هم در اختیار قراردادن ابزارهای و تجهیزات لازم برای بهبود بیماران محل، خیر خیرین و نذر مردمی است که آن را به ما و در این ایستگاههای سلامتی تحویل میدهند تا به دست نیازمندان و دیگر اهالی محل برسانیم.»
نذر اباعبدا... است
دمدمهای غروب که میشود، جمع چهار پنج نفره متولیان موکبی در جنوبشرقی تهران هم کمکم تکمیل میشود. جمعشان که جمع شد، پرچم داربستهای سیاهپوششدهشان را بالا میدهند و هرکدام سرگرم کاری میشوند.
اولین کارشان راهانداختن سیستم صوتی و پخش دعاهای پیش از اذان است؛ آنقدر مصمم و جدی که پیش از راه افتادنش، دست و دلشان به هیچکار دیگری نمیرود.
صدای نواهای پیش از اذان که در محل میپیچد، یکی از آنها سراغ پرکردن اسپریها از الکل و مواد ضدعفونیکننده میرود و آنها را روی طاق موکب به صف و ردیف میکند؛ جدیدترین کاری که در همه این سالها در ایستگاهشان انجام دادهاند. ایستگاهی که به قول خودشان سال گذشته برپایش نکردند ولی امسال نتوانستند از خیرش بگذرند.
این را نعیم میگوید که به نظر کمسن و سالترین عضو گروه است: «با همان بودجه شخصی که هر سال برای نذورات خوراکی کنار میگذاشتیم، اینبار ماسک و مواد ضدعفونیکننده خریدیم؛ تست اکسیژن را هم از برخی از دوستان و آشناهایمان قرض گرفتیم تا میزان اکسیژن رهگذران را هم بهصورت رایگان بگیریم و خیالشان را بابت سلامتشان راحت کنیم.»
اما برپایی موکبشان تحتعنوان ایستگاه سلامتی باعثشده نذورات نقدی زیادی هم به سمتشان روانه شود؛ برای همین هم نعیم انگشتاشارهاش را به چند متر جلوتر نشانه میرود و میگوید: «آن درمانگاه را میبینید؟ امسال هر مبلغی که به عنوان خیرات به ما داده میشود، میرویم آنجا و هزینه داروی برخی از بیمارانی را که تشخیص نیازمندبودنشان خیلی هم سخت نیست، پرداخت میکنیم؛ برای برخی هم کاور یکبار مصرف میخریم تا وقت خوابیدن روی تختها و سرمزدن، روی تخت بکشند.»
اما آخرش از همهچیز قشنگتر است:« وقت خداحافظی در جواب همه سوالهایشان میگوییم، نذر اباعبدا... است.»
نرگس خانعلی زاده - جامعه / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد