این حادثه در حالی رخ داد که پدر خانواده غریق نجات بود و تا آخرین ثانیههای زندگیاش سعی کرد جان کودکانش را نجات دهد اما بر اثر شدت خستگی و امواج سهمگین موفق نشد و هر سه غرق شدند.
کیمیا ۱۰ سالش بود، کوروش پنج و پدر هم تنها ۳۵سال عمر از خدا گرفته بود. آنها اهل مشهد بودند و قرار بود چند روزی به چابهار مسافرت کنند که به آخرین سفرشان تبدیل شد. ۲۱ فروردین ماه، محمد بزنآبادی تصمیم گرفت همراه با همسر، دو کودک، پدربزرگ و مادربزرگ بچهها به چابهار سفر کند که بسیار به طبیعت آنجا علاقه داشت. ساعت حوالی یکونیم بعدازظهر بود که خستگی و گرسنگی به همه غلبه کرد. پس از صرف ناهار و استراحت در پارک، مادر، کنار کیمیا ماند تا کلاس آنلاینش تمام شود، کوروش کوچک همراه با پدربزرگ و مادربزرگ به ساحل رفتند تا عکس و فیلم بگیرند. ساعتی بعد، مادر و کیمیا هم به بقیه ملحق شدند. همگی مشغول تماشای مناظر زیبای چابهار بودند که کوروش کوچک با دستان آغشته به ماسه به سمت آب رفت تا آنها را بشوید که ناگهان موج بلندی خیز برداشت و کوروش را با خود برد. کیمیا که شاهد حادثه بود و شنا بلد بود، دوید و کوروش را در آغوش گرفت. کیمیا تلاش کرد از دریا خارج شود که موج دیگری باز هم خیز برداشت و این بار هر دو را با خود به عمق دریا کشید. پدر ناگهان چشمش به دو فرزندش افتاد که با امواج سهمگین دریا در حال مبارزه بودند. او غریق نجات بود و بدن بسیار ورزیدهای داشت. وقتی وارد آب شد، خودش را بهسرعت به دو کودکش رساند و هر دو را در آغوش گرفت. لحظه به لحظه بهشدت امواج دریا افزوده میشد. مادر که متوجه حادثه شده بود، خودش را به آب زد تا جان همسر و دو فرزندش را نجات دهد اما موج قدرتمند دیگری او را به سمت ساحل پرتاب کرد. پدربزرگ که شاهد حادثه بود، به کمک عروسش رفت تا دوباره به سمت آب نرود و گرفتار امواج نشود. مادربزرگ مستاصل و ناامید شروع به جیغزدن کرد و از مردم کمک خواست. مردم جمع شدند و با نیروهای امدادی و ۱۱۰ تماس گرفتند.
جانفشانی پدر تا آخرین ثانیه
رضا بزنآبادی، برادر محمد به جامجم میگوید: «مردم درخواست کمک میکردند اما کسی تلفنها را جواب نمیداد. میگفتند این حادثه ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه بعدازظهر رخ داده است اما با پرسوجو از شاهدان حادثه و بررسی شواهد، متوجه شدم حادثه ۱۸ و ۳۰ دقیقه اتفاق افتاده. عدهای میگویند ۱۵ یا ۲۰ دقیقه بعد از حادثه، نیروهای امدادی که مشخص نبود از هلالاحمر است یا آتشنشانی، به محل آمده و جلیقه و امکانات لازم هم داشتند. مردم از گوشه و کنار التماس میکردند بپر داخل آب اما او گفته بود اگر وارد آب شوم، جان خودم هم به خطر میافتد.
مردم باز هم گفتند حداقل طناب یا تیوب پرتکن اما امدادگر هیچ اقدامی انجام نداده بود. مادرم روسری و چادرش را بههم گره زده و گفته بود حداقل با استفاده از چادرم، پسر و نوههایم را نجات دهید.» پدر تمام تلاشش را میکرد تا اجازه ندهد فرزندان و خودش اسیر امواج دریا شوند: «همه مردم گریه میکردند و میگفتند برادرت ۴۰ دقیقه تمام، بچهها را نگه داشته بود. من هم شنا بلدم و میدانم ۴۰ دقیقه پا زدن درون آب چقدر دشوار است.
برادرم امیدوار بود بالاخره نیروهای امدادی از راه میرسند. چند نفر از اهالی میخواستند درون آب بپرند و برادرم و فرزندانش را نجات دهند اما امدادگران اجازه این کار را به آنها نداده و گفته بودند این کار برای ما مسؤولیت دارد. هر چه زمان میگذشت، پدر و دو کودکش از ساحل دورتر میشدند. پس از مدت زمانی طولانی، خستگی به بدن ورزیده پدر غلبه کرد و کوروش آرام از آغوشش جدا شد. مردم میگفتند چهره برادرت نشان میداد توانش بهشدت کم شده است.» پدر با اینکه نای ایستادن نداشت، تصمیم گرفت دوباره کوروش را از آب بگیرد اما ناگهان موج دیگری آمد و این بار کیمیا را هم از آغوشش دزدید. مردم اشک میریختند و به نیروهای امدادی التماس میکردند که کاری انجام دهند. سه انسان مقابلشان در حال جان دادن بودند و این خارج از تحمل مردم بود. پدر یک لحظه نگاه کرد دید هر دو کودکش به یک پهلو روی آب افتادهاند. همانجا متوجه شد فرزندانش را از دست داده است و پدر نیز امیدش را از دست داد. عموی بچهها ادامه میدهد: «یکی از شاهدان میگفت وقتی حادثه رخ داد، من بهسرعت درخواست کمک کردم. حتی به نیروهای امدادی گفتم شماره حساب بدهید همین الان ۱۰میلیون تومان واریز میکنم اما فقط جان این سه نفر را نجات دهید.»
جستوجو برای یافتن پیکر کیمیا
حادثه که تمام شد، بزنآبادی، متوجه گوشی برادرش شد. وقتی تصاویرش را نگاه کرد، متوجه شد برادرش محمد تا ساعت ۱۷ و ۵۳ دقیقه در حال تهیه فیلم و عکس بود: «پس زمان وقوع حادثه اعلامی از طرف امدادگران واقعیت نداشت و برای توجیه کار خود ساعت وقوع حادثه را ۱۷ و ۳۰ دقیقه اعلام کرده بودند. پیکر کوروش و برادرم پیدا شد اما پیکر کیمیا نه. کسی از نیروهای امدادی دنبال پیکر کیمیا نبود. با چند مرکز تماس گرفتم و علت را جویا شدم که گفتند پیکر پس از مدتی روی آب میآید. با شنیدن این حرف بهشدت ناراحت شدم و گفتم میخواهید پیکر تکهتکه برادرزادهام را تحویل دهید؟ گفتند چابهار امکانات ناچیزی دارد و دریا هم توفانی است. پس از مدتی با مرد جوانی آشنا شدم و وقتی دید ناراحتم گفت فراخوان میزنم و از مردم کمک میخواهم. ساعاتی بعد، حدود ۴۰ نیروی مردمی به ساحل آمدند.» مردم محلی جستوجوی وسیع را آغاز کردند که تا اذان مغرب ادامه داشت. عموی بچهها به مردم گفت خسته شدهاند و بهتر است به خانه برگردند و افطار کنند. همان مردی که فراخوان داده بود، گفت دوباره فراخوان میدهم. ساعت ۲۰ و۳۰ دقیقه شب بود که تعداد زیادی خودرو وارد ساحل شد: «بنزین در چابهار بهسختی پیدا میشود اما خودروهای زیادی در ساحل، چراغهای روشن را به سمت دریا انداختند تا کار جستوجو بهسرعت پیش رود. این روند تا ۳ و ۳۰ دقیقه صبح ادامه داشت. من که شرمنده محبت و فداکاری مردم شده بودم، گفتم به خانه بروید و سحری بخورید. تا ساعت ۷ صبح کنار ساحل ایستادم و بعد به همان آقا گفتم حادثه را رسانهایکن تا نیروهای امدادی که انواع امکانات را در اختیار دارند به کمکمان بیایند.
مردم عادی امکانات لازم را ندارند و خدای ناکرده ممکن است حادثهای برای آنان رخ دهد. ساعاتی بعد، قایقهای هلالاحمر و فکر میکنم نیروی دریایی سپاه هم آمد و ساحل را چندبار جستوجو کردند. به گفته آنها، این قایقها با به حرکت درآوردن آب کمک میکنند تا پیکر کیمیا بالا بیاید. در نهایت ساعت حوالی ۱۱ روز دوشنبه پیکر برادرزادهام را هم از آب گرفتیم.»
آنطو که بزنآبادی میگوید، وقتی به بخشی از اسکله کلانتری رفت، متوجه انبوهی از قایق، جتاسکی و لنج شد که پارک شده بود «اگر کسی میخواست خود را به محل حادثه برساند، یک دقیقه زمان میبرد که با احتساب لباس پوشیدن پنج دقیقه میشد اما نیامدند و من سه عزیزم را از دست دادم.»
هلال احمر، ماموریتی در دریا ندارد
در حالی که عموی خانواده عنوان میکند نیروهای امدادی دیر به محل حادثه رسیده و تلاشی برای نجات پدر و دو فرزندش نکردند، حسن مصفا، رئیس اداره عملیات امداد و نجات استان سیستان و بلوچستان به جامجم گفت: «هلالاحمر هیچ ماموریتی در دریا ندارد و نیروهای امدادی ما در ساحل مناطق سالمسازی حضور دارند تا اگر حادثهای رخ داد، بتوانند عملیات احیا و انتقال به مراکز درمانی را انجام دهند.»
وی افزود: «این خانواده در محلی خارج از محدوده سالمسازی، گرفتار موجهای دریا شدند که در آن منطقه غریقنجات حضور نداشت تا به آنها کمک کند، با این وجود همکارانم وقتی از حادثه باخبر شدند، خود را به آنجا رسانده و در عملیات کشف پیکر قربانیان شرکت کردند.»
مصفا درباره ادعای عموی خانواده مبنی بر اینکه برادرش ۴۰ دقیقه برای نجات فرزندانش تلاش کرد، بیان کرد: «در محل حادثه، موجهای سنگین، فرد غریق را به صخره میکوبد که همین احتمال نجات وی را کاهش میدهد. در این منطقه باید اقداماتی صورت بگیرد تا از ورود افراد به داخل جلوگیری شود.»
لیلا حسین زاده - حوادث روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد