به گزارش
جام جم آنلاین، از ثبت فداکاری رزمندهای در سوسنگرد بگیرید تا روزهای آزادسازی خرمشهر که از دریچه نگاه او دیدنیتر است. اما بهرام محمدیفرد ویژگی دیگری هم دارد، او کمی بعد از آنکه شهید چمران کرسی نمایندگی مجلس را رها کرد و عازم جبهههای جهاد شد به او و گروه همراهش در ستاد جنگهای نامنظم پیوست.
تا پیش از آشنایی نزدیک با چمران، این واژه برای محمدیفرد نامی بود که تنها در مجلس شنیده بود. حالا روزگار طوری ورق خورد که حالا او تجربه همراهی با چمران را یافته است. حاصل این همراهی نزدیک به یکسال و نیم، چند ده فریم عکس از مصطفی چمران است. عکسهایی که پیوست روایتی عکاسش آن را دیدنیتر کردهاست.
«این عکس در اولین عملیاتی که همراه مصطفی چمران بودم، در منطقه «دهخرما» گرفته شد. در این عملیات، مصطفی چمران و گروهش قرار بود یک عملیات پارتیزانی انجام دهند و ضربهای را به دشمن بزنند و بازگردند. این عکس زمانی ثبت شد که چمرانِ خسته در راه طولانی برگشت، زمانی را برای استراحت در گوشهای توقف کرد. آن روز بهدلیل اضطرابی که داشتم، نتوانستم عکسهای زیادی بگیرم. در عکسی که گرفتهام نیز نمیدانم در ذهن چمران چه میگذرد. هیچوقت هم در اینباره با او صحبت نکردم.
حضور در این عملیات، اولین تجربهای بود که در آن، سبک خاصی از جنگ را تجربه میکرد و بسیار برایم جالب بود. در کنار جالب بودنش خیلی هم ترسیدم، چون نیروها بسیار به دشمن نزدیک شده بودند. چمران بسیار رفتار مهربانانهای با من داشت. روز قبل که به دیدن او در کاخ استانداری اهواز رفتم، به من گفت نمیترسی همراه ما بیایی؟ آن موقع که ۲۰ سالم بود و غرور داشتم، گفتم نمیترسم، اما آنچه را که در عملیات اتفاق افتاد، فقط در فیلمها دیده بودم. وقتی جلو رفت تا وضعیت دشمن را بررسی کند، مرا هم همراه خودش برد. آن لحظهای که گفت سرم را بلند و آرام به روبهرو نگاه کنم، تمام بدنم را عرق سردی پوشاند. چیزی که در ذهنم خیلی پررنگ مانده، این است که حتی یکبار ندیدم چمران عقبتر از نیروهایش حرکت کند. همیشه جلو و پیشاپیش آنها بود. حرکت او خیلی برایم عجیب بود. به نیروهایش میگفت عقب بمانند تا خودش برود جلو و نگاهی به وضعیت دشمن بیندازد. او هیچوقت پشت سر کسی حرکت نمیکرد.»
منبع: روزنامه جام جم