به گزارش جامجم آنلاین، رسانهها و شبکههای اجتماعی با ادعای تعاملی و دوطرفه بودن ارتباطات اکثر ما را جذب خود کردند. فکر میکردیم که حالا در یک عرصه گسترده اجتماعی، امکان بروز، اثرگذاری و فعالیت داریم و خیلیهایمان سودای اثرگذاری جهانی هم در سر داشتیم و داریم، برای همین نام «مخاطب» را از روی ما برداشتند و «کاربر» شدیم.
اگرچه این ادعا تا حدی خود را اثبات کرد اما بازهم این چیزی نبود که صاحبنظران رسانه از آن به خیر و نیکی در حوزه ارتباطات انسانی و ارتباطات اجتماعی یاد کنند؛ آنهم با خلق یک مساله به نام «طرفداری» و شروع آن از پدیدهای بهنام «دنبالکردن». فالو یا دنبالکردن با معنای ضمنی اینکه شما در فضای مجازی و در شبکهها امکان این را دارید که دوستانتان را دنبال کنید تا از آنها بیخبر نباشید؛ در ماهیت به یک ظرفیت در فضای مجازی تبدیل شد که خود را از اجتماع دور ندانیم اما درواقع در فضایی عجیب و جادویی ما را به جایی رساند که گاهی وقتها که برمیگردیم و فهرست کسانی را میبینیم که در فضای مجازی دنبالشان کردهایم، از کمیت و کیفیت آن تعجب میکنیم. از کمیت و کیفیت آن شگفتزده میشویم، چراکه میفهمیم شاید حتی با 30درصد این افراد و پیجها هم ما تعامل نداشته باشیم، اما در عوض باعث شدهایم که آنها به پدیدهای به نام «سلبریتی» تبدیل شوند.
همان افراد معروف و مشهوری که حالا در فضای مجازی اعتبارشان را از فعالیتهای ما مثل پسندیدن (Like)، دنبالکردن (Follow)، ذخیرهکردن مطلب (Save) و ... کسب میکنند و این خیلی عجیب است، چراکه اگر کمی دقیقتر به این مساله نگاه کنیم، با خود میگوییم عجب! کو سودای اثرگذاری و فعال بودنمان؟ کو امکان اثرگذاری و حضور اجتماعیمان؟ آیا صرف تایید و دنبالکردن یک فرد مشهور که در بسیاری از ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با ما فاصله دارد، از ما یک «کاربر» میسازد؟! اصلا، فارغ از اثرگذاری و فعالبودن، مگر نه اینکه هویت ما را کتابهایی که میخوانیم، فیلمهایی که میبینیم و افرادی که با آنها تعامل داریم میسازند؟ آیا دوست داریم ما را با این هویت که دنبالکننده این سلبریتیها هستیم بشناسند؟
و این فکر مثل ترمزی عمل میکند که ما را با خودمان مواجه کند؛ قرار بود این فضا برای این باشد که حضور اجتماعی من پررنگتر باشد، که بتوانم سریعتر و بهتر با دوستانم در تعامل باشم، که بهدلیل کمبود وقت و فواصل جغرافیایی بسیاری از آموزشها و سرگرمیها را از دست ندهم، نه اینکه همچون عروسک نه خیمهشببازی که عروسکماشینی، با همان امکاناتی که سرزمین عجایب فضای مجازی ایجاد کرده، دست به افزایش اعتبار و تایید کسانی ببرم که میبینم درباره بسیاری از مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نظر تخصصی، منصفانه و مردمی ندارند و با صورتی منفعتطلب و فردگرا محتوای فردی، نمایشی و تبلیغی منتشر میکنند.
پس انتخاب میکنم که دیگر دنبالشان نکنم؛ دست میبرم و گزینه آنفالو یا «دنبالنکردن» را لمس میکنم و حالا میفهمم «کاربری» هستم که با آگاهی و شناخت و درنهایت انتخاب خودم و نه فضای حاکم بر شبکهها درباره سلبریتیها و افراد مشهور، طرفدار درستی شوم. به این معنا که چیزی را دنبال کنم، تایید کنم و بپسندم که واقعا در راستای علایق، عقاید و سبک زندگی من باشد.
در آخر، در میان دوستان هروقت این بحث میشود که پس چطوری و چگونه باید دست به انتخاب و فالوکردن و طرفداریکردن زد، من به این اشاره میکنم که اصطلاحا باید آن صفحه، آن فرد و آن محتوا یک «آورده» برای ما
داشته باشد.
صرف اینکه این فرد مشهور است، بازیگر سینما و تلویزیون است، فوتبالیست است، زندگی لاکچری و تصاویر جذاب دارد، برای ما «آورده»ای جز اتلاف وقت و البته افزایش اعتبار این افرادندارد.
انتخاب و دنبالکردن افراد در فضای مجازی اگر در جهت مشارکت اجتماعی درست، توسعه فردی و شناخت درست علایق شخصی باشد، عنوان طرفداری درست میگیرد؛ چیزی که حتی اگر تعاملی و دوطرفه نباشد، برای فرد یک آورده دارد.
منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد