اگر ما دغدغه درستی از دینداری داشته باشیم، راه درست زندگی را پیدا میکنیم. وقتی که به واقعه کربلا نگاه میکنیم، امام درباره تعاملات اجتماعی، راه و روش و سیره زندگی برای ما حرف دارد که این پندها تنها مختص کربلا نیست بلکه از مدینه تا کربلاست. تمام این وقایع برای ما بهشدت درسآموز است. در این اتفاقات نحوه مواجه ما با دیگران ولو اینکه مخالف ما باشند، بیان شده است.
زمانی که نام کربلا میآید، اگر با سؤال و ابهام سراغ واقعه کربلا برویم، به تعداد سوالات و ابهامات ما، میتواند درسآموختهای داشته باشد. بنابراین بهتر است به خودمان مراجعه و خودمان را بازخوانی کنیم؛ هر کدام از ما با هر نوع زندگی که داشته باشیم، مطالعه واقعه کربلا به بهتر فهمیدن زندگیمان کمک میکند.
آن چیزی که به عنوان دغدغه من محسوب میشد، شناختن متناسب با زمانه است. ابعاد مختلف کربلا که میتواند به ما کمک کند متاسفانه ناشناخته است. خیلیها به تکرار موارد دانسته شده، بسنده میکنند. لایههای مهم و عمیق بسیاری در واقعه عاشورا وجود دارد که ما سراغ آنها نمیرویم و به آن فکر نمیکنیم.
من بهعنوان نویسنده تلاش میکنم سراغ این لایههای پنهان بروم و یک به یک آنها را آشکار کنم. بهعنوان مثال در واقعه عاشورا، روایت حضور مردان و رشادتهای آنان بسیار زیاد و خیلی پررنگ است اما زنان نیز حضور داشتند و در کربلا نقشآفرینی کردهاند اما نامی از آنها آورده نشده.
در کتابی که نوشتم سراغ آدمهای عادی که در لشکر عمربن سعد بودند رفتم و نه آدمهای سیاه. آدمهای عادی که از قضا ما خیلی شبیه به آنها هستیم. اصلا بعید نیست اگر ما هم در آن زمان بودیم، جزو آنها نباشیم. متاسفانه دائم درباره مردان تاریک لشکر عمربن سعد صحبت شده است و ما احساس میکنیم جزو آنها نیستیم.
من احساس خطر میکنم، چون بعضی از ما فکر میکنیم به بدی مردان تاریک لشکر عمربن سعد نیستیم اما شاید به بدی سیاهیلشکر آن بوده و خودمان خبر نداشته باشیم. بنابراین تلاش من به عنوان یک نویسنده، روشن کردن نقطههای کمتر دیدهشده و شناخت بیشتر و بهتر از وقایع کربلاست.
منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد