حکایت همین اولین طلای تاریخ وزنهبرداری زنان ایران، در غروب بیست و سوم مرداد۱۴۰۱. روی تخته بازیهای کشورهای اسلامی، در قونیه. با این وجود نمیشود گذشت. باید گفته و نوشته شود تا همه بدانند وقتی از «وزنهبرداری زنان» در ایران حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؛ از دغدغه پذیرش تا پوشش... از اینکه بسیاری گفتهاند: «زن وزنهبردار! مگر زن وزنهبردار هم داریم؟!» یا پرسیدهاند: «چه بپوشیم؟ چطور بپوشیم و...» و دخترانی که پرسشهای فراوانی را به شایستگی پاسخ دادهاند.
دختری که پیش از این هم با کسب اولین مدال بینالمللی، چراغ را برای وزنهبرداران زن ایران روشن کرده بود؛ «سیدهالهام حسینی، ۳۴ساله. اهل دورود؛ در دامنه زاگرس محل تلاقی دو رود. سرزمین آبشارهای خروشان که با همه زیباییهای وسیع طبیعتش، برای رؤیاهای بزرگ او کوچک بود.» اگر دختر بودی، در دورود، اصلیترین گزینه ممکن برای ورزش رشتههای رزمی بود و بس! خواهر بزرگتر رزمیکار که شد، الهام هشت ساله هم همان راه را در پیش گرفت و تا ۱۹ سالگی که به دانشگاه برسد، دانِسه کاراته را هم داشت.
اما دلش راضی نبود. قدرتی در وجودش حس میکرد که انگار راهی برای ابراز آن نداشت. طلای کشوری در دوی ۴۰۰متر سرعت در المپیاد دانشجویی او را دوومیدانیکار نکرد. چیزی نبود که میخواست. دانشگاه که تمام شد ناچار سراغ تکواندو رفت تا از دنیای ورزش فاصله نگیرد. اما چیزی نبود که میخواست. جذابیت رقابتهای مردان آهنین در قاب تلویزیون، او را به صرافت پرورش قدرت درونی و بدنسازی انداخت. البته میان همه رشتههایی که تجربه کرد، با فوتبال هم برای خودش عالمی داشت. پا به توپ شد و با تیم «نگین اشترانکوه ازنا» از دسته یک هم به لیگ برتر صعود کردند. در دوره دکترا، مچاندازی و قهرمانی کشور را هم تجربه کرد تا عاقبت سراغ تأسیس باشگاه خودش رفت و با مدرک مربیگری بدنسازی، تمرینات را در فضای شخصیاش ادامه داد. در همان باشگاه خودش بود که دست به میله و وزنه شد.
همیشه از یک جایی شروع میشود
در فضای مجازی همه فیلمهای وزنهبرداری را میدید. یکضرب و دوضربها دلش را میبرد، ولی به هر دری میزد فایده نداشت. ۳۰ساله شده بود، خیلیها در ۳۰ سالگی چهار طرف تخته را میبوسند و میروند، اصلا زنان ایرانی چیزی به نام وزنهبرداری ندارند! دستش به هیچجا بند نبود. گاهی نگران میشد که مبادا رؤیای رفتن روی صحنه و بالا بردن وزنه، بشود حسرت ته دل! غصهها را با وزنهها مهار میکرد و تک و تنها در همان باشگاهی که راه انداخته بود، وزنه میزد. با کراسفیت کارها هم آشنا شده بود. تمریناتشان اشتراکاتی با وزنهبردارها داشت. عاقبت، دوران حیرانی میان بیم و امید سر آمد و در رفت و آمدها به تهران، معجزه را دید. معجزه برای او یک اعلامیه بود؛ فراخوان رکوردگیری وزنهبرداری.
«در اگر بر تو ببندد / مرو و صبر کن آنجا»
از آغاز رسمی وزنهبرداری زنان ایران در سال ۱۳۹۶، تا ماجراها و نگرانیهای تأیید دوبنده در داخل و خارج، اولین اعزام آسیایی بیمدال دختران، بالاخره قرعه کار به نام دختری زده شد که از ورزش نرفت، آنقدر ماند تا رسید به همانجایی که بارها در رؤیا دیده بود؛ سال ۱۳۹۹، الهام روی صحنه مسابقات «نعیم سلیمان اوغلو» ایستاده، وزنه را بالا برده بود و برای اولین بار وزنهبرداری زنان ایران را صاحب آن مدال تاریخی کرده بود. برنزی که کم از طلا نداشت. حالا پنج سال گذشته و بانوان وزنهبردار افتخارات و نشانهایی مثل برنز جهانی هم دارند. در این آخرین روزهای مرداد هم، الهام حسینی با مهار وزنه ۱۰۰ کیلوگرمی یکضرب، مدال تاریخی دیگری را به گردن آویخته؛ اولین طلای وزنهبرداری زنان ایران.
منبع: روزنامه جام جم