بیآبی و آب گلآلود در این گرمای مرداد ماهی مردم را کلافه کرده و مسئولان با بسیج و گسیل نیرو و امکانات به چهارمحالوبختیاری درصدد اجرای راههای جایگزین انتقال آبشرب و بهداشتی به منازل هموطنان این استان غربی ایران هستند.
بحران بی آبی و قطعی آب در یکی از پرآبترین استانهای کشورمان اما زیر سر همان سرچشمهای است که آب شرب بخش اعظمی از این استان و رودخانههای مهم ایران را تامین میکند.
سرچشمه کوهرنگ که پس از وقوع سیلاب اخیر، تغییر ماهیت داده و آب خنک و زلال و شفافش به آبی گلآلود و پراملاح و غیرقابل شرب تبدیل شده تا تحیر و پرسشهای بسیار از پس آب گلآلودش در اذهان کارشناس و غیرکارشناس جاری شود.
گمانها به این سو رفته که کدر و از دسترس خارج شدن آب کوهرنگ، پدیدهای نو، عجیب و شگفت است که بهتازگی رخ داده و پیشتر با چنین پدیدهای در این سرزمین روبهرو نبودهایم، حال آنکه کارشناسان حوزه آب به ما میگویند مسدود شدن یا تغییر شکل ظاهری آب در سرچشمه اتفاق تازهای نیست و پس از هر سیلاب تندی، در جایجای این کشور رخ داده و میدهد و آنچه باعث صدا کردن بحران کوهرنگ شده، اهمیت و میزان بالای آبدهی سرچشمه کوهرنگ و گستردگی جمعیت تغذیهشونده آن است که به همان اندازه بحرانزا و مشکلآفرین شده و نگاهها را به سوی آن جلب کرده است.
بارانهای سیلآسای اخیر موسوم به مونسون که باریدن گرفت، هم روی خوش داشت و هم روی ناخوش؛ هم نعمت بود و هم نقمت. روی خوشش جاری شدن آب در رودخانههای خشک و بیرمق و جان گرفتن دریاچهها و تالابهایی چون گاوخونی، جازموریان، بختگان، پریشان و طشک و... بود و روی ناخوش و نقمت گونهاش، تخریب بافتهای مسکونی و راهها و سازههای دستساز، آبگرفتگی و تخریب مزارع، باغها و خسارتهای جانی و مالی بسیار که بهدلیل واقع شدن در مناطق جمعیتی، دیده و رسانهای و به آن پرداخته شد و مثل همیشه پای مدیریت غیراصولی بحران و بیتوجهی به طبیعت و مشاهده بازخوردهای تلخ آن به میان آمد.
سیلاب و هر پدیده طبیعی دیگر اما ظاهرا بعد سوم و البته بزرگتر و خسارت بارتر دیگری هم دارد که تا حدودی از دید مردم و رسانهها پنهان مانده و پیامدهایش دیرتر مشاهده و حتی رسانهای میشود؛ بعدی که مربوط به بهم ریختگی مزاج طبیعت است و حالی که بهتدریج خود را نشان میدهد؛ حال و مزاجی که زیست و مواجه ناصحیح و بیرحمانه ما آدمیان با طبیعت دلیل اصلی رخدادن آن است و شامل فرسایش خاک، تخریب منابع طبیعی و جنگلها و منابع تامین آبشرب و شیرین و حتی تغییر ماهیت و کیفیت آب است.
بیایید یکبار دیگر فاجعه آبی شهرکرد را که به قطع آب جمعیتی 500 هزار نفری شده با هم مرور کنیم.
ماجرا از این قرار است که چند روز پس از وقوع سیلاب و وقتی سروصدای پیامدهای تلخ و ویرانگر آن در سراسر کشور خوابید، تازه صدایی از بام ایران در مرکز شهرستان کوهرنگ، در میان رشته کوههای زاگرس که سالانه بالغ بر هزار میلیمتر بارندگی دارد و سرچشمه بزرگترین رودخانههای ایران مثل کارون و دز و زایندهرود است، به هوا برخاست؛ صدایی که فریادش از روز یکشنبه 16 مردادماه جاری از لولههای آبشرب ساکنان هفت شهر و 34 روستای استان چهارمحالوبختیاری و پس از بازشدن شیرهای آب منازل بلند شد؛ شیرهایی که یک روز صبح پس از گشوده شدن، یکییکی از دل آنها آبی به نهایت کدر و گلآلود بیرون میریخت و جای آب زلال و گوارای این خطه سرسبز و پرآب را گرفته بود.
اتفاق افتاده بود و خسارت پنهان، آشکار شده بود؛ چنآنکه آبها کدر شدند و کمجان و کمفشار، پس جریان آنها قطع شد و جمعیتی 500 هزارنفری در شهرهای شهرکرد، باباحیدر، فیلآباد، سورشجان، فرخشهر، فارسان و روستاهای مسیر کوهرنگ تا شهرکرد بیآب ماندند تا همچون مناطق خشک کشور در سیستانوبلوچستان و خراسان جنوبی با تانکر به آنها آبرسانی شود. این همان بعد مغفول مانده سخت و سهمگین و خسارتبار سیلاب است.
البته مسئولان استانی و کشوری پس از یک هفته وارد عمل شدند تا جایگزینی برای آب کدرشده چشمه کوهرنگ و تانکرهای آبرسانی پیدا و وارد مدار کنند، چراکه به گفته مدیرعامل آبفای چهارمحالوبختیاری، آب چشمه کوهرنگ به حدی کدر شده که دیگر هیچ تصفیهخانهای قادر به تصفیه آب آن نیست.
همین بود که محرابیان، وزیر نیرو هم ضمن خبر دادن از ادامه همین وضع در روزهای آینده، از اجرای چهار سامانه اضطراری جایگزین چشمه آب کوهرنگ با بسیج تمام امکانات استانی و کشوری وزارت نیرو خبر داد و گفت در حال حاضر برای رفع موقت مشکل، میزان ورودی آب شهر از چاهها را افزایش دادهایم. شرکت آبوفاضلاب گفته تا دو روز آینده مشکل آبشرب برطرف میشود. البته نه همه مشکل زیرا معاون امور عمرانی استاندار چهارمحالوبختیاری یادآور شده با تکمیل خط پدافندی دوم از شهر سامان به شهرکرد از روز ۲۵ مرداد آب وارد مدارشده و با اجرای این خط حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ لیتر در ثانیه آب به شهرکرد انتقال مییابد که بیشتر از ۷۵درصد مشکل بحران آب شهرکرد را حل خواهد کرد.
افزایش میزان دریافت آب از چاهها و انتقال آب از زایندهرود در سامان به شهرکرد در حال حاضر دو راهکاری است که به داد مردم بیآب شهرکرد و سایر مناطق چهارمحالوبختیاری میرسد اما بعید میرسد در درازمدت راهکار درستی باشد و دردسرهای بیشتری به همراه نداشته باشد که به احتمال زیاد صدای آن هم در آینده بلند میشود.
همه متحیرند
این روزها درحالی که مدیران و مسئولان کشوری و استانی در تکاپو برای تامین آبشرب مردم استان از روشهای جایگزین مثل انتقال آب چاهها به شبکه لولهکشی شهری هستند و تاکنون نظری درخصوص چرایی این واقعه نداشتهاند، کارشناسان محیطزیست در حیرت از قطعی دو هفتهای آب صرفا بهدلیل کدورت آب سرچشمه هستند و معتقدند اگر بحث کدورت و مواد معلق در آب باشد، موضوع بهراحتی قابل حل است و به طول انجامیدن آن تا این حد منطقی نیست، مگر اینکه مسأله دیگری وجود داشته باشد.
حدس و گمانها و صحبتهای غیررسمی محلی هم البته کم نیستند، مثل اینکه: یکی از دلایل مهم گلآلود شدن آب چشمه کوهرنگ، انفجارهای زیرزمینی برای ایجاد مسیرهای جدید برای انتقال و رساندن آب به تونلهای انتقال آب به اصفهان بوده که هیچ نهاد رسمی تاکنون آن را تایید نکرده است.
ایراد منابع آب کارستیکی
در این آشفته بازار ارائه دلایل چندگانه کدر شدن یکی از مهمترین و بزرگترین سرچشمههای تامین آبشرب ایران که روی سیلاب، محدود بودن توان تصفیهخانه و انفجارهای زیرزمینی انگشت میگذارد، امید فروردین، کارشناس حوزه آب و قنات از دلیل دیگری با ما سخن میگوید و آن نوع جنس و بافت زیرزمینی و کارستیکی مناطق کوهستانی از جمله رشته کوه زاگرس است که در تغییر ماهیت آبشرب سرچشمه کوهرنگ بیتاثیر نبوده است: ببینید جنس سنگهای رشته کوه زاگرس در اغلب نقاط به گونهای است که آبخوانهای کارستیکی مهمی را (حفره مانند) در اغلب مناطق کشور در اختیار ما میگذارد و محل انباشت بخش بزرگی از آبشرب و کشاورزی میشود، مثل منطقه کارستیکی کوهرنگ یا غار علیصدر و...، این آبخوانهای زیرزمینی کارستیکی اما یک ایراد و اشکال بزرگ هم دارد و آن اینکه زودتر و سهلتر از منابع آب آبرفتی در دشتها آلوده میشود و در معرض آسیب قرار میگیرد. بهگونهای که بارشها و سیلاب سنگین اخیر روی استحصال آب از منابع آبرفتی در دشتها و قناتها (به شرط تخریبنشدن سازه قنات) تاثیر چندانی نداشت و همچنان آب شفاف و زلال تحویل میدهند ولی منابع آب کارستیکی بهدلیل وجود ساختار حفرهای شکل و سرریز شدن سیلاب به درون این حفرههای زیرزمینی که مملو از آلودگی و خاک شسته و فرسایش شده از بالادست است، آلوده و کدر شده و این آب گلآلود از خروجیها یعنی سرچشمههایی مثل کوهرنگ بیرون زده است.
فروردین در گفتوگو با ما تاکید میکند که گلآلود شدن آب سرچشمه کوهرنگ یک مثال ملموس و بزرگ از این دست بود که دیده و رسانهای شد اما تنها مثال و مصداق از این نوع پیامدهای تلخ و فاجعهبار سیلاب نیست و در سراسر ایران پس از وقوع سیلاب اخیر و حتی سیلابهای پیشین رد پای تخریب منابع آبی دیده میشود. بهطور مثال در شهرستان بختگان در استان فارس یک چشمه دائمی و بسیار مفرح و بزرگی به نام چشمه تنگجزین جاری بود که چند متر گل و لای از بالادست و کوهستان به سمت منابع سطحی و زیرزمینی آن حرکت کرد و نهتنها چشمه، بلکه درختان و تفرجگاه را زیر انبوهی از گل و لای پنهان و نابود کرد و خدا میداند این چشمه در آینده از کدام منطقه بیرون بزند، چراکه مازاد آب سفره زیرزمینی بالاخره از یک جایی به صورت چشمه بیرون میزند یا از همان منطقه قبلی یا منطقهای جدید و این یعنی ممکن است منطقه سرسبز تنگجزین برای همیشه خشک و نابود شود. به هر حال آب از هر منطقهای که بیرون بیاید، چون در بالادست خاک حاصلخیز و مرتعی را شسته و با خود به منابع حفرهای و زیرزمینی کارستیکی برده، تا مدتها آبی که روی زمین پس میدهد هم گلآلود و کدر و غیرقابل شرب خواهد بود.
این کارشناس حوزه آب و قنات دوباره به مثال سرچشمه کوهرنگ اشاره کرده و میگوید: آبی که از این سرچشمه هم برای صدها و هزاران سال خارج میشد، شفاف و زلال با ایسی پایین بود و برای استفاده شرب مردم نیازی به وجود تصفیهخانههای صنعتی نبود اما حالا که آب آن آلوده شده، باید با انواع روشهای صنعتی و تصفیهخانههای مدرن و قوی و صرف میلیاردها تومان پول آن را تصفیه کرده تا به منازل برسانند، حال آنکه معلوم نیست این کار شدنی باشد یا نه و درصورت عملیشدن اصلا مقرون بهصرفه هست یا خیر!
همه منابع آبی که نابود شدند
علاوه بر چشمه جزین در شهرستان بختگان که در سیلاب اخیر تخریب و نابود شد، قنات گاوکشی در منطقه اسفندقه شهرستان جیرفت استان کرمان که در ثانیه حدود 80 لیتر آبدهی داشت در بارندگی و سیلاب قبلی، آبدهی خود را بهطور کلی از دست داد و دیگر حتی یک قطره آب از آن خارج نمیشود.
در مجموع چشمههای شهرستان رستم در استان فارس همچون چشمههای شهر مصیری، چشمه خالص در روشنکوه استان فارس، چشمه چکچک کوه خُم در استان فارس، تعداد زیادی قنات از جمله قنات چهار بازار اردکان و تعدادی از قنوات قلعه گنج جیرفت و قنات گاوکشی اسفندقه از نمونههای بارز دیگری است که در سیلابهای ویرانگر اخیر در کشور ما تخریب، مسدود و نابود شدهاند و متاسفانه بهدلیل بیتوجهی به محیطزیست و تخریب طبیعت، این روند همچنان ادامه دارد.
و درنهایت اینکه فروردین، کارشناس حوزه آب و قنات به ما میگوید دلیل گلآلود شدن منابع آبی کارستیکی و تخریب و نابودی چشمهها و منابع آبی، چیزی نیست جز دخالت ما آدمیان در طبیعت و کارهایی که باید از اجرای آنها پرهیز میکردیم و نکردیم (مثل حفر چاههای زیاد در دشتها) و کارهایی که باید انجام میدادیم و ندادیم (مثل پایش و قرق)؛ اقداماتی مثل آمایش سرزمین که به ما میگوید برای اجرای هر طرح صنعتی، کشاورزی و... در یک منطقه، حتما باید به استعدادها و ظرفیتهای آن منطقه توجه و براساس آن برایش کاربری تعریف کرد تا بدون تخریب و پیامد تلخ باشد، همان کاری که ما در تمام دهههای گذشته به آن بیتوجه بودیم و طبیعت خود را تا پای مرگ و نابودی کامل کشاندهایم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد