حدود 25سال پیش، جمعیتشناسان ژاپنی به این نتیجه رسیدند که ژاپن جوانان کافی برای مراقبت از سالمندان در آینده نخواهدداشت. بنابراین آنها شروع به توسعه رباتی به نام Wandakun کردند که میتواند به این موضوع کمک کند.
وانداکون یک کوآلای فازی است که وقتی لمس میشود خرخر میکند، آواز میخواند، چند عبارت را به زبان میآورد و میتواند به عنوان یک همراه برای سالمندان خدمت کند. برای بسیاری از مردم، رباتها مفهوم مراقبت را تغییر داده اند. اکنون اغلب حواسجمع بودن و مراقبت، کاری است که یک ربات ممکن است قادر به انجام آن باشد.سال 2005، سمپوزیوم بینالمللی مطالعات متفکرانه، کاربردهای بالقوه رباتهای مراقب را مورد بحث قرار داد. یکی از شرکت کنندگان در مورد دستگاهی که ناخنهای پای افراد را میچید، گفت: «این یک کامپیوتر دلسوز است. یا [کسی که] اگر تنها هستید با شما صحبت میکند.»
برخی از مردم فکر نمیکنند تفاوت مهمی بین یک فرد واقعی و یک ربات که وظایف مراقبتی را انجام میدهد، وجود داشته باشد. هر دو مواظب هستند و همین هم کافی است. میریام، 72 ساله که در خانه سالمندان زندگی میکند، به ربات خود پارو، علاقه زیادی دارد که با او صحبت میکند و رازها را در میان میگذارد. در پایان، پارو واقعا به او اهمیت نمیدهد و نمیتواند این کار را کند اما پرستاران و سازندگان پارو، فکر نمیکنند این مشکل خاصی باشد.
این تنها سالمندان و مراقبان آنها نیستند که شروع به استفاده از رباتها به عنوان همراه کردهاند. مخاطبان گستردهتری نیز شروع به پذیرش آنها کردهاند. چرا؟ یک دلیل این است که وقتی رباتها از ما مراقبت میکنند، فراموش میکنیم ماشین هستند.
نیاز به مراقبت مستمر
تاماگوچی، یک اسباببازی دیجیتال بسیار محبوب در دهه 1990، این پدیده را نشان میدهد. تاماگوچیها دستگاههای نسبتا سادهای بودند، با صفحهنمایشهای کوچکی که موجودی حیوانمانند را با نیازهای اولیه، مانند خوردن و خوابیدن، نشان میدادند.
آنها نیاز به مراقبت مستمر داشتند. بچهها به آنها غذا میدادند و حمام میکردند و کاملا به آنها وابسته میشدند. بسیاری از کودکان معتقد بودند احساسات آنها نسبت به تاماگوچیهایشان متقابل است. همانطور که رباتها واقعیتر میشوند، درک اخلاقی ما نیز از آنها تغییر خواهد کرد.
یک محقق، آزمایشی را برای اندازهگیری اینکه یک شیء بیجان قبل از اینکه افراد هنگام آسیبدیدگی احساس ناراحتی کنند، باید «واقعی» باشد، ابداع کرد. برای این مطالعه، از شرکت کنندگان خواسته شد سه موجود را وارونه نگه دارند: یک عروسک باربی، رباتهای پرندهمانند Furby و یک جونده زنده.
شرکتکنندگان به جونده واکنش وسیعی دادند و جرأت نداشتند آن را وارونه کنند، در حالی که بدشان نمیآمد با باربی این کار را کنند. آنها با انجام کارهایی مانند آویزان کردن عروسک، به موهایش احساس خوبی داشتند. با این حال، Furby مورد جالبی را ارائه کرد. هنگامی که Furby ابراز ناراحتی کرد، بیشتر شرکت کنندگان پس از 30 ثانیه یا بیشتر احساس گناه کردند و آن را برگرداندند.بنابراین وقتی از ما خواسته میشود به رباتهایی که احساس میکنند یا واقعیتر عمل میکنند، آسیب بزنیم، اکثرادچار یک معضل اخلاقی میشویم.
ما دیدهایم رباتهای خاصی میتوانند به اندازهای «واقعی» به نظر برسند که مجبور شویم آنچه را که آنها نیاز دارند، در نظر بگیریم. و برای برخی افراد، رباتها به اندازه کافی واقعی هستند که به همراهان اجتماعی نیز تبدیل شوند و نیازهای اجتماعیشان را برآورده کنند.
با رباتها کمتر تنهاییم؟
تیم، مردی 53 ساله، از اینکه مادرش را در خانه سالمندان قرار داده، احساس گناه میکند، حتی اگر هفتهای چند بار به او سر بزند. او میگوید «از اینکه او را در آن اتاق بگذارم، متنفر بود.»
با این حال پارو، ربات فوکمانندی که به لمس حساس است و درواقع میتواند چند کلمه را بفهمد، باعث شده او احساس بسیار بهتری نسبت به تعاملات اجتماعی مادرش داشته باشد. او میگوید: «او آن را در دامان خود میگذارد. او با آن صحبت میکند. این... کمتر افسردهکننده است.» حتی اگر پارو زنده نیست، تیم احساس میکند مادرش اکنون که ربات را در اختیار دارد، کمتر تنهاست و برخی رباتها چیزی بیش از «به اندازه کافی واقعی» هستند - برخی مردم در واقع رباتها را به همراهان زنده ترجیح میدهند؛ به عنوان مثال، شما با یک ربات مسئولیتی ندارید که با یک حیوان.
یولاندا، دختر 11سالهای که با سگ رباتی به نام AIBO بازی میکند، این را آموخت. او ابتدا فکر میکرد AIBO جایگزین خوبی برای بچههایی است که نمیتوانند حیوان خانگی واقعی داشته باشند اما از آن زمان به این نتیجه رسید که AIBO حتی ممکن است بهتر باشد. او گفت: «شما میتوانید آن را خاموش کنید و شما را آزار نخواهد داد.» بنابراین رباتها فقط جایگزینی برای همراهان سنتی ما نیستند. برخی رباتها را بهتر از همنشینان انسان یا حیوان میدانند. رباتها به بخشی جداییناپذیر از فرهنگ تبدیل شدهاند و در آینده ممکن است بیشتر و بیشتر شبیه انسان شوند.
رباتهای واقعی چه تأثیری بر ما خواهند داشت؟
این امکان وجود دارد ما بیشتر به آنها وابسته شویم. افراد مسن که دوستان یا همراهان کمی دارند و بهویژه در معرض این امر هستند، بهسرعت توسط رباتها مسحور میشوند.
داستان اندی 76سالهای را در نظر بگیرید که در خانه سالمندان زندگی میکند و به دلیل دلتنگی برای خانواده و همسر سابقش در تلاش برای یافتن دوستان جدید بود. به او یک ربات کوچک به نام My Real Baby داده شد. او شروع به تعامل با آن کرد که انگار زنده است و حتی آن را به نام همسر سابقش نامگذاری کرد. او اکنون از این عروسک برای یادآوری لحظات خوبی که با همسرش گذرانده، استفاده میکند. او همچنین از عروسک برای بحث درباره طلاقش استفاده میکند. برای افرادی مانند اندی، پیوند با یک ربات میتواند تسکین روانی بزرگی ایجاد کند.
همچنین میتواند آسانتر از برقراری ارتباط با افراد واقعی و شاید حتی بیشتر از این باشد. با این حال، وابستگی فزاینده ما به رباتها پیامدهایی دارد. برای مثال، اگر یک ربات از کار بیفتد یا عملکرد نامناسبی داشته باشد، بهویژه احتمال آسیب دیدن کودکان وجود دارد. نویسنده، این موضوع را در تعامل بین یک دختر 12ساله به نام استل و رباتش به نام کیسمت (Kismet) مشاهده کرد. کیسمت به عنوان یک ربات شبیه انسان، نرم و لطیف، با چشمانی درشت و ویژگیهای واقعی است. با این حال، هنگامی که استل در حال بازی با آن بود، دچار مشکل شد و فکر کرد به نحوی کار اشتباهی انجام داده است. در نتیجه، استل احساس کرد کیسمت او را دوست ندارد، این ربات در پاسخ به اعمال او، خجالتزده عمل میکند(در حالی که بهتازگی خراب شده بود). وقتی کودکان به رباتهایی وابسته میشوند که واقعیتر از غیرواقعی هستند، اگر مشکلی از نظر فنی پیش بیاید، ممکن است احساساتشان آسیب ببیند.
آیا روابط با رباتها همیشه مثبت است؟
جالب است برخی افراد ممکن است مستعد نادیده گرفتن روابط انسانی خود به نفع روابط رباتیک باشند. برخی افراد ممکن است آنقدر با رباتهای خود درگیر شوند که اطرافیان خود را فراموش کنند.
ادنا، 82ساله که از ربات My Real Baby مراقبت میکند، وقتی ربات حضور دارد، از نوهاش گیل غفلت میکند. وقتی ادنا و گیل تنها هستند، ادنا میتواند روی نوهاش تمرکز کند. اما وقتی ربات وارد میشود، ادنا توجه او را به کودک معطوف میکند. ادنا میتواند آنقدر با ربات خود درگیر شود که اساسا درخواستهای گیل برای توجه را نادیده میگیرد.
با این حال، برخی افراد حتی ممکن است بخواهند روابط انسانی خود را با روابط رباتیک جایگزین کنند. وسلی، 64ساله که سه بار طلاق گرفته، یک نمونه است. او معتقد است همیشه به دلیل خودمحور بودن به دیگران صدمه میزند، اما با یک ربات، این مشکلی نیست. بنابراین یک ربات تعامل اجتماعی مورد نیاز را بدون خطرات فراهم میکند.
هویتسازی رباتها
این روزها، مردم - بهویژه نوجوانان - بیشتر وقت خود را در اینترنت میگذرانند و یک هویت آنلاین خود میسازند.
اریک اریکسون، روانشناس رشد گفت بازی هویت، زمانی که افراد با شخصیت خود آزمایش میکنند، بخش مهمی از نوجوانی است. امروزه، به لطف فناوری، انواع فرصتهای جدید برای بازی هویت وجود دارد.
افراد میتوانند آواتارهایی ایجاد کنند که نمایشی گرافیکی از شخصیت فرد در بازیهای ویدیئویی یا محیطهای واقعیت مجازی است. سپس میتوانند از آواتار برای کشف یا «آزمایش» شخصیتهای مختلف استفاده کنند.
بهطورکلی، سایتهای رسانههای اجتماعی پلتفرم دیگری را برای بازی هویت ارائه میدهند. مونا، یک نوجوان، همیشه در حال بهروزرسانی پروفایل فیسبوک خود است، زیرا میترسد به اندازه کافی جالب به نظر نرسد. دوست او هلن با چالشهای مشابهی روبهروست و از خود پرسیده است: «با چه کسی باید آنلاین دوست شوم؟ من واقعا میخواهم فقط دوستان باحالم را در لیست داشته باشم، اما با بسیاری از بچههای دیگر در مدرسه مهربان هستم.»
نوجوانانی مانند مونا و هلن تصمیمات خود را در فیسبوک بسیار دقیق میگیرند. آنها هویت واقعی خود را با شکلدادن و تغییرشکلدادن به آنچه در مورد خودشان بهصورت آنلاین فاش نمیکنند آزمایش میکنند.
البته، حفظ هویت آنلاین میتواند استرسزا باشد، زیرا بسیاری از مردم نگران این هستند که چگونه تصویرشان به دیگران میرسد. پسران نیز تحتتأثیر قرار میگیرند. برد، زمان زیادی را صرف تکمیل شخصیت آنلاین «باحال» خود میکند. او احساس میکند باید بخشهایی از شخصیت خود را پنهان کند، مانند عشقش به هری پاتر، زیرا «غیرخوب» است. برد میترسد اگر تمام علایق و ویژگیهای مثبت خود را ننویسد، «باحال» به نظر نرسد، اما اگر بیش از حد لاف بزند، بیهوده به نظر میرسد.
چنین احساساتی بخشی عادی از نوجوانی است، اما جوانان درحالحاضر نوجوانی را در یک صحنه عمومیتر از همیشه تجربه میکنند. این میتواند استرس بیشتری ایجاد کند، زیرا هر اشتباهی که آنها مرتکب میشوند برای دیدن همه ثبت میشود.
آیا در دوران نوجوانی ساعتها با دوستان خود با تلفن صحبت میکردید؟ امروزه نوجوانان بیشتر بهجای تماس تلفنی به هم پیامک ارسال میکنند. حتی بزرگسالان نیز تمایل دارند کمتر از تلفن استفاده کنند، زیرا فکر میکنند تماسهای تلفنی درحالحاضر بسیار سخت است. راندولف، که یک معمار است، میگوید: «اکنون که ایمیل وجود دارد، مردم انتظار دارند تماس پیچیدهتر شود ... مردم انتظار دارند زمانبر باشد، وگرنه شما تماس نمیگرفتید.» تارا هم که یک وکیل است همچنین فکر میکند تماسهای تلفنی باید فوری باشد، در غیر این صورت شما «یک ایمیل میفرستید».
مسلما، برای مثال، پیامرسانی فوری و ایمیل میتوانند برای برنامهریزی قرارهای ملاقات راحتتر باشند. لئونورا، استاد شیمی، همه قرارهای ملاقات خود را از طریق ایمیل، گاهی از ماهها قبل تنظیم میکند. او بیش از حد شلوغ است که نمیتواند آن را در غیر این صورت انجام دهد، و همچنین متوجه شده است دوستانش نیز این کار را ترجیح میدهند.
بهخصوص نوجوانان دوست دارند اغلب در طول روز پیامک بفرستند، زیرا این نوع ارتباط را آسان و راحت میدانند. الین 17ساله میگوید برای هر شش دوست صمیمی خود حداقل 20 پیام در روز ارسال میکند. او همچنین 40 پیام فوری دیگر را از رایانه خود ارسال میکند. او فکر میکند ارسال پیامک آسانتر است، زیرا «زمانی که میتوانید درباره آنچه میخواهید بگویید فکر کنید، میتوانید با کسی صحبت کنید که در صحبتکردن با او مشکل دارید». بنابراین مردم کمتر با یکدیگر تماس میگیرند، اما انتظار میرود بسیاری از ما به لطف تلفنهایمان همیشه در دسترس باشیم.
آنچه خواندید نگاهی بود به کتاب تنها، کنار هم از تورکل. شری تورکل، دانشمند علوم اجتماعی و روانشناس بالینی، روابط مردم با فناوری را از زمان حرکت رایانه های شخصی اولیه در اواخر دهه 1970 مطالعه کرده است. او استاد مطالعات اجتماعی علم و فناوری در MIT و مدیر مؤسس MIT Initiative on Technology and Self است. ترکل نویسنده شش کتاب و سه مجموعه ویرایش شده پرفروش است. جدیدترین کتاب او، خاطرات همدلی روش خود را در «قوم نگاری صمیمی»، به زندگی خودش معطوف می کند، و نیروهای فکری و عاطفی که او را به زن و محققی که تبدیل کرده است، بررسی می کند.
منبع: ضمیمه کلیک روزنامه جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
محمد نصرتی در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛