در این شرایط آلمان اعلام کرده که دو نیروگاه هستهای خود را پس از زمستان سال جاری همچنان در حالت آماده باش نگه میدارد چون قطع گاز روسیه باعث شده اروپاییها به دنبال منابع انرژی جدید باشند. اما در این طرف داستان، ایران یکی از مهمترین کشورهای تامین کننده انرژی و سوخت مورد نیاز کشورهای مختلف دنیاست که با وجود همه فشارهای دوره ترامپ خودش در بازار بینالمللی نفت و انرژی حفظ کرده و معاملات نفتیاش با شرکا در کشورهای مختلف ادامه دارد، این یعنی اروپا و غرب نیاز مبرمی به تمام شدن توافق با تهران دارند.
ایران در این شرایط اعلام کرده که در سایه وجود بحران در اوکراین و مشکلاتی که اروپا برای تامین انرژی با آن مواجه است در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات و لغو تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی علیه ایران، جمهوری اسلامی میتواند تامین کننده بخش بیشتری از نیاز اروپا مشخصا به منابع مورد نیاز انرژی باشد. سخنگوی وزارت خارجه با بیان این موضع گفته است: امیدواریم توافق شکل بگیرد و در این زمینه ایران بتواند نقش موثرتری در تامین انرژی مورد نیاز کشورهای دنیا و اروپا داشته باشد چراکه جمهوری ایران در این ارتباط با محدودیت و ملاحظهای مواجه نیست.
جنگ بر سر قیمت انرژی
البته این موضعگیری تهران با اخلال کارزار رسانههای فارسی زبان خارجی و انگلیسی زبان مواجه شد و آنها این رویکرد را به امتیازگیری ایران از اروپا تعبیر کردند درحالی که جمهوری اسلامی اساساً برخلاف طرفهای غربی هیچگاه از اهرم انرژی برای فشار به جهان استفاده نکرده، آن هم در شرایطی که غرب از تحریمهای بیرحمانه به عنوان یک سلاح استفاده میکند، اما به تعبیر محمد مرندی مشاور تیم مذاکرهکننده، ایران همیشه به دنبال روابط عادی با تمام دولتهای قانونی و غیرمتخاصم است و هیچگاه از نفت یا گاز به عنوان یک اهرم فشار استفاده نکرده ولی آمریکا با طفره رفتن، با کلماتی مبهم (اما مهم) موجب بالا رفتن قیمت انرژی در جهان میشود.
نه به نقاط ابهام
خیلی طبیعی است که ایران دیگر زیر بار حرفهای مبهم و ضعیف و قولهای شفاهی طرف مقابل نرود، آن هم بعد از اقدام دولت دیوانه ترامپ در سال ۲۰۱۸؛ اما از دیروز باب جدیدی هم در این قضیه گشوده شده است. ماجرا از این قرار است که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیروز گفت: «من همچنان در حال گفتوگو با مشارکتکنندگان توافق هستهای ایران هستم اما اطمینان کمتری در این باره دارم که توافق هستهای ایران به سرانجام خواهد رسید.» این ادعای جوزپ بورل درباره کمتر شدن خوشبینی برای امکان حصول توافق در مذاکرات وین با واکنش روسیه همراه شد و میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در این رابطه گفت که نپذیرفتن وجود نقطه ضعف و ابهام در هرگونه توافقی حق طبیعی ایران است. البته قبل از او هم محمد مرندی مشاور تیم مذاکره کننده هم جواب او را داده و به صراحت گفته بود: «مشخص است که ایران نقاط ضعف و ابهامات را نخواهد پذیرفت. البته چندان مطمئن نیستم که اتحادیه اروپا فراموش کرده باشد که مسئول وضع کنونی چه کسی است.»
طبل تو خالی توافق؟
به هرحال جمهوری اسلامی اخذ تضمین و راستیآزمایی رفع تحریمها و تمام شدن ادعاهای پادمانی آژانس را اصلیترین مطالبه خود در مذاکرات رفع تحریمها قرار داده و تأکید کرده که تنها بازگشت به قرارداد دوجانبهای که در ازای برخی محدودیتها نفع ملموس اقتصادی برای ملت ایران به همراه داشته باشد را منطقی میداند و آن را میپذیرد. درواقع اینجا آخرین پارت و منتهی الیه چندین ماه مذاکره است و کوتاه آمدن از این شرایط دیگر توافق را از معنا تهی میکند، از طرفی واشنگتن چارهای جز توافق ندارد، چون با توجه به بحران چین و تایوان برای آمریکا و در عین حال معضل انرژی، سوخت و برق برای اروپا اگر توافق انجام نشود، بازنده نهایی غرب خواهد بود و زمستان سختی در انتظار قاره سبز است. البته یکی از دلایلی که شرایط رسیدن به توافق و بسته شدن پرانتزهای باز را دشوار کرده، کلیت حاکمیت آمریکاست؛ قانونگذاران آمریکایی که عمدتا از حزب جمهوریخواه هستند در چند ماه گذشته از راههای مختلف اعم از نامهنگاری با نمایندگان قوه مجریه، معرفی طرحهایی برای ملزم کردن دولت آمریکا به نظرخواهی از کنگره و برگزاری جلسات و نشستهای مختلف، تلاش کردهاند مخالفتهای سیاسی خود با برجام را به شکل علنی ابراز کنند. به همین دلیل تحلیلگران میگویند این نوع مخالفخوانیها را نمیتوان تماما انعکاسی از نگرانیهای واقعی این گروه از سیاستمداران درباره برجام دانست، بلکه بخشی از راهبردی گستردهتر است که هیات حاکمه آمریکا به عنوان یک کل، علیه ایران دنبال میکنند.
دلمشغولی در شرق با این وجود درگیریهایی آمریکا وضعیت بهتری از اروپا ندارد و آنها در یک تقابل گسترده با شرق و مشخصا چین هستند، در شرایطی که مقامات آمریکا به دنبال تقویت گروههای همسو با خود در تایوان و همبستگی با آنها هستند و با شعار و ادعای دموکراسی از گروههای مخالف چین حمایت میکنند و اصطلاحا همه فکر و ذکرشان شرق و جنگ اقتصادی با چین است، نیاز ضروری دارند که مساله توافق با ایران در غرب آسیا تمام شده باشد. چون از روزی که نانسیپلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان رفت، تنش در این جزیره جنوبی چین دو چندان شده و جنگ لفظی آمریکا و چین بالا گرفته است. رسانههای غربی معتقدند هدف آمریکا از فروش سلاح به تایوان، تقویت توان دفاعی این جزیره در بحبوحه تشدید تنشها با چین است؛ حتی این نگرانی وجود دارد که تشدید تنشها در منطقه پس از تحرکات مقامات آمریکایی درباره تایوان، شرایط را به سمت یک وضعیت خطرناک سوق دهد. بنابراین تردیدی نیست که تحرکات آمریکا در موضوع تایوان تنشها را در شرق افزایش داده و نگرانیهای بالقوهای درباره آینده این منطقه بهوجود آورده است.
بررسی این وضعیت نشان میدهد، آمریکا نمیتواند در سه جبهه تقابلی و فرسایشی به صورت همزمان با چین، ایران و روسیه فعال باشد و به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران استمرار این شرایط خاص و تابآوری دولت بایدن در این موضع را بسیار دشوار میدانند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: