این خبر در حالی منتشر شد که برخی کشورهای اروپایی همچون آلمان و اتریش درصدد واردات گاز از روسیه بودند که با نشتی بهوجودآمده در خط لوله، اروپا دیگر نمیتواند گازی از روسیه دریافت کند. بسیاری بر این باورند این یک عملیات خرابکارانه از سوی آمریکا بوده و همین موضوع، خشم کرملین را به همراه داشته است. آمریکاییها البته تجربه این کار را دارند و توانسته بودند صادرات گاز شوروی سابق به اروپا را در دهه۸۰ میلادی متوقف کنند هرچند به صورت مقطعی.
اولین جریان صادرات گاز به اروپا، سال ۱۹۶۸ صورت گرفت. پس از استقبال قارهسبز از گاز شوروی، پروژه خط لوله یامال در سال ۱۹۸۱ به مذاکره گذاشته شد. از همان ابتدا رونالد ریگان، رئیسجمهور وقت آمریکا به مخالفت با این پروژه پرداخت. از ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰، صادرات گاز شوروی به اروپایغربی بهشدت افزایشیافته و از یکمیلیارد مترمکعب به ۲۶.۵میلیارد مترمکعب در سال رسید. افزایش صادرات گاز شوروی، آمریکا را نگران کرده بود و این نگرانی زمانی تشدید شد که برخی گزارشها حاکی از دسترسی مسکو به فناوریهای موردنیاز بود. این موضوع به حدی برای آمریکا مهم بود که یکی از محورهای فشار به شوروی، عدم دسترسی این کشور به تکنولوژیهای غربی بود.
تحریم تکنولوژی
سال ۱۹۸۱ ولادیمیر وتروف، یکی از روسای اداره کا. گ. ب که وظیفه سرقت فناوریهای غربی را برعهده داشت، اطلاعات سری را در اختیار سرویس اطلاعاتی فرانسه قرار میدهد. او مجموعهای بیش از ۴۰۰۰ صفحه از اسناد طبقهبندیشده شوروی با موضوع جاسوسی صنعتی را به فرانسه میفروشد که این اسناد نشان میداد شوروی چگونه با پوششهای مختلف، ۲۵۰ جاسوسی صنعتی - اقتصادی را در غرب به کار گرفته است.
میتران، رئیسجمهور وقت فرانسه در اجلاس اتاوا موضوع اسناد را با رونالد ریگان مطرح میکند که پس از چند روز، این اسناد در اختیار سیا قرار میگیرد. در همان اجلاس، ریگان به اروپاییها پیشنهاد داد انرژی موردنیاز آلمان بهصورت زغالسنگ تأمین شود، اما پیشنهاد وی توسط اروپای غربی رد شد.
قیمت زغالسنگ بالاتر از قیمت گاز شوروی بود و اجرای آن احتیاج به احداث کارخانههای گازرسانی زغالسنگ داشت؛ جایگزینی منابع انرژی شوروی با گاز از میدان ترول نروژ هم پیشنهاد دیگری بود که هر دو، توسط اروپا رد شد. سرانجام در نوامبر ۱۹۸۱، پس از دیدار برژنف از هلموت اشمیت، صدراعظم آلمان، قرارداد اصلی معامله یامال منعقد شد که واشنگتن را خشمگین کرد.
آغاز خرابکاری
با وجود این، ویلیام کیسی، رئیس آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا طرحی را به ریگان ارائه میدهد که براساسآن، آمریکا در یک عملیات ضدجاسوسی دست به خرابکاری در تأسیسات گازی شوروی میزد. کیسی بهجای دستگیری جاسوسان، قصد داشت آنها را به هکر تبدیل کند. سیا به این جاسوسان اجازه میداد فناوریها را سرقت کنند، اما نه نسخه آماده آن، بلکه نسخه دستکاریشدهاش.
مهمترین هدف سیا چیزی نبود جز اختلال در صادرات گاز به اروپا. در این عملیات فریب و ضدجاسوسی، یک شرکت کانادایی در دسترس جاسوسان صنعتی شوروی قرار میگرفت تا با پوشش دور زدن تحریمها، بخشی از فناوریهای موردنیاز شوروی را در اختیار این کشور قرار میداد.
نرمافزارهایی که در اختیار جاسوسان قرار میگرفت، دستکاری شده بود و وقتی در تأسیسات گازی شوروی به کار گرفته میشد، کاملا در اختیار برنامه سرویس جاسوسی آمریکا بود. در برنامه سیا، نرمافزارها تا ششماه بهخوبی فعال بودند، اما پسازآن، با هک دستگاههای فشار خط لوله، بهیکباره فشار جریان گاز را دوبرابر کرده و موجب انفجار مهیب میشدند. با موفقیتآمیز بودن این عملیات، همه چیز طبق برنامه پیشرفت تا اینکه در سال ۱۹۸۲ خط لوله گازی شوروی دچار انفجار مهیبی شد و مسکو را در شوکی بزرگ فروبرد. با وجود این، این خط لوله تعمیر شد و جریان گاز ادامه یافت، اما آمریکاییها توانسته بودند روی خط لوله اول شوروی سوار شوند.
ضربه نهایی
یکی از مهمترین عملیاتهای خرابکاری در صادرات گاز روسها، مربوط به راهآهن ترنس سیبری بود. سه ساعت قبل از عبور قطارها از نزدیک خط لوله، تکنیسینها متوجه افت فشار در خط لوله شدند؛ گاز خط لوله وارد خط ریلی شده بود و وقتی دو قطار از کنار هم رد شدند، یک جرقه انفجار مهیبی را رقم زد؛ قدرت انفجار به اندازه یک بمب ۱۰ تنی و ستون دود آن از ۶۰مایلی قابلمشاهده بود.
در این انفجار حداقل ۵۰۰نفر کشته شدند و یک فاجعه بزرگ در شوروی محسوب شد؛ این بهترین خبر برای آمریکایی بود که طی سالهای اخیر با خرابکاری در تأسیسات گازی شوروی، یک جنگ اقتصادی تمامعیار علیه مسکو آغاز کرده بود که با این اقدام، ضربه بزرگی به نفوذ گازی شوروی در اروپا زد. پس از این انفجار، روزهای سخت شوروی وارد روزهای تیرهتری شد؛ مانند این روزهای روسیه که با خرابکاری خط لوله نورد استریم ۱، برگ برنده کرملین سوخت.
روزنامه جام جم