برنامههایی که در رسانههای سراسر دنیا نمونههای موفقی دارد و چند سالی است تعداد آنها در شبکههای داخلی هم رو به فزونی رفته تا جایی که تقریبا هر شبکه برنامهای در حوزه استعدادیابی روی آنتن برده است. بر این آمار میتوان برنامههای شبکه نمایش خانگی هم افزود. کشف استعداد در زمینههای فوتبال، خوانندگی، آشپزی، کشتی، بازیگری، اجرا، کسبوکار و... بخشی از محتوای اینگونه آثار هستند که برای گروههای مختلف سنی تولید و راهی آنتن شده است. دلایل فزونی رغبت به ساخت اینگونه برنامهها، هدف و چالشهای آنها در زمان تولید و پس از پخش، محور پرسشهایی است که از تعدادی برنامهساز نظیر سیدمحمدرضا نعمتی، کارگردان و تهیهکننده مسابقه استعدادیابی «همه فن حریف»، ساجد قدوسیان تهیهکننده برنامه استعدادیابی «یک، دو، صدا» و جواد فرحانی، تهیهکننده برنامه استعدادیابی «ستارهساز» پرسیدیم و نظر پژمان کریمی، کارشناس رسانه را هم جویا شدیم که در ادامه آمده است.
برنامههای استعدادیابی چند سالی است در تلویزیون و رادیو جدیتر دنبال میشود، اما میتوان ادعا کرد در سالهای اخیر استعدادیابی برای بسیاری از مخاطبان با نام «عصر جدید» گره خورده که فضایی گسترده برای معرفی استعدادهای گوناگون فراهم کرده بود. هر چند پیش، همزمان و پس از عصر جدید برنامههایی داشتیم که بهصورت تخصصی به این حوزه ورود پیدا کردند. برنامههایی مثل شبکوک، نواهنگ، خندانندهشو، زمانی برای خندیدن، آقای گزارشگر، اتاق صفر و یک، پهلوون، ستارهساز، یک دو صدا و... از این جملهاند.
استعدادها روی سکو
نعمتی، تهیهکننده برنامه «همه فن حریف» و کارگردان فصل دوم «پهلوون» که هر دو برنامههای استعدادیابی هستند در پاسخ به پرسش لزوم تولید این قبیل برنامهها به جامجم میگوید: «هدف اولیه ما، به عنوان مثال در همه فن حریف که در حیطه استعدادیابی در ورزش کشتی تولید شده است، بیشتر نشان دادن این ورزش بود. این هدف در هر برنامه استعدادیابی که در هر زمینهای تولید میشود، میتواند متفاوت با برنامه استعدادیابی دیگری باشد. یکی از دلایل لزوم پرداخت بیشتر به ورزش کشتی، تهیه خوراک خوب برای خیل عظیم علاقهمندان این ورزش بود و دلیل دیگر این که جوانان و نوجوانانی را که در جستوجوی یک رشته ورزشی بودند به انتخاب کشتی ترغیب کنیم و در نهایت به دنبال رقم زدن این اتفاق بودیم که شاهد حضور جوانان و نوجوانان شرکتکننده در همه فن حریف در المپیکهای بعد باشیم.»
نعمتی ادامه میدهد: این که شما در برنامهای که تولید کردید راشهایی از افرادی در دست دارید که قرار است در آینده جزو ورزشکاران المپیکی باشند و در میانشان قهرمانان المپیک را هم ببینید، گرچه ممکن است در ظاهر بلندپروازانه به شمار بیاید، اما با توجه به آنچه ما در همه فن حریف دیدیم اتفاقا واقعگرایانه و امیدوارکننده است بهگونهای که با پایان ضبط برنامه، محمد بنا، سرمربی تیمملی کشتی فرنگی و از داوران همه فن حریف، دو نفر از استعدادهایی را که در این برنامه دیده بود به اردوی تیمملی دعوت کرد. از ابتدا هم قرار ما این بود که هرکدام از بچهها اگر از نظر تیم داوری برنامه، استعداد و صلاحیت داشت به اردوی تیمملی دعوت شود که در عمل نیز این اتفاق برای دو نفر از این عزیزان شرکتکننده رخ داد.»
از نعمتی درباره هدف تولید پهلوون که برنامهای برای استعدادیابی ورزش زورخانهای است، میپرسیم که میگوید: «در پهلوون هدف اولیه ما آشنایی و رفیق کردن بیش از پیش مردم با این ورزش است؛ چراکه ورزش باستانی و آیینی ماست و در سالهای دور بخشی از روند جامعهپذیرشدن افراد را تشکیل میداد. به این معنا که اگر غمی بود، در زورخانه ابراز و از تن و جان آدمها دور میشد یا اگر شادی بود، باز هم در زورخانه ابراز و به تن و جان همه حاضران منتقل میشد. اگر کار خیر یا گلریزان بود محل ابرازش در زورخانه بود و خلاصه این که زورخانه در بطن جامعه حضور داشت و آیینهایش به هنجارها و ارزشهای جامعه شکل میداد. کمرنگ شدن این اتفاق در دوران معاصر، در حالیکه بیش از هرزمان دیگری به آداب، منش و مسلک ورزش زورخانهای و پهلوانیاش نیازمندیم، موجب تولید پهلوون شد. با این امید که پرداختن به ورزش زورخانهای به عنوان مثال موجب کاهش بزه شود. چون کسی که با عنوان پهلوان خطاب میشود و ورزشکار ورزش زورخانهای است، اجازه دست زدن به خیلی از کارها را به خود نمیدهد.»
میپرسیم پس هر برنامه استعدادیابی میتواند با هدفی متفاوت با برنامه دیگر تولید شود؟ و او با دادن پاسخ مثبت به این پرسش ادامه میدهد: «بله، چنانچه الزامات جداگانه موجب تولید همه فن حریف و پهلوون به بهانه استعدادیابی شد.»
نعمتی درباره مهمترین چالش پیشرویشان در تولید یک برنامه استعدادیابی میگوید: «به جرات میتوانم بگویم این برنامه در ۱۲ سال کاریام پرچالشترین برنامه ورزشی بود که روی آنتن فرستادم. در همه فن حریف، ۵۶نوجوان از ۱۴استان گزینش شدند و از آنها مستند ساخته شد و سپس به برنامه دعوت شدند. طبیعتا هرکدام از این نوجوانان نیازهای خاص خود را داشتند، از بحث پوشاک گرفته تا تغذیه و تفریح. فدراسیون کشتی در این مسیر بسیار تلاش کرد و همراه تیم ضبط و این ۵۶نوجوانان بود. همچنین مجوز فیلمبرداری از تکتک آنها برای ساخت مستند باید در هر شهرستان صادر میشد که سبب روبهرو شدن عوامل فیلمبرداری با چالشهایی بود و کار را سختتر میکرد. از سوی دیگر ضبط برنامه و هماهنگی با داوران بسیار دشوار بود، چون هرکدام از آنها مشغول حرفه خود یا درگیر آمادهسازی تیمشان برای مسابقات جهانی کشتی بودند.»
نعمتی در پاسخ به این سؤال که چه پیشنهادهایی دارد تا خروجی برنامههای استعدادیابی به درستی مورد استفاده قرار بگیرند، بیان میکند: «ما در حوزه ورزش به ساخت برنامههای استعدادیابی میپردازیم و طبیعتا میتوانیم از فدراسیونهای این رشتههای ورزشی انتظار داشتهباشیم به پایهریزی برای مهیا کردن بستر رشد این استعدادها بپردازد. قصدم از آنچه گفتم بازگو کردن این نکته بود که به عنوان مثال در برنامهای، چون «عصر جدید» که انواع و اقسام استعدادها در آن دیده میشود، شاید نتوان به طور مشخص از نهاد یا سازمانی برای فراهم آوردن زمینه رشد این استعدادها نام برد و نیاز به همکاری گستردهتری در خصوص آنها باشد. اما در مورد برنامههایی، چون «همهفنحریف» و «پهلوون» ما به طور مشخص میدانیم برای پرورش استعدادهایی که در این برنامهها شناسایی میشود، به همکاری و همیاری فدراسیون کشتی، فدراسیون ورزش زورخانهای و کشتی پهلوانی نیازمندیم. پس کاری که پیش روی ماست از این لحاظ نسبت به کار پیش روی برنامهای که در حوزههای گوناگون به معرفی استعدادها میپردازد، آسانتر است.»
لزوم آموزش استعدادهای کشفشده
قدوسیان، تهیهکننده برنامه استعدادیابی «یک، دو، صدا» است که تاکنون در چند فصل پخش شده و در هر فصل با موضوعی متفاوت از جمله گویندگی و اجرا یا بازیگری روی آنتن رادیو ایران رفته است. این تهیهکننده که تهیهکنندگی برنامه باسابقه «صبح جمعه با شما» نیز از جمله فعالیتهای هنری این روزهایش است در پاسخ به این پرسش که لزوم تولید برنامههای استعدادیابی در رادیو و تلویزیون را در چه میداند، به جامجم چنین میگوید: «از نظر شخص من اصولا در بین مردم ما استعدادهای بسیاری در زمینه کارهای رسانهای و هنری وجود دارد که در بسیاری از مواقع بهدلیل نبود فضای لازم و کافی برای رشد، نادیده گرفته میشود و ناشناخته میماند. ما میتوانیم در مورد اهداف برنامههای استعدادیابی در دنیا و همینطور هدف برنامههای استعدادیابی تلویزیونی و رادیویی خودمان صحبت کنیم، اما من ترجیح میدهم از ذات اصلی کاری که خودمان در یک، دو، صدا انجام میدهیم برایتان بگویم.» او ادامه میدهد: «ذات اصلی کاری که ما در یک، دو، صدا و در رادیو ایران انجام میدهیم بیشتر جنبهای تخصصی دارد. ما در این برنامه بهدنبال این نیستیم که یکسری استعداد خاص کشف کنیم بلکه میخواهیم به شکل حرفهای و تخصصی به حرفه و فنهایی که در رادیو وجود دارد بپردازیم.»
قدوسیان میافزاید: «آنچه هنوز اتفاق نیفتاده است و به وقوع پیوستنش جزو خواستههای ماست مبحث آموزش است. نکتهای که ما همواره به آن میاندیشیم. چراکه بعد از اینکه این استعدادها شناخته شدند و مشخص شد که فلان آدمها از فلان استعداد برخوردارند باید برای آنها دورههایی آموزشی طراحی کرد تا بتوانند به شکل عملی به جرگه تامینکنندگان خوراک حرفهای رسانهای، چون رادیو بپیوندند. اگر این اتفاق بیفتد ما به سرمنزل مقصود رسیدهایم و اگر نه، استعدادی است که کشف و رها شده است. اتفاقی که نباید در عمل رخ دهد.»
قدوسیان در پاسخ به این سؤال که آیا برنامهای، چون یک، دو، صدا از این امکان برخوردار است که به آموزش استعدادهای کشف شده بپردازد یا به شکل طبیعی برای این کار نیازمند حمایت دیگر نهادها و سازمانهای دستاندرکار است، میگوید: «ما طبیعتا نیازمند کمک هستیم، اما این دست یاریگر در جایی خارج از تشکیلات معاونت محترم صدا نیست. ما در این معاونت شاهد حضور امور آموزش هستیم که به ارائههای آموزشهای در حین خدمت میپردازد. در پی این موضوع هستیم که بتوانیم حمایت امور آموزش را جلب کنیم تا استعدادهای دیده شده در برنامه بتوانند دورههای آموزشی را بگذارند. چراکه شرکتکنندگان در یک، دو، صدا در این برنامه شرکت میکنند، استعداد هم دارند، دیده هم میشوند، ولی طبیعتا تا آموزش نبینند نمیتوانند کنار یک گوینده حرفهای، مجری حرفهای، بازیگر حرفهای، خواننده حرفهای و... بنشینند و به فعالیت بپردازند. چون هنوز با مؤلفههای رسانه و مؤلفههای سازمان صداوسیما آشنا نیست و این مؤلفهها، چیزهایی است که او باید بیاموزدشان، یادشان بگیرد و با آزمون و خطا و تجربه کردن متوجه شود که آیا باز هم نیازمند آموزش است یا میتوانیم او را بهعنوان یک نیروی همکار حرفهای در کنار خود بپذیریم و روی تواناییهایش حساب باز کنیم؟ نبود شرایط لازم برای ارائه این آموزش از نظر من پاشنه آشیل برنامههای استعدادیابی و از جمله یک، دو، صداست که امیدوارم به شیوهای صحیح و به نحو احسن حل و فصل شود.»
تهیهکننده «یک، دو، صدا» در جواب اینکه آیا ارائه این دورههای آموزشی در دستورکار امور آموزش معاونتصدا قرار دارد یا این صرفا پیشنهاد است، عنوان میکند: «این پیشنهاد ماست و اساسا جزو وظایف امور آموزش معاونت صدا نیست و در تکالیف سازمانیشان چنین چیزی نیامده است بلکه صرفا مطالبهای دوستانه است که ما از این واحد داریم و قاعدتا روی کاغذ، الزامی به انجام آن ندارند. هدف غایی و نهایی باید چنین چیزی باشد و اگر چنین چیزی رخ نمیدهد، از نظر من بهدلیل همان عدم وجود حلقه آموزش است. دوستان میآیند و بهعنوان استعداد انتخاب و نمایش داده میشوند، اما در ادامه اتفاقی برایشان نمیافتد. درواقع آنها اگرچه در مسابقهای استعدادیابی مقامی کسب کردهاند، اما به لحاظ جایگاهی این توانمندی و امکان را ندارند که بخواهند در تولید برنامهها مشارکت کنند. چرا؟ چون آموزش ندیدهاند و این اتفاق باید رخ دهد تا بتوان از حضورشان در تولید برنامه بهرهمند شد.»
او میافزاید: «برنامه یک، دو، صدا متعلق به سازمان صداوسیما و معاونت صداست و بههمیندلیل گمان میکنم درستترین بخشی که میتوان از آن کمک گرفت امور آموزش این معاونت است مگر آنکه شبکهها و بهعنوانمثال رادیوایران بهعنوان شبکه پخشکننده یک، دو، صدا تمهیدی برای این موضوع بیندیشند و اگر امکانپذیر باشد هرکدام از دوستان برگزیده در این مسابقه استعدادیابی را با یک مربی باتجربه همراه کند تا بتواند آن فرد برگزیده بتواند فوتوفن کار حرفهای را از آن مربی بیاموزد. هرچند میدانیم این اتفاق نیازمند تامین بودجه و اندیشیدن تمهیداتی است که امیدواریم رخ دهد.»
قدوسیان در پاسخ به اینکه آیا آموزشدادن، گذاشتن مسئولیتی بیش از حد بر دوش یک برنامه استعدادیابی تلقی نمیشود، توضیح میدهد: «خلط مبحث نشود. نام برنامه استعدادیابی روی آن است و کارکردش این است که استعداد را کشف کند. مسئولیت اینکه بخواهد آموزشی ارائه و از آن استعداد بهرهای گرفته شود دیگر بر عهده آن برنامه و سازندگانش نیست. این مسئولیت\در ادامه بر دوش متولیان فرهنگی کشور قرار دارد. آن برنامه استعداد را براساس کارکردی که برایش تعریف شده است کشف و اعلام میکند که این خانم یا آن آقا در فلان رشته مستعد است، اما باید آموزش ببیند و این آموزشدادن دیگر بر عهده ارگان یا سازمان مرتبط با آن استعداد است.»
ستارهسازی به سبک تلویزیون
مسابقه استعدادیابی «ستارهساز» به موضوع کشف استعدادهای فوتبال به شناسایی ستارههای آینده ایران در سراسر کشور میپرداخت. جواد فرحانی، تهیهکننده برنامه ستارهساز در زمان پیشتولید فصل جدید این برنامه در گفتگو با خبرنگار جامجم درباره توجه به این سبک برنامهسازی و دلایل محبوبیت آن بیان میکند: یکی از دلایلش عدالتمحوری است. درواقع لازم است همه بچههای کشور از عدالت برخودار شوند. تلویزیون یکی از ظرفهای عدالتمحوری است. اساسا یکی از مهمترین کارهای رسانه این است که بتواند حرف مردم را بزند. بعضی از این بچهها در نقاط دوری از کشور هستند و جا برای دیدهشدن ندارند و میتوانند با قاب رسانه دیده شوند.
او ادامه میدهد: اگر این مدل برنامهها ساخته نشود پس اصلا قرار است چه ساخته شود؟ برنامههای استعدادیابی به گونهای ساخته میشود که لحظات مفرح هم داشته و بتواند جنبه سرگرمی را هم پوشش دهد. مخاطبان این دست برنامهها با تماشای بچههای همسنوسال خود امیدوار میشوند که میتوانند بدون پارتی و آشنابازی وارد ورزش حرفهای شوند. به نظرم این جزو رسالت تلویزیون است و شکرخدا بعد از ما برنامهای برای استعدادیابی در زمینه کشتی هم شروع شد. برای رشتههای دیگر مثل والیبال، فیلمسازی و کل رشتهها هم میتواند تولید شود. فرحانی توضیح میدهد: رسانه وظیفهاش این است که آن آدم را از آن حوزه تخصصی معرفی کند، ولی بقیه کارها با دیگران است. چون در این مورد بهخصوص، تلویزیون نمیتواند باشگاه فوتبال بزند! باشگاهها، فدراسیون و آموزشوپرورش وقتی میبینند یک بچه استعداد دارد باید خودشان کمک کنند. هرچند گاهی آنقدر بحث تخصصی است که بعضی بچههای ستارهساز به تیم ملی معرفی شدند و به نظرم همینقدر هم کفایت میکند. وی میافزاید: استعدادها وقتی ببینند رسانه رسمی حکومت برایشان ارزش قائل میشود، خوشحال میشوند. آییننامههای دوره جدید صداوسیما هم که برای ما میآید مشخص است به شهرستانها و استعدادهای حاضر در آن مناطق اهمیت بیشتری میدهند. رها نکردن استعدادها مختص ما به عنوان تهیهکنندگان برنامههای استعدادیابی نیست؛ مسئولان باید به جوانان و نوجوانان به عنوان آیندهسازان کشور نگاه ویژه داشتهباشند. این وظیفه همه ماست و نمیتوان هر بخش را به صورت دایرهای جدا در نظر گرفت. آموزش و پرروش، وزارت ورزش و... همه باید کمک کنند.
تلویزیون رسالتش را انجام داده است
فرحانی: کشور ما با ۸۰میلیون جمعیت و قدمت طولانی، ظرفیت این را دارد که در زمینههای مختلف ازجمله ورزش حرف اول را بزند. نباید تیمهایی مثل امارات و قطر دستکم در فوتبال رقیب ما باشند. این موضوع مستلزم کشف استعداد و اعطای امکانات است. باید برای بچههایی که دیده میشوند ارزش قائل شد و برای آیندهشان فکری اندیشیده شود. تلویزیون در این حوزه با چنین برنامههایی رسالت خود را انجام میدهد؛ بخشی از آنتن و بودجهاش را در اختیار این هدف گذاشتهاست. بقیه ارگانها باید همکاری کنند و با دلسوزی فراتر از شعار به میدان بیایند. مثلا برای استعدادهای ورزش، فدراسیونها و وزارت ورزش باید برای کشف و همراهی افراد مستعد کمک کنند. افرادی که در اینگونه برنامهها به عنوان اشخاص با استعداد شناخته میشوند، به آموزش نیاز دارند و مثلا به صرف داشتن استعداد در فوتبال نمیتوانند به خودیخود فوتبالیست شوند. در واقع بخش مهمی از این مسیر پس از پخش برنامه نیازمند حمایت سایر ارگانها و خارج از توان یک برنامه تلویزیونی است.
قابی از جنس مردم
پژمان کریمی، کارشناس رسانه با نامیدن برنامههای استعدادیابی به عنوان یکی از مظاهر به کار بستن شعار عدالتگستری در سازمان صداوسیما به «جامجم» میگوید: یکی از جلوههای جامه عمل پوشاندن به شعار عدالتگستری در دنیای رسانهای امروز بهرهبردن از توانمندیهای مخاطبان از سراسر جغرافیای هدف هر رسانه و همچنین گستردن فضایی برای ورود و معرفی افراد مستعد است. اگر این امر پیش از این با روشهای دیگری انجام میشد امروز با سرگرمسازی همراه است؛ زیرا سرگرمی نه تنها به عنوان چاشنی بلکه باید به عنوان یکی از مهمترین ارکان برنامهسازی به ویژه برای قاب تلویزیون مورد استفاده قرار گیرد.
وی میافزاید: برنامههایی که در حوزههای عمومی و تخصصی به دنبال کشف استعدادها و معرفی آنها هستند و از دل آن نمایشی سرگرمکننده برای مخاطبان ترتیب میدهند، در واقع از ظرفیت رسانه برای مهیا کردن صحنهای برای دیده شدن آنان که دیده نشدند، بهره میبرند و همچنین نوعی انگیزه را به مخاطبانشان منتقل میکنند. مخاطبانی که با تماشای این نمونه از برنامهها در خود غور میکنند و احتمالا این حس به آنها دست میدهد که من هم میتوانم یکی از این افراد باشم. به همین دلیل است که اقبال قابل توجهی نسبت به این دست آثار ایجاد میشود و معمولا در چند فصل روی آنتن موفق خواهند بود.
کریمی ادامه میدهد: همانطور که اشاره شد این ساختار سرگرمکننده است و چند سال اخیر تعداد این برنامهها در جهان زیاد شدهاست. نزدیکشدن به دنیای ذهنی و شخصی شرکتکنندگان و ساخت مستندی کوتاه برای معرفی آنان به مخاطبان، از ابزارها و سیاستهای موثر در جلب نگاه بینندگان است. این راهی برای هر چه بیشتر نزیک شدن رسانه به محلی برای دیده و شنیدهشدن مردم است نه فقط صحنهای برای هنرنمایی چهرهها. این منتقد و کارشناس رسانه درباره اهمیت نگاه بلندمدت به آتیه استعدادهای مکشوف و برنامهریزی برای آینده آنان عنوان میکند: پشتیبانی و پرورش دو عنصر مهم در ادامه مسیر این برنامهها پس از پخش است. اما در این راه رسانه بخشی از مسئولیت را بر گرده دارد و بخش اعظم آن بر عهده متولیان بخشهایی نظیر ورزش، هنر و... است که استعداد نوپا و تازه شناساییشده خود را زیر بال و پر بگیرند و به راحتی از کف ندهند.
کریمی درباره آسیبهای احتمالی تاثیرات ازدیاد این برنامهها هم یادآور میشود: اگر همه عناصر تحقیق، تولید و پخش در بستری مناسب و فکر شده اجرا شود، نمیتوان آسیب چندانی را ناشی از این برنامهها متصور بود. اما به هر روی میتوان در برخی حالات تاثیرات برنامههای استعدادیابی را دوپهلو دانست. برای مثال آسیبهای ناشی از دیده شدن بیحد و مرز در شبکههای اجتماعی، کنترل نشدن هیجانات کودکان و نوجوانانی که در این قاب دیده شدند و... برخی از این موارد است که البته میشود با برنامهریزی و آموزش صحیح مانع آن شد.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد