در ایام دبیرستان آیه در نمایشگاه با مفهوم بازیافت آشنا شد و با تحقیق درباره آن بهطور جدی این کار را شروع کرد. در همان دوران کاغذهای باطله خود را جمعآوری و زیر تخت انبار میکرد، از همکلاسیهایش نیز کاغذ میگرفت و به ذخیره خود اضافه میکرد؛ با اینکه خانواده با این عمل مخالفت میکردند و میگفتند: «آشغال جمع کنی؟» آیه باز هم به این کار ادامه میداد.
پس از اتمام دبیرستان و اخذ مدرک دیپلم، آیه تصمیم گرفت مثل پدر به ایتالیا مهاجرت کند و در آن کشور ادامه تحصیل بدهد. بهدلیل روابط حسنه بین ایران و ایتالیا سختگیری زیادی برای قبول درخواست نبود، فقط بلد بودن زبان ایتالیایی شرط لازم بود. آیه مثل سایر دانشجوهای ایرانی به قصد تحصیل در رشته کشاورزی و زیتونشناسی به این کشور رفت اما دست روزگار چیز دیگری رقم زد و او در شهر رم به تحصیل زیستشناسی پرداخت.
پس از چهار سال تحصیل به ایران برگشت و به دلیل علاقه زیاد به زبان ایتالیایی، رشته مترجمی را برای ادامه تحصیل در ایران انتخاب کرد. او در این سالها ازدواج کرد و برای زندگی به شیراز مهاجرت کرد و مدیر یک آژانس گردشگری شد که در کنار آن به تدریس زبان ایتالیایی نیز میپرداخت.
همه چیز بهخوبی و خوشی در حال اتفاق افتادن بود که ناگهان متوجه شد به بیماری لوپوس مبتلاست. با این اتفاق برخلاف دیگران، روحیه خود را از دست نداد و با یوگا و ورزش و رژیم غذایی سالم به زندگی ادامه داد و پس از آشنایی با طب سنتی، با یک روند درمانی شش ماهه به سلامت جسمی رسید. با درمان و یافتن راهکارهای آن به انجمنهای لوپوس سر زد تا از تجربه خود در این زمینه صحبت کند؛ تجربیاتی که مهمترین عامل آن، مصرف مواد غذایی سالم بود اما پرسش اصلی این است که مواد غذایی سالم و ارگانیک را به چه صورت باید تهیه کرد؟ در شیراز فقط یک مغازه برای فروش مواد غذایی ارگانیک وجود داشت و این، کار را برای مبتلایان سخت میکرد. پس آیه سفر خود را برای یافتن منابع تهیه مواد غذایی شروع کرد.
تمرکز اصلی خود را روی نان گذاشت، زیرا نان قوت اصلی سفره ایرانیان است. با اینکه شیراز بهترین گندم را داشت اما نان خوبی نداشت به همین دلیل یک سال کامل به نانگردی و سفرهای استانی پرداخت. پس از آن در تابستان ۹۷به مازندران سفر کرد و با نانی معطر و لذیذ روبهرو شد اما این نان نه با آرد سفید و نه با سبوس گندم پخت میشد.
او اینترنت را در جستوجوی همین نان زیر و رو کرد که ناگهان به تیتری با عنوان «مازندران کمربند سرطان گوارش ایران» روبهرو شد. با تعجب فراوان به تحقیق پرداخت. او به مازندران سفر کرده بود، چون فکر میکرد با هوای خوب و طبیعت زیبای مازندران میتواند به بهبود بیماری خود کمک کند اما تمام محصولات غذایی مازندران به دلیل آلودگی به شیرآبههای صنعتی، بیمارستانی، شیمیایی و... نهتنها به سلامت کمک نمیکند بلکه دستگاه گوارشی انسان را در شرف نابودی قرار میدهد. آیه با تفکر در این موضوع دریافت که پیداکردن مواد غذایی سالم و ارگانیک هدف اصلی نیست بلکه محصول سالم در گرو محیط زیستی سالم است و برای داشتن مواد غذایی سالم باید فکری به حال زبالهها و شیرآبه آن کرد.
کمی بعد بحرانی دیگر سر از شکاف تاریخ در آورد. محصولات بهداشتی و سلولزی مورد تحریم قرار گرفت، کمیاب شدن پوشک بچه، دستمال کاغذی، گوش پاککن و... باعث شده بود قیمت آن سر به فلک بکشد.
پس از این اتفاق آیه گفت: «نباید تسلیم شوم.» این اتفاق سال قبل هم برای رب گوجه فرنگی افتاد، سال قبلتر هم برای سیبزمینی، قبلتر از آن پیاز، قبلتر از آن نیز برای قند و شکر. جستوجوی خود را برای محصولی جایگزین آغاز کرد، با کمی تحقیق فهمید که میتوان محصولات پارچهای را جایگزین محصولات یکبار مصرف کرد.
با کمی جستوجوی بیشتر به کمپینی برخورد که «پسماند صفر» نام داشت. ایده اولیه این کمپین را یک خانم فرانسوی ـــ آمریکایی در سال ۲۰۰۰مطرح کرده بود که با جایگزینی محصولات پلاستیکی یکبار مصرف با محصولات پارچهای، شیشهای و... میتوان به تولید زباله صفر در زندگی دست پیدا کرد. این کمپین، فصلی نو در زندگی آیه حمداوی بود و روند زندگی محیطزیستمحورانه او را دچار تغییر و تحول کرد.
شما میتوانید ادامه زندگینامه و تجربیات آیه حمداوی را در کتاب «ضد زباله» مطالعه کنید. تحقیق این کتاب توسط امین ماکیانی و سید حسین حسینی صورت گرفته و به قلم تینا محمدحسینی نوشته شده است. این اثر به همت ستاد پیشرفت جامع منطقهای و بنیاد اتم تولید و نشر عصر پیشرفت آن را چاپ کرده است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد