این آمار چنین معنی میدهد که بیش از دوسوم افرادی که نظام آموزشی کشور سالها برایشان زمان، انرژی و هزینه گذاشته، وقتی رشد میکنند و به مرحله ثمردهی میرسند، مایلند کولهبار جمع کنند و از ایران بروند؛ همان ایرانی که بستر رشد را برایشان فراهم کرده و اگر نبود، فرصتی برای مهاجرت هم دست نمیداد.
البته این آمارها را که یکی از مراکز پژوهشی کشور ارائه داده، مرکز رصد فرهنگی کشور تایید نمیکند و مدیر این مرکز حتی در گفتوگو با جامجم، این آمارها را هیجانی و غیرواقعی توصیف میکند. به گفته دکتر محمد اصغری، این آمارها برآمده از تعداد محدودی پرسشنامه اینترنتی است که حجم نمونه آن قابلاعتنا نیست و نوع نمونهگیری آن نیز دارای اشکال است که در نتیجه باعث شده آمارها منطبق بر واقعیت نباشد.
مدیر مرکز رصد فرهنگی کشور البته در این حوزه آمارهایی در اختیار دارد که گرچه کوچکتر از آمارهای ذکر شده است ولی در نوع خود بزرگ و قابل اعتناست. این آمارها که حاصل تجمیع نتایج رصد مراکز معتبر پژوهشی و دانشگاهی است، عدد مربوط به تمایل ایرانیان به مهاجرت را ۲۴ تا ۲۸ درصد نشان میدهد؛ آماری که محمد اصغری باور دارد بههیچوجه کوچک نیست و بازتابدهنده یک بحران است. گرچه میان آمارهایی که مهاجرت ایرانیان به کشورهای خارجی را روایت میکند اتفاقنظر وجود ندارد ولی هر منبعی که این آمارها را استخراج و منتشر میکند، در اصل مهاجرت تردیدی ندارد. در صحبتهای روزمره مردم نیز حرف از مهاجرت و اینکه باید از این کشور رفت، بسیار زیاد شنیده میشود؛ موضوعی که برخی از گروهها و طبقات اجتماعی مثل فارغالتحصیلان و اساتید دانشگاهی بهدلیل برخورداری از شرایطی خاص یا جامهعمل به آن پوشاندهاند یا درصدد فراهم آوردن زمینه مهاجرت هستند.
مهاجرتهای بیبازگشت
قائممقام رئیس فرهنگستان علوم، اواخر سال گذشته جملهای بهیادماندنی بر زبان آورد با این مضمون که «اگر نمیتوانیم نخبگان را در کشور نگه داریم پس به نخبه خارجی تابعیت بدهیم.» گرچه کشوری که نمیتواند نخبههای خودش را نگه دارد قدر نخبگان خارجی را هم نمیداند ولی این جمله یک تلنگر بود بر اینکه ما چگونه نخبگان و نیروهای صاحب ایده و عمل را مثل مروارید در دل خود پرورش میدهیم اما زمانی که اینها باید زینتبخش بخشهای مختلف کشور باشند، آنها را مانند خرمهره کنار میگذاریم. با اینکه رئیس مرکز رصد فرهنگی کشور به این آمارها نقد دارد ولی بههرحال بهتازگی آماری از یکی از مراکز پژوهشی فعال در حوزه مهاجرت منتشر شده که ضعف کشورمان در نگهداری از نیروهای کارآمد و در واقع سرمایههای اجتماعیاش را نمایش میدهد. این آمارها به تحصیلکردهها و شاغلان حوزه پزشکی مربوط است، به این ترتیب که بیش از ۵۰ درصدشان تمایل بسیار زیاد به مهاجرت دارند و فقط ۱۱ درصد از شاغلان حرف پزشکی میخواهند بهطور قطعی در کشور بمانند. مسلم است کسانی که با میلی چنین قوی کشور را ترک میکنند بعد از جاگیر شدن در کشور مقصد تبدیل به مهاجرانی بی بازگشت میشوند؛ مهاجرانی که به اعتقاد رئیس دانشگاه تهران «اگر مشکل اشتغال و درآمدشان حل میشد» یا نمیرفتند و اگر میرفتند، تا این حد در کشور میزبان ماندگار نمیشدند.
باگهای داخلی و میل به مهاجرت
رصدخانه مهاجرت ایران میزان ماندگاری نخبگان ایرانی که مدرک دکتری دارند در کشوری همچون آمریکا رصد کرده و اعلام کرده است که از سال۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ و در یک بازه ۱۰ساله ایرانیان با میانگین ماندگاری ۹۲درصدی(۹۲ نفر از هر ۱۰۰نفر) رتبه نخست را در میان سایر کشورها داشته است. اگر حتی این آمارها را کاملا منطبق با واقعیت ندانیم ولی ایرانیانی که هرکدام از ما میشناسیم و تا امروز به کشور بازنگشتهاند، به منزله مهر تاییدی بر چالش مهاجرتهای بدون برگشت محسوب میشود. بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، علت این پدیده را «تلفیق نیروهای رانشی و کششی میداند که از یکسو کشورهای مهاجرفرست باعث دلزدهکردن افراد تحصیلکرده و نیروهای جوان شده و از سوی دیگر در کشورهای مهاجرپذیر باعث تقویت برنامههای انگیزشی میشود.»
در کشور ما تا بهحال در مورد عوامل رانشی که زمینهساز مهاجرت و بهویژه مهاجرت نخبگان هستند فراوان بحث شده. در این بحثها عواملی همچون کیفیت نامطلوب حکمرانی، نبود شایستهسالاری در انتخاب مدیران، فراهم نبودن بستر مشارکت اجتماعی نخبگان در عرصههای مختلف، بیکاری عمده دانشآموختگان دانشگاهی، وضعیت نامناسب شاخصهای اقتصادی و فضای کسبوکار، وجود فساد و تعارض منافع و فراهم نبودن فرصت اثرگذاری و خدمت به کشور برای نخبگان اشاره شده است. مسئولان و متولیان نیز با اینکه صورت مشکل سالهاست رمزگشایی شده، از حالت انفعال خارج نشدهاند که در نتیجه مهاجرت گروهها و طبقاتی که میتواند نبودشان برای کشور مشکلآفرین باشد، متوقف نشده است. فنر مهاجرت در کشورمان خیلی وقت است که فشرده شده و مدتی است که این فنر در حال باز شدن است. پس صدای خطر را باید هرچه زودتر شنید و برای جلوگیری از مهاجرتهایی که هنوز بالقوهاند و فرصت فعلیت پیدا نکردهاند، باید تدبیر کرد. راه چاره نیز برطرف کردن یا تعدیل شرایطی است که میل به رفتن را مانند بذر یک گیاه آبیاری میکند و پرورش میدهد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد