قبلا در آفریقا تصور میشد که کودتاها توسط رهبران دیکتاتوری ایجاد میشود که به قدرت چسبیدهاند. با این حال، دولتهایی در مالی، گینه، نیجر و بورکینافاسو که سرنگون شدهاند، دموکراسیهای ادعایی غرب و وابسته به اروپا بودند که در آن نماینده حزب مخالف یا رئیس جمهورفعلی را شکست داده بود. اتحادیه گمرکی غرب آفریقا(اکواس) تهدید کرده در نیجر مداخله نظامی خواهد کرد به این دلیل که ارتش یک دولت منتخب دموکراتیک را سرنگون کرده است. اکنون سربازان در گابن ادعا میکنند برای دفاع از دموکراسی مداخله کردهاند، زیرا در انتخابات تقلب شده است.
نگرش اکواس چیست؟
نگرش اکواس چگونه خواهد بود و اگر کودتا در غرب آفریقا ادامه یابد، آیا اکواس در همه جا مداخله خواهد کرد تا دولتهای(بنا بر ادعای غرب) دموکراتیکی را که قادر به محافظت از خود در برابر حملات نظامی نیستند، برگرداند؟ بیتردید اکواس با تحریک قدرتهای بزرگ، بهویژه فرانسه و آمریکا با منافعی که درمعادن اورانیوم آن کشور دارند، عمل میکند. فرانسویها و آمریکاییها، از طریق رژیمهای وابسته به خود در اکواس از ادعای بازگرداندن دولت دموکراتیک برای پوشاندن و توجیه آنچه واقعا طمع اقتصادی عیان است، استفاده میکنند.
برخی از این کودتاهای نظامی در غرب آفریقا ممکن است بهدنبال تثبیت مجدد حاکمیت در برابر سلطه و استثمار خارجی باشد. این که آیا آنها موفق میشوند یا خیر، بحث دیگری است.
«جفری اسمیت در یک مناظره توییتری مدعی شد مستبدان در آفریقا در حال عیان شدن هستند. ظاهرا کار او این است که به ما آفریقاییها کمک کند تا آزادی خود را دوباره به دست آوریم.» اسمیت ممکن است یک ایدهآلیست واقعی باشد اما صرفنظر از انگیزههای ذهنیاش، نتیجه عینی مبارزات نمایشی او برای دموکراسی در آفریقا، کمک به قدرتهای غربی و شرکتهای آنها برای کنترل کشورها و منابع آفریقاست. در قرن۱۹، مبلغان مسیحی مدعی شدند بهدنبال نجات آفریقاییها هستند. این فقط به دولتهای محلی آنها کمک کرد تا بر آفریقاییها تسلط ایدئولوژیکی داشته باشند و به استعمار منجر شود. اکنون دموکراسی جایگزین مسیحیت به عنوان سلاح ایدئولوژیک غرب برای پوشاندن و توجیه جاهطلبیهای امپریالیستی خود شده است.
برای اینکه استعمار جدید کار کند به کشیشی انجیلی نیاز دارد. برای اینکه افکارکشیش مؤثر واقع شود، باید از نظر ایدهآلیسم واقعی باشد. بنابراین افرادی مانند اسمیت میتوانند به ظاهر نیت خوبی داشته باشند.
دکتر دیوید لیوینگستون، مانند بسیاری دیگر در سراسر آفریقا، واقعا متعهد به رهایی روحهای آفریقایی از عبادت شیطانی بود. برای به دست آوردن تسلط ایدئولوژیک بر آفریقاییها، اروپاییها باید روح ساکنان آفریقا را به دست آورند. این به معنای بیاعتبار کردن ادیان آنها بهعنوان شیطان بود. این موضوع در حالی اتفاق میافتد که رهبران آفریقا را ظالمان فاسد با نظامهای سیاسی مستبد میخوانند. البته به آن معنا نیست که ادعاهای کشیشان سکولار دموکراسی از ته دل بیرون کشیده شده است. برعکس، بسیاری از اتهامات آنها عمیقا توسط آفریقاییها احساس میشود اما هیچ جا تبلیغات مؤثرتر (و خطرناکتر) نیست که از حقایق آشکار استفاده و حتی سوءاستفاده کنند. بسیاری از رهبران و دولتهای آفریقا مانند لیبی بیکفایت و فاسد هستند. با این حال، غرب نه برای آزادی آفریقاییها بلکه بهدنبال سوءاستفاده از این ضعفهای داخلی برای توجیه مداخلات خود، با پیامدهای ویرانگراست.
بسیاری از نخبگان آفریقایی این ریاکاری را نمیبینند. بسیاری نیز نیاز به آزادیبخش بودن خود را درک نمیکنند. هیچ نیروی خارجی به آمریکا، فرانسه، انگلیس یا ایتالیا کمک نکرد تا پرچمدار دموکراسی شوند. پس چرا بسیاری از تبشیریهای دموکراسی سفیدپوست فکر میکنند آفریقا برای دموکراسی شدن به آنها نیاز دارد؟ ظهور یک کشیش انجیلی در غرب برای گسترش دموکراسی (بهعنوان یک دین جهانی سکولار) پس از پایان جنگ جهانی دوم آغاز شد و عمدتا به این دلیل بود که اروپا شاهد حکومتهای توتالیتر قدرتمند تحت کمونیسم، نازیسم و فاشیسم در طول سالهای بین دو جنگ بود. در اینجا آزادی فردی توسط دولتهای قدرتمند بهشدت محدود شده بود. بنابراین دموکراسی روحانیت در غرب برای مقابله با قدرت دولتهای مستبد در دفاع از آزادی فردی پدید آمد اما این زمینه در آفریقا برعکس است. بزرگترین چالش آفریقا این نیست که دولتهای قدرتمند آزادی فردی را سرکوب کنند، بلکه دولتهای ضعیفی هستند که قادر به تضمین حفاظت از جان و دارایی شخصی نیستند.
دموکراسی همیشه راهحل مشکلات آفریقا نیست. انتخابات لزوما به دولت و رهبران سیاسی آن مشروعیت نمیبخشد. اغلب، شکافهای اجتماعی را عمیقتر و تنشهای سیاسی را تشدید میکنند. نسلکشی در روآندا در چارچوب باز کردن کشور برای مشارکت و رقابت دموکراتیک آغاز شد. مردان نظامی ممکن است بهعنوان داور در درگیریهای سیاسی عمل کنند، حتی اگر مداخلات آنها را حل نکند، اما در عوض، بحران دولت را تشدید میکند. کودتا درباره دموکراسی در مقابل استبداد نیست، بلکه مشروعیت دولت است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد