به نظر شما باید به حیوانات خیابانی غذا داد یا نه؟

دیزی درباز و حیای گربه

غذادادن به حیوانات یکی از چالش‌های داغ فضای مجازی است که هنوز هیچ‌کس جواب درست و حسابی به آن نداده. مخالفان و موافقان این مسأله هرکدام برای نظر خود استدلال‌هایی دارند که صحت و درستی آنها جداگانه باید بررسی شود. از آنجا که ما نوجوانه‌ای‌ها کلا دنبال کارهای سخت هستیم، فکر کردیم بد نیست در مورد این مسأله یک رصد تقدیم شما کنیم. این شما و این رصد این هفته.
کد خبر: ۱۴۲۴۹۱۲
نویسنده امیرعلی حبیبی - نوجوانه

مخالفان

مخالفان غذادادن به حیوانات استدلال‌های خود را بر مبنای مطالعات زیست‌محیطی و جمعیت‌شناسی گونه‌های متفاوت ارائه می‌دهند. یکی از مسائلی که جزو چالش‌های اصلی تغذیه حیوانات به دست انسان‌هاست، بحث مربوط به معیوب‌کردن سیکل مهاجرت این حیوانات است. معیوب‌شدن این سیکل معایب زیادی را به بار می‌آورد که مهم‌ترین آنها افزایش انگل‌ها و گونه‌های خطرناک در جامعه مقصد است. یکی از کارشناسان حوزه محیط‌زیست در رابطه با این نوع تغذیه گفت: «شرطی‌کردن حیوانات خیابانی با غذادادن به آنها باعث می‌شود که در صورت به‌هم‌ریختن این نظم، حیوانات پرخاشگر شده و خطر حمله به کودکان، سالمندان، افراد ناتوان و به‌طور‌کلی انسان‌ها افزایش پیدا کند. همچنین این حیوانات با از دست دادن توانایی‌های ذاتی خود برای شکار و حفظ بقا در صورت جا‌به‌جایی یا مهاجرت تحت خطر قرار می‌گیرند.» دلیل بعدی این افراد بحث مربوط به تخریب چرخه غذایی است. اگر کمی پرس‌وجو کنید حتما شما هم متوجه افزایش جمعیت سگ‌ها، گربه‌ها، موش‌ها و حتی چاق‌و‌چله‌ترشدن آنها می‌شوید. تعداد این حیوانات در سال‌های اخیر با شیب زیادی افزایش پیدا کرده است. البته که این مخالفان دستور قتل‌عام این حیوانات را صادر نمی‌کنند، حرف آنها این است که برای سگ‌ها و گربه‌های رهاشده باید وابسته به منطقه و تعداد فکری کرد و برنامه‌ای علمی، منظم و دقیق داشت. برای آخرین دلیل بد نیست سری به کتاب زیست دوازدهم بزنیم. انتخاب طبیعی به این معنی است که طبیعت به‌صورت خود‌به‌خودی ژن‌هایی که در آن دوره بهتر با شرایط کنار می‌آیند را حفظ می‌کند و ژن‌هایی که عیب و مسائل بیشتری دارند محکوم به فنا هستند. تغذیه حیوانات باعث می‌شود که این قانون طبیعت با چالش روبه‌رو شود و طبیعت دیگر نتواند بهترین انتخاب را داشته باشد و در نهایت خزانه ژنی دچار مشکل شود. 

موافقان

اما موافقان این جریان هم دلیل‌های متفاوتی برای خودشان دارند. یکی از عمده‌ترین دلیل‌هایی که این افراد می‌آورند بحث نابودکردن زیستگاه این حیوانات است. این افراد با اشاره به رشد مساحت شهر‌ها و تصرف محل زندگی این جانوران توسط انسان‌ها، می‌گویند که ما منابع تغذیه آنها را از بین برده‌ایم. بنابراین خودمان باید این مسأله را جبران کنیم. به‌طورکلی آنها بر این باورند که ما در زندگی‌شان دخل‌وتصرف داشتیم و حال نمی‌توانیم نسبت به آنها بی‌تفاوت باشیم. همچنین برخی از این افراد در مورد عشق و علاقه‌شان به محیط‌زیست و طبیعت می‌گویند آنها با اشاره به دستورات متفاوت از طرف ادیان یا مکتب‌های فلسفی در مورد این حرف می‌زنند که ما وقتی می‌توانیم با انسان‌ها مهربانانه برخورد کنیم که با حیوانات مهربان باشیم و آنها با تلاش برای سیرکردن این حیوانات سعی می‌کنند تا مهر خود را نسبت به طبیعت اعلام کنند‌. حیوانات خانگی رهاشده نیز یکی دیگر از دلایل عاشقان محیط‌زیست برای تغذیه حیوانات است. آنها به سگ‌ها و گربه‌هایی اشاره می‌کنند که به علت ناتوانی در نگهداری توسط صاحب خود رها شده‌اند. این حیوانات به‌‌علت ازدست‌دادن توانایی خود برای کسب غذا یا جثه کوچک در معرض تلف‌شدن قرار می‌گیرند و نمی‌توانند از پس خود بربیایند. حال که این دسته از حیوانات با بی‌مسئولیتی صاحب خود روبه‌رو شده‌اند ما باید جبران مافات کنیم و آنها را از خطر مرگ نجات دهیم‌. اما خب، خیلی از این دوستداران طبیعت به این نکته اشاره می‌کنند که آنها به نحوی معتاد تغذیه این حیوانات شده‌اند. غذادادن به حیوانات و محبت‌کردن به آنها احساس خوبی به آدم می‌دهد که غیر‌قابل‌وصف است. همین‌طور ارتباط‌گرفتن با این حیوانات و لمس آنها می‌تواند تنش‌های روزمره ما را کاهش دهد. 

نوجوانه‌ای

راستش را بخواهید ما نوجوانه‌ای‌ها در مورد مسائل متفاوت با مطلق‌گرایی مخالفیم و می‌گوییم که باید در مورد مسائل متفاوت با یک دید جامع و سیستماتیک نظر داد. برای همین بدون سوگیری به‌خوبی حرف‌های هر دو طرف ماجرا را گوش دادیم. علاوه بر گوش‌دادن به این حرف‌ها ما کمی هم در مورد این مسأله جست‌وجو کردیم. همان‌طوری که موافق‌های این مسأله می‌گویند بزرگان دینی ما و بسیاری از فلاسفه و... هم به حیوانات غذا می‌دادند، اما آنها مرز اعتدال را حفظ می‌کردند. این بزرگان هیچ‌وقت برنامه جداگانه‌ای برای تغذیه این حیوانات نداشتند. همچنین آنها هیچ‌وقت حجم زیادی از غذا را به گروهی از حیوانات نمی‌دادند. بنابراین در مورد اولین نکته باید بگوییم که غذادادن به حیوانات نباید از حد اعتدال خارج شود. مسأله دومی که به آن برخوردیم بحث مربوط به افزایش تعداد و اندازه موش‌ها به علت تغذیه گربه‌ها، افزایش انواع آفت درختان بود. بخش عمده ای از این مسائل به تغذیه حیوانات به دست انسان‌ها و عدم مدیریت درست زباله‌ها برمی‌گردد که خب باید فکری اساسی برای هر دو مسأله کرد. همچنین تغذیه این حیوانات به این شکل باعث می‌شود که میزان بیماری بین این حیوانات افزایش پیدا کند. منبع مشترک غذا و کنارهم‌قرارگرفتن آنها در حین غذاخوردن شیوع بیماری‌های واگیردار را افزایش می‌دهد. یادمان نرود که وجود این حیوانات برای زندگی‌ ما ضروری است. درصورتی‌که تعداد سگ‌های خیابانی از میزان طبیعی خود کمتر شود، احتمال نزدیک‌شدن حیواناتی مانند گرگ‌ها به شهر بیشتر می‌شود. بنابراین نه این حیوانات را آزار دهید و نه با غذادادن مکرر و زیاد به آنها باعث آسیب به انسان‌ها و خود این حیوانات شوید. به نظر می‌رسد گاهی غذا دادن به این حیوانات ایرادی ندارد، اما در مورد بیشتر از آن باید جانب احتیاط را رعایت کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها