او مدتها با بیماری قلبی دست و پنجه نرم میکرد و همچنان اشتیاق زیادی برای این رشته دانشگاهی داشت. همین اواخر هم به سالن رفت و در جریان دیدار تیمهای مهرام تهران و شهرداری گرگان از او به پاس تمام زحماتی که در بسکتبال کشید قدردانی شد. بعد هم که بلافاصله آقای رئیس رفت. او باید حالا حالاها میماند تا بسکتبال حظش را ببرد اما محمودخان ۸۲سال بیشتر عمر نکرد. ۸۲سال خیلی کم بود.
مشحون، ستاره و افتخار
محمود مشحون وتمامی خدماتش را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. در مدت زمان ریاست او بر فدراسیون بسکتبال اتفاقات زیادی رخ داد و «اولین»ها به وقوع پیوست. او مدیر بسیار جالب توجهی بود، به این جهت که به اندازه محبوبیتش بدخواه داشت و به اندازه مخالفانش موافق اما به همان دو دسته خدمات مشحون برمیگردیم. او برای این بسکتبال چه کار کرد؟
۱ــ او در کنار نسلی بود که تا سالها حتی نظیرشان در بسکتبال ایران دیده نمیشود. حامد حدادی، صمد نیکخواهبهرامی، اوشین ساهاکیان، مهدی کامرانی، حامد آفاق و یکی دو جین ستاره دیگر که تضمینکننده هرنوع موفقیتی در سطح آسیا بودند. او این ستارهها را پر و بال داد و تا سالها با همینها در بسکتبال آسیا یکهتازی کرد. آنقدر جام برد و قهرمانی به چشم دید که اسکار بسکتبال را دریافت کرد. این اتفاقی بینظیری بود اما با تمام علاقهاش به ایجاد یک فدراسیون ستارهساز با انتقاداتی هم مواجه بود. انتقاداتی جدی و دنبالهدار. همیشه از او میپرسیدند که چرا برای این نسل فوقالعاده طلایی پشتوانه نمیسازد؟ چرا حامد و صمد جانشین ندارند؟ او همیشه ادعای پشتوانهسازی داشت اما اوضاع و احوال کنونی بسکتبال نشان میدهد این پشتوانهسازی یا اصلا وجود نداشته یا اینکه اگر هم بوده هیچ اصول حرفهای پشت سر خود نداشته است.
۲ــ دومین تاثیر بزرگ مشحون بر بسکتبال این است، افتخارات پشت سر هم و تکراری. در واقع او و نسل طلایی خلقکننده نسلی طلایی بودند که به این زودی تکرار نخواهد شد. این نسل طلایی همه چیز به دست آورد، از قهرمانی در آسیا گرفته تا چند تورنمنت کوچک و بزرگ دیگر در همین سطح آسیا.
از صعود به المپیک گرفته تا حضور در رقابتهای جهانی. مشحون همه را در کارنامه افتخارات خود بهعنوان رئیس ثبت کرد. مجموعه این افتخارات بینظیر باعث شد تا او به پاس مدیریت درخشان در بسکتبال و کسب قهرمانیها و عناوین متعدد در سطح آسیا نائل به دریافت اسکار شود. این اسکار ازسوی فیبا(فدراسیون جهانی بسکتبال)به مشحون اهدا شد. او ۱۷جام قهرمانی، شش نایبقهرمانی و هفت سومی در آسیا بهدست آورده بود و در رده جوانان هم در زمان او کلی افتخار در سطح آسیا رقم خورد. راهیابی به المپیک ۲۰۰۸ پکن وهمچنین حضور در رقابتهای جهانی ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ هم بخش دیگری از کارنامه درخشان اوست. چه کسی میتواند رکوردهای او را تکرار کند؟
آن مرد با اسکار رفت
این تیتر را وقتی زدیم که سال۹۶ او برای همیشه به کار خود در فدراسیون بهدلیل قانون منع اشتغال بازنشستگان پایان داد. آن زمان مشحون ۷۶ساله بود و هنوز انرژی زیادی داشت. بعد ازاین کنارهگیری اجباری، خودش را به کارهای شخصیاش سرگرم کرد؛ گاوداری و رستورانداری. همچنین به سر زدنهای گاه و بیگاه به خانوادهاش درخارج از کشور. روز یکشنبه ۱۹ آذر هم که برای همیشه رفت. اما اثر طلایی او بر بسکتبال هرگز فراموش نمیشود.
ارتباط رئیس با رسانهها
«تو مثل نوه من میمانی». این جمله را آقای رئیس تازه درگذشته به نگارنده میگفت. محمود مشحون ارتباط عجیبی با اهالی رسانه داشت. برخی برای او نوه میشدند یا به قول خودش مثل پسر و دخترش بودند. برخی هم برای همیشه از چشم او افتادند. یک گروهی هم علیه او در رسانهها با حضور چند روزنامهنگار شکل گرفته بود که خواستار پایان ریاست مشحون و آمدن یک فرد تازهنفس و جوان بودند. مخالف زیاد داشت اما موافق هم همینطور. هرگز سعی نکرد رضایت مخالفان سرسختش را به دست بیاورد، چیزی که اگر انجام میداد بیش از اندازه تحت فشار قرار نمیگرفت. موافقانش که برای همیشه موافق او باقی ماندند اما مخالفانش بعد از مرگ او دو دسته شدند. یکی آنهایی که همچنان مخالف بودند. یکی هم آنهایی که ناگهان یادشان افتاد او چه مدیر برجستهای است و برایش در رسانهها آسمان و ریسمان بافتند.